هنر خوزستان چرا پیشرفت نمی کند! / مشکل از کجا آب میخورد؟
رکنا: برگزاری جشنوارهها در خوزستان بیش از آنکه کارکرد مثبتی داشته باشد، به مثابه یک رویداد چند روزه برای دید و بازدیدهای سالیانه رفقای همیشگی تبدیل شدهاند، آنچه در این میان دردآور است، هزینهای است که به جای استفاده بهینه در راه آموزش و تربیت چهرههای تشنه و آینده دار، صرف یک میهمانی دورهمی میشود.
به گزارش رکنا از خوزستان؛ بابک رضایی «بختیاری» دانش آموخته دانشگاه هنر تهران، زاده خوزستان میگوید: جشنوارهها در خوزستان بیش از آنکه کارکرد مثبتی داشته باشند به یک رویداد چند روزه برای دید و بازدیدهای سالیانه رفقای همیشگی تبدیل شدهاند، آنچه در این میان دردآور است، هزینهای است که به جای استفاده بهینه در راه آموزش و تربیت چهرههای تشنه و آینده دار، صرف یک میهمانی دورهمی شده است.
او ادامه داد: شمال استان خوزستان را به طور مثال اگر بخواهیم بررسی کنیم، از آن دست مناطقی است که هم در بحث مدیران دولتی یا انجمنها در تمامی این سالها آسیب دیده، در این میان گاه مدیر کاربلدی هم اگر آمده، چندان دوام نیاورده است، چراکه دیدگاه سنتی و آموزش گریز، او را وادار به کنارهگیری کرده است.
رضایی«بختیاری» تصریح کرد: گاها روسای انجمنها جایگاه آموزش را نمیدانند، یا نمیخواهند بدانند. چراکه خود روسای انجمنها این نگرانی را دارند که با ورود آموزش و تربیت چهرههای نو، جایگاه سنتی خود را از دست بدهند. روسایی که اگر وارد دانشگاه میشدند و به شیوه علمی و دانشگاهی با هنر نیز آشنا میشدند، شهرهایی مانند ایذه، باغملک، دهدز، قلعه تل، صیدون، هفتکل و .....نیازی نبود آرمان هنرمندانش رقابت با اهواز و آبادان باشد.
او افزود: وقتی تمام ارکان هنری و فرهنگی یک استان درگیر مباحثی مانند رزومهسازی برای دریافت هنرکارت، تبدیل کتابخانهها به انباری، روزمرگی، موسسه محوری بدون در نظر گرفتن هرگونه شاخصی به نیت گرفتن پروژههای مالی میشود، چه انتظاری هست که آموزش و پرورش در حوزه هنر شأن و منزلت خود را از دست ندهد؟ که در این میان اگر یک دوره آموزشی هم برگزار میشود، ملاک، هرگز کیفی نبوده و در اکثر موارد فقط یک هدف به چشم می خورد، آن هم خالی نبودن عریضه.
او تاکید کرد: خود من باتوجه به تخصصام بارها به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ایذه مراجعه کردم و درخواست همکاری برای برگزاری دورههای آموزشی داشتم، نه تنها از پیشنهاد من استقبال نشد، بلکه تلاش میشد تا مرا قانع کنند که خودتان را خسته نکنید، کسی شرکت نمیکند. درد بزرگ جایی است که مدیر یک مجموعه فرهنگی این را میگوید و اعتقادی به آموزش ندارد.
این نویسنده و کارگردان خوزستانی میگوید: تمام هم و غم مدیران فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان به برگزاری جشنوارهها معطوف شده، اما کسی نمیپرسد که ما به خوبی این موضوع را درک میکنیم که برگزاری جشنواره تئاتر در مناطق محروم استان خوزستان و شهرهایی که ساختار آموزشی در آنها نادیده گرفته میشود بیشتر از هر اتفاقی جنبه نمایشی دارد. چراکه نبود زیرساختهای لازم آموزشی در این مناطق درست مثل آن است که نهادی مانند آموزش و پرورش مدارس را تعطیل و معلمان را بیکار کند و از دانش آموزان توقع داشته باشد که در فصل امتحانات بدون هیچ گونه دانشی از امتحانات سربلند بیرون بیایند! مگر می شود بدون آموزش توقع خروجی مناسب داشت؟
او تصریح کرد: یک جشنوارهای در باغملک یا ایذه برگزار میشود، چند نفر دور هم جمع میشوند، یک شور و شوق وصف ناپذیری در بین هنرمندان شکل میگیرد و درست در زمان خوانش آراء ضربه کاری زده میشود. همان روزی که جوایز را شهرهای دیگر درو میکنند و برای دلخوشی هنرمندان آن شهر در بخش تقدیر، طراحی صحنه، نور و ....یک یا چند نفر را معرفی میکنند و پرونده جشنواره بسته میشود، مدیران استانی هم خوشحال که همه را راضی نگه داشتهاند.
رضایی تاکید کرد: در نبود سالن و امکانات اجرا (یا حتی امکانات لازم برای همان آثار راه یافته به جشنواره)، آیا بهتر آن نیست که اندک هزینههایی که بدون هیچ برنامهای صرف برگزاری چنین جشنوارههایی میشود، به امور آموزشی و ارتقای کیفی امکانات اجرایی تخصیص یابد؟ مگر قرار نیست جشنوارهها رویدادهایی باشند که هنرمندانی را برای فعالیتهای هنری به عموم مردم معرفی کنند و در یک ارزیابی کیفی به ارزشگذاری آثار هنری این هنرمندان دست بزنند، آیا در نبود امکانات آموزشی، خالی ماندنِ سالانه سالنهای نمایش از اجرا، و نبود امکانات اولیه کیفی برای تمرین و اجرا، برگزاری جشنواره دردی از علاقهمندان و هنرمندان را دوا میکند یا فقط ملاک نهایی ساخت آمار است؟
او ادامه داد: با یک حساب سرانگشتی واضح است که این شرایط به نفع هنرمندان نیست، پس چه کسی یا چه کسانی از ترتیب دادن چنین برنامههایی نفع میبرند که با وجود کاستیهای عریان، همچنان بر برگزاری این رویدادها اصرار میورزند؟
بابک رضایی «بختیاری» در پایان گفت: شهرهای شمالی استان خوزستان از جمعیت بااستعداد و علاقهمندان زیادی در امور هنری بهرهمند هستند که متاسفانه در نبود امکانات کافی یا به استانهای همجوار مهاجرت میکنند و یا عطای این عرصه را به لقایش میبخشند، اما میتوان با تربیت نسل تازهای از هنرمندان و علاقهمندان و جلب توجه و حمایت متولیان فرهنگی، به عرصههای هنری خصوصا تئاتر و سینما در این شهرها رونق دوبارهای داد، اما اگر مدیران بالادستی در استان این موضوع را بخواهند و به منتصبین خود در شهرستانها این مسئله را گوشزد کنند.
ارسال نظر