دست های پشت پرده در کنفرانس افق نو / کارمند سابق نیروی هوایی آمریکا چه گفت؟ + عکس ها
رکنا : کنفرانس افق نو هر سال دهها متفکر را از سراسر جهان گردهم جمع میکند تا آزادانه به بیان نظرات خود بپردازند. امسال این کنفرانس در شهر بیروت لبنان برگزار می شود.
به گزارش رکنا ، ممکن است تهدیدهای افبیآی علیه مهمانان آمریکایی افق نو به خاطر نقشههای جاسوسی یا تروریستی باشد که برای کنفرانس بعدی در بیروت کشیدهاند؛ دستاندرکاران و مهمانان کنفرانس مراقب مسائل امنیتی باشند.
طی روزها و هفتههای گذشته مأموران افبیآی به شکل هماهنگ و گسترده اقدام به ارعاب مدعوین و مهمانان آمریکایی کنفرانس «افق نو» کردهاند. با نزدیک شدن به ماه سپتامبر و برگزاری این کنفرانس مهم در شهر بیروت در لبنان، فشارهای آمریکا و لابی رژیم صهیونیستی علیه دستاندرکاران و شرکتکنندگان در این گردهمایی بینالمللی افزایش پیدا کرده و شماری از مهمانان آمریکایی آن از تماس مستقیم مأموران افبیآی با خود و تهدید به جریمه و زندان در صورت شرکت در کنفرانس خبر دادهاند.
البته سرکوب صداهایی که غیر از کنفرانس افق نو در جای دیگری شنیده نمیشوند، تازگی ندارد و در یک نمونه بارز، سال ۲۰۱۶ پلیس مخفی لهستان به درخواست دولت آمریکا «ماتئوس پیسکورسکی» فعال سیاسی لهستانی و یکی از مهمانان افق نو را به مدت سه سال بازداشت کرد.
آنچه در ادامه میآید مصاحبه با «اسکات ریکارد» کارمند سابق نیروی هوایی آمریکا و آژانس امنیت ملی (NSA) این کشور است. آقای ریکارد، یکی از افرادی است که افبیآی مستقیماً با آنها تماس گرفته و در مورد حضور در کنفرانس افق نو در بیروت به آنها هشدار داده است.
لطفاً توضیح بدهید که چه اتفاقی افتاد و چرا افبیآی با شما تماس برقرار کرد؟
افبیآی مستقیماً با من تماس گرفت، چون من به کنفرانس افق نو دعوت شده بودم. فکر میکنم از سال ۲۰۱۵ به بعد من هر سال به این کنفرانس دعوت شدهام. البته آن سال دیر از برنامه کنفرانس خبردار شدم و به خاطر تداخل آن با برنامههایی که قبلاً چیده بودم، نتوانستم در کنفرانس شرکت کنم. «حامد قشقاوی» [دبیر امور بینالملل کنفرانس افق نو] حتی لطف کرد و رزرو پرواز هم برای من انجام داد، اما من نتوانستم برنامههای قبلیام را تغییر بدهم. امسال هم مجدداً من را دعوت کردهاند.
بهانه تماس افبیآی با من تحریمهای آمریکا علیه کنفرانس افق نو بود که ناقض حقوق آمریکاییها در آزادی بیان و حق اجتماع آنها [مطابق متمم اول قانون اساسی آمریکا] است. دولت آمریکا دستاندرکاران افق نو را به ارتباط با تروریسم متهم کردهاند که ادعایی مطلقاً بیاساس است. آنها میگویند افق نو با سپاه پاسداران در ارتباط است، اما اگر معیار تروریسم، ارتباط یک سازمان با نیروهای نظامی یک کشور باشد، قطعاً میتوان گفت تمام سازمانهای آمریکایی هم سازمانهای تروریستی هستند، چون در آمریکا بزرگترین کارفرما، دولت است و بخش بزرگی از مشاغل هم مرتبط با سازمانهای نظامی است که عملاً نزدیک به یک تریلیون دلار فقط بودجه دارند، جدای از درآمد فروش تسلیحات و غیره.
بنابراین من کاملاً مخالف با آن چیزی هستم که افبیآی دارد [با تماس با مهمانان آمریکایی افق نو] درباره آن تحقیق میکند. من حتی از بازجوهای افبیآی درباره اطلاعات و درک آنها درباره تحریمها علیه افق نو هم سؤال کردم. هیچ اطلاعی در اینباره نداشتند و درباره «استیو منوچین» [وزیر خزانهداری آمریکا]، «سیگال مندلکر» [شهروند سابق رژیم صهیونیستی، معاون وزارت خزانهداری آمریکا و مدیر «دفتر کنترل داراییهای خارجی» بازوی تحریمی این وزارتخانه] و یا «مارشال بیلینگزلی» [رئیس سابق کارگروه اقدام مالی موسوم به FATF و معاون وزارت خزانهداری آمریکا در امور تأمین مالی تروریسم] هیچ چیزی نمیدانستند.
«مارشال بیلینگزلی» (راست) رئیس سابق کارگروه اقدام مالی (FATF) در کنار رئیسش «استیون منوچین» وزیر خزانهداری آمریکا
مأموران افبیآی هیچ اطلاعی از روابط این اشخاص با سازمانهای افراطی طرفدار اسرائیل نداشتند. این در حالی است که به عنوان مثال، همسر سیگال مندلکر، «استیون کاپوزولا» مدیرعامل کمپانیای به نام «کَپمدیا»ستکه یک رسانه و ماشین پروپاگاندای بسیار نزدیک به اندیشکده شدیداً جناح راستی، ضدایرانی، [ضداسلامی،] و طرفدار اسرائیل «مرکز آزادی دیوید هوروویتز» است، اندیشکدهای که در حزب جمهوریخواه قدرت بسیار زیادی هم دارد. بنابراین به نظر میرسد وزارت خزانهداری آمریکا ابزار دست افراطگرایان حامی اسرائیل و همچنین مهاجران اسرائیلی شده است. مندلکار خودش هم یک مهاجر اسرائیلی است.
«سیگال مندلکر» شهروند سابق رژیم صهیونیستی، معاون وزارت خزانهداری آمریکا در امور «اطلاعات مالی و تروریسم» و مدیر «دفتر کنترل داراییهای خارجی»
من اینها را برای مأموران افبیآی توضیح دادم و گفتم که تحقیقات آنها باید متوجه وزارت خزانهداری باشد، چون این وزارتخانه به جای عمل در راستای منافع مردم آمریکا، به نیابت از تروریستهای افراطگرای حامی اسرائیل عمل میکند. به نظرم خیلی از این بابت غافلگیر شدند، چون اطلاعات ناچیزی در اینباره داشتند. تنها کاری که انجام دادند این بود که تصاویری از دستاندرکاران کنفرانس افق نو، مانند حامد قشقاوی، نادر طالبزاده و همسرش، و حتی مرضیه هاشمی را به من نشان دادند و پرسیدند که این افراد را میشناسم یا خیر. بعد به من گفتند که اگر در کنفرانس شرکت کنم، از آنجایی که این کنفرانس با یک سازمان تروریستی ارتباط دارد [منظور، ارتباط ادعایی افق نو با سپاه پاسداران است که آمریکا آن را به فهرست گروههای تروریستی خود افزوده است]، پس از بازگشتم به آمریکا دستگیر و جریمه خواهم شد.
تعجبآور اینکه گفتند این جریمه میتواند تا یک میلیون دلار و حبس هم میتواند تا ۲۰ سال تعیین شود، که به نظر من بسیار نامتناسب با شرکت در کنفرانسی است که باید بگویم ماهیت روشنفکرانه دارد. من حتی به آنها گفتم من از خود شما هم دعوت میکنم به عنوان یک مأمور افبیآی به این کنفرانس در بیروت بیایید و به شکلی غیرجانبدارانه به جمعآوری اطلاعات از این کنفرانس بپردازید تا بفهمید که آنجا چه خبر است. در این کنفرانس هیچکس استخدام نمیشود تا یک تروریست باشد و از هیچکس خواسته نمیشود تا اقدامی خشونتآمیز انجام دهد. من میدانم بسیاری از افرادی که در این کنفرانس شرکت کردهاند، اشخاص بسیار محترمی هستند: خاخام «دیوید وایس» [فعال یهودی ضدصهیونیست]، «آن رایت» [سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا، مقام بازنشسته وزارت خارجه این کشور و از مخالفان برجسته جنگ عراق] و آمریکاییهای دیگری که مطلقاً هیچ جرمی در تمام طول عمرشان مرتکب نشدهاند. علاوه بر این افراد «میکو پِلِد» [فعال اسرائیلی-آمریکایی که پدربزرگش از امضاکنندگان بیانیه استقلال رژیم صهیونیستی بود و پدرش نیز سال ۱۹۴۸ در ارتش این رژیم علیه اعراب جنگید] هم هست که در داخل اسرائیل [سرزمینهای اشغالی] به خاطر موضعگیری علیه وحشیگریهایی که مهاجران [و اشغالگران] علیه ساکنان بومی فلسطین انجام دادهاند، شهرت دارد.
«یهودی، نه صهیونیست» نوشته روی سینه «دیوید وایس» خاخام یهودی و از مخالفان رژیم صهیونیستی در حین سخنرانی در کنفرانس افق نو
کنفرانس افق نو بینهایت مهم است و تنها یک دلیل وجود دارد که میگویند این کنفرانس با تروریسم ارتباط دارد: این کنفرانس دارد تبدیل به واقعیتی میشود که میتواند رقیبی برای اندیشکدههایی باشد که در سیاستهای آمریکا کاملاً نهادینه شدهاند. در آمریکا سازمانهای افراطگرای طرفدار اسرائیل بیشماری هستند که بودجههای هنگفتی دارند، مرتباً با هم جلسه دارند و حتی از نمایندگان سیاسی آمریکا دعوت میکنند و به آنها پول میدهند تا نه تنها به اسرائیل [فلسطین اشغالی] سفر کنند، بلکه در تمام نقاط آمریکا و کشورهای دیگر دنیا نیز در حمایت از اسرائیل نشست برگزار کنند. بنابراین یک شبکه غولپیکر وجود دارد که این سازمان کوچک افق نو میتواند آن را شکست دهد. مانند داستان داوود و جالوت است؛ لابیهای طرفدار اسرائیل و سازمانهای آنها جالوتِ نفوذ در ساختار سیاسی آمریکا هستند و افق نو داوودی است که یک سازمان بسیار کوچک است که متأسفانه نفوذ بسیار کمی در ساختار سیاسی آمریکا و چهبسا بتوان گفت در خارج از دایره افراد روشنفکر و بیطرف در حوزه ژئوپلتیک دارد.
کنفرانس افق نو از اندیشمندان سراسر جهان فارغ از ملیت، نژاد و دین میزبانی کرده است
«ماتئوس پیسکورسکی» فعال سیاسی لهستانی سال ۲۰۱۶ پس از شرکت در کنفرانس افق نو و بازگشت به کشورش، توسط پلیس مخفی لهستان و به دستور دولت آمریکا دستگیر شد و سه سال بدون هیچ اتهامی در زندان بود (جزئیات بیشتر). به نظر میرسد تلاش هماهنگی دارد صورت میگیرد تا افراد جرأت نکنند در این کنفرانس شرکت کنند.
من ماجرای آقای پیسکورسکی را نمیدانستم. از این بابت بسیار متأسف شدم، و تعجب میکنم که چنین مجازاتی صرفاً به خاطر شرکت در یک کنفرانس اِعمال شده است. اما آنچه که برایم تعجبآور نیست آن است که دولت لهستان مرتکب چنین اقدامی شده است، نه تنها به نیابت از آمریکا، بلکه باید شفاف بگویم که این کار به نیابت از لابیهای طرفدار اسرائیل انجام شده است. حجم وسیعی از پروپاگاندا و بودجه خرج تأثیرگذاری روی مقامات دولتی لهستان شده است و این کشور به خوبی با سیآیای در بسیاری از بازجوییها و عملیاتهای مخفی این سازمان همکاری کرده است. بنابراین نهادهای اطلاعاتی آمریکا نفوذ زیادی در لهستان دارند. با این وجود، سه سال بازداشت به خاطر حضور در یک کنفرانس روشنفکرانه به شدت نامتناسب است، با توجه به اینکه یک بار دیگر هم میگویم، این کنفرانس مطلقاً هیچ ارتباطی با هیچ پدیده خشونتآمیز، خصومتآمیز یا تروریستیای ندارد.
این اتفاق میتواند نتیجه مخالفت جامعه اطلاعاتی آمریکا و همچنین جامعه اطلاعاتی لهستان با برگزاری رویدادهایی مانند کنفرانس افق نو باشد. من از آنجایی میتوانم شدت این مخالفت را باور کنم که میبینم افبیآی چهقدر روی این کنفرانس تمرکز کرده است. آنها نه تنها خود من، بلکه پنج یا شش نفر دیگر را هم طی سه ماه گذشته مورد بازجویی قرار دادهاند؛ تازه اینها افرادی هستند که من از آنها اطلاع دارم، اما مطمئنم افراد دیگری هم بازجویی شدهاند که قبلاً به افق نو دعوت شدهاند یا در کنفرانسهای قبلی شرکت کردهاند؛ افرادی مانند «نورمن فینکلشتاین» [فعال و استاد دانشگاه آمریکایی و یکی از شناختهشدهترین منتقدان رژیم صهیونیستی در جهان] که فوقالعاده تحصیلکرده و کاملاً مخالف خشونت هستند و هیچ مشکلی هم برای هیچ کسی در آمریکا، لهستان یا هیچ کجای دیگر دنیا ایجاد نکردهاند. دستگیری این فعال لهستانی نقض فاحش حقوق بشر در این کشور است و باید توجه بسیار بیشتری به آن در رسانهها میشد، اما متأسفانه رسانههای جمعی در آمریکا و کشورهای دیگر به شدت از اسرائیل جانبداری میکنند.
ماتئوس پیسکورسکی فعال سیاسی لهستانی و یکی از مهمانان کنفرانس افق نو که سال ۲۰۱۶ بازداشت و پس از سه سال آزاد شد
با توجه به اینکه آمریکا یک ماشین پروپاگاندا و دستگاه رسانهای عظیم و قدرتمند را در اختیار دارد، کنفرانس کوچکی مانند افق نو چه آسیبی ممکن است بتواند به هژمونی واشینگتن وارد کند؟
مهمترین خطر این است که یک معارضه به هر شکلی بتواند برجسته شود؛ مثلاً موفقیت سازمانهایی مانند «بایکوت، تحریم و عدم سرمایهگذاری» (BDS) نه تنها در آمریکا بلکه در تمام دنیا بسیار چشمگیر بوده است. بنابراین در آمریکا قوانینی تصویب شدهاند که حمایت از این جنبش در حوزههای مختلف را ممنوع کردهاند. «ران دسانتیس» [فرماندار جمهوریخواه ایالت فلوریدا و از متحدان نزدیک ترامپ و رژیم صهیونیستی] حتی صحبت درباره هر موضوع ضداسرائیلیای را در نظام آموزشی این ایالت ممنوع کرده است. به این ترتیب آزادی بیان در آمریکا به شکل فاحشی نقض شده است و هرگونه انتقادی از اسرائیل تعمداً دارد از نظام آموزشی حذف میشود.
به عقیده من آنچه که از اوایل دهه ۱۹۰۰ آغاز شده، جنبش عظیمی است برای تداوم یک قرن شستوشوی مغزی دولت آمریکا و دولتهای غربی و همچنین نظامهای آموزشی آنها و حتی مذاهب این کشورها. بگذارید این را هم توضیح بدهم که «مرجع انجیل اسکوفیلد » [کتاب پرتیراژ تفسیر آموزشی انجیل که اولین بار سال ۱۹۰۹ منتشر شد] تعمداً به گونهای تغییر یافته است تا افکار عمومی جامعه مذهبی در غرب را فاسد و متقاعد کند که دیدگاهی به شدت حامی اسرائیل داشته باشند. در حال حاضر در آمریکا حدود ۷۰ میلیون مسیحیِ صهیونیست طرفدار اسرائیل وجود دارد که دکترین اسکوفیلد را دنبال میکنند. رهبران این افراد هم میخواهند همچنان سلطه خود بر نظام آموزشی و ساختار سیاسی و ایدئولوژیک در غرب را حفظ کند.
«سایروس اسکوفیلد» (چپ) و نسخهای از کتاب «مرجع انجیل اسکوفیلد» چاپ سال ۱۹۱۷
نکته دیگری هم که درباره تلاشهای افبیآی برای جلوگیری از حضور آمریکاییها در کنفرانس افق نو وجود دارد این است که چهبسا نقشههایی برای کنفرانس بعدی در بیروت کشیده شده باشد تا عملیاتهای جاسوسی یا تروریستیای علیه این کنفرانس صورت بگیرد که ممکن باشد منجر به کشته شدن افراد شود. شما به خوبی میدانید که عربستان و اسرائیل شبکه گستردهای از عوامل اطلاعاتی را در لبنان دارند و در حوزه ضداطلاعاتی در این کشور بسیار فعال هستند و مطمئناً امکان آن را دارند که دست به یک عملیات تروریستی یا هر نوع عملیات دیگری بزنند. برگزاری کنفرانس در ایران بسیار امنتر میبود، چراکه در لبنان فرصتهای زیادی برای موساد، امآی۶ و سیآیای وجود دارد تا بتوانند از اهدافی که به سادگی در دسترسشان هستند استفاده کنند و بدیهی است که سعودیها هم در این راستا با آنها همکاری خواهند کرد.
بنابراین به دستاندرکاران و مهمانان افق نو هشدار میدهم که مراقب مسائل امنیتی باشند. من اطلاع دارم که ارتش لبنان، که البته حسابش از حزبالله جداست، در همکاری کامل با ارتشهای آمریکا و کشورهای غربی است. اعضای ارتش لبنان هنوز هم به واشینگتن پرواز میکنند و در نشستهایی که در پنتاگون برگزار میشود، شرکت دارند. بنابراین اگر میخواهید در این کنفرانس شرکت کنید، بسیار هشیار و مراقب باشید، چون ممکن است خطر در کمین جان شما باشد و شاید دلیل اینکه افبیآی دارد تلاش میکند تضمین کند که آمریکاییها در این کنفرانس شرکت نمیکنند، همین باشد که آمریکاییها در این کنفرانس کشته نشوند.
البته این در صورتی است که دولت آمریکا اهمیتی برای جان آمریکاییها قائل باشد، آن هم آن آمریکاییهایی که در چنین کنفرانسهایی شرکت میکنند.
به نکته خوبی اشاره کردید، اما مسئله اینجاست که اگر آمریکاییهای برجستهای در این کنفرانس حضور داشته باشند، قطعاً نمیتوان آن را یک نشست تروریستی تلقی کرد [تا انجام عملیات علیه آن نیز مشروع باشد].
چرا اجتماع متفکران غربی و شرقی در یک کنفرانس کوچک باید دولت آمریکا را این همه آشفته کند؟
شما به اسم مرضیه هاشمی هم اشاره کردید. ممکن است آمریکاییها برای توجیه تحریم یا انجام عملیات علیه کنفرانس افق نو به پرونده جاسوسی ادعایی «مونیکا ویت» برای ایران اشاره کنند. شما خودتان برای نیروی هوایی ارتش و آژانس امنیت ملی آمریکا کار کردهاید و بنابراین مورد جذابی برای جذب به عنوان جاسوس هستید. آیا کسی از ایران یا کنفرانس افق نو به این منظور با شما ارتباط برقرار کرده است؟
مطلقاً. هیچ ارتباط یا حتی اشارهای درباره انجام هرگونه عملیات جاسوسی از طرف ایران یا هر یک از کشورهای دیگری که من با آنها در ارتباط هستم، مطرح نشده است. بگذارید این را کاملاً صریح بگویم: هیچکس بهتر از خود آمریکا جاسوس استخدام نمیکند. شما نگاه کنید به تمام تبعیدیهایی مانند مجاهدین خلق و حامیان سابق شاه ایران که توسط عوامل اطلاعاتی آمریکا استخدام شدهاند و نه تنها برای جنگ نظامی بلکه برای جنگ اقتصادی و سایبری علیه مردم ایران هم از آنها استفاده میشود. یادمان نرفته است که آمریکاییها با همکاری اسرائیلیها از طریق ویروس [کرم] استاکسنت یک جنگ سایبری فاحش را علیه برنامه انرژی هستهای ایران به راه انداختند. موساد و آژانس امنیت ملی آمریکا ویروس استاکسنت را نوشتند و از طریق روش «ایرهاپر» با استفاده از یک دستگاه یواسبی آن را وارد رایانههای ایرانی کردند.
تأسیسات هستهای نطنز که گفته میشود اصلیترین هدف استاکسنت بوده است
این موضوع مهمی است که یک دولت خارجی اینگونه جنگ سایبری علیه برنامه انرژی هستهای یک کشور مستقل انجام داده است. افرادی که این عملیات را انجام دادند، عامدانه این کار را کردند و تحت استخدام آمریکا و اسرائیل بودند. بنابراین من مشروعیتی برای این ادعا قائل نیستم که ممکن است آمریکاییها توسط ایران برای جاسوسی استخدام شده باشند. اتفاقاً رفتارهای ایران [در مقابل خصومتهای آمریکا] بسیار محترمانه، صبورانه و محافظهکارانه بودهاند، با توجه به اینکه آمریکاییها مسئول موشکهایی بودند که مانند باران در جریان جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ روی سر مردم ایران میباریدند. در این جنگ صدام تحت حمایت کامل و همهجانبه غرب بود و کشورهای غربی موجب تداوم جنگی شدند که در نتیجه آن بیش از ۲۵۰ هزار نفر ایرانی و ۲۵۰ هزار نفر عراقی جان خود را از دست دادند.
آن جنگ نتیجه سیاست خارجی آمریکا در حمایت از صدام بود و به عقیده من ایرانیها کاملاً حق دارند که درباره آمریکا احتیاط و سوءظن داشته باشند، نه تنها به خاطر جنگ ایران و عراق، بلکه همچنین به خاطر حمایت آمریکاییها از شاه و سرنگونی دولت مصدق، حادثه وحشتناکی که برای یک کشور مستقل رخ داد و من شگفتزدهام از این همه صبوری و استقامتی که ملت ایران نه تنها در زمان شاه [با حمایتهای آمریکا از رژیم پهلوی]، بلکه پس از آن [با تحریمها و دشمنیهای آمریکا با جمهوری اسلامی] از خود نشان دادهاند که یک موفقیت شگفتانگیز است. ایرانیها نه تنها این مشکلات را تحمل کردهاند، بلکه از آنها سربلند بیرون آمدهاند و بهرغم اینکه میتوانستند اقدامات تلافیجویانه زیادی علیه آمریکا انجام بدهند، اما تصمیم گرفتند این کار را نکنند، بلکه واکنشهای مسالمتآمیز و استراتژیک به اقدامات واشینگتن نشان بدهند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر