دام سیاه مربی مشهدی برای شاگردان نوجوانش

به گزارش رکنا، مربی یک موسسه آموزشی در مشهد که دانش آموزان خود را با توسل به حیله و نیرنگ آزار و اذیت می کرد، با سرعت عمل پلیس و دستورات ویژه قضایی در حالی بازداشت شد که قصد اغفال یکی دیگر از دانش آموزان را داشت.

 شنبه گذشته(دوم مهر) مرد جوانی سراسیمه خود را به کلانتری میرزا کوچک خان مشهد رساند و درحالی که نگرانی و اضطراب سراسر وجودش را فراگرفته بود، راز تکان دهنده ای را فاش کرد.

او به یکی از افسران پلیس گفت: مدتی بود فرزند 16 ساله ام دچار نوعی افسردگی شده بود به طوری که نه تنها گوشه گیری می کرد بلکه رفتارش نیز به کلی تغییر کرده بود.

به همین دلیل به ماجرا حساس شدم و احتمال می دادم که او از موضوع دلهره آوری رنج می برد اما جرئت بیان آن را ندارد. این گونه بود که به اتفاق همسرم پیگیر علت افسردگی و تغییر رفتار فرزندم شدیم و به گونه ای پنهانی با یکی از دوستان نزدیک او به گفت وگو پرداختیم و دلیل تغییر رفتار پسرم را از او جویا شدیم اما ناگهان «س» (همکلاسی پسرم) از راز وحشتناکی پرده برداشت که من همچنان حیران و متعجب به او می نگریستم.

«س» به من گفت: در موسسه آموزشی که برای کلاس های غیردرسی و تقویتی ثبت نام کرده بودیم، مسائل غیراخلاقی و زشتی رخ می داد اما هیچ کدام از ما جرئت نداشتیم برای دیگران یا اعضای خانواده آن ها را بازگو  کنیم. مربی آموزشگاه ما را آزار می داد و حتی زمانی که خانواده اش در منزل نبودند، هرکدام از بچه ها را به خانه اش در منطقه قاسم آباد می برد و ...

آزار و اذیت پسر از طرف معلم

 این مرد جوان ادامه داد: بعد از شنیدن این ماجرای تلخ، بلافاصله به سراغ فرزندم رفتم و حقیقت موضوع را جویا شدم. وقتی پسرم به آزار و اذیت خود و دیگر دوستانش اشاره کرد، دیگر نتوانستم تحمل کنم و برای پیگیری قانونی به همراه فرزندم و دوستش به کلانتری آمدم چرا که طبق اظهارات دانش آموزان  این مربی پلید هم اکنون تعداد دیگری از دانش آموزان نوجوان را به بهانه مهارت آموزی های میدانی و عملی به جاده سرخس برده است و این احتمال وجود دارد که برخی از آنان را نیز با همین ترفند شیطانی آزار و اذیت کند و ...

بنابر این گزارش، در پی اعلام شکایت این مرد جوان بلافاصله گروهی تخصصی از افسران کارآزموده پلیس با راهنمایی و دستورات ویژه سرهنگ علی عبدی (رئیس کلانتری میرزا کوچک خان) وارد عمل شدند و تحقیقات محرمانه ای را آغاز کردند.

آنان ابتدا ماجرای این شکایت تکان دهنده را در تماس تلفنی به قاضی مصطفوی (قاضی دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) اطلاع دادند و بدین ترتیب رصدهای اطلاعاتی ماموران انتظامی با دستورات قاطع و محرمانه مقام قضایی برای بررسی نامحسوس ادعای شاکی و نوجوان همکلاسی وی، در حالی آغاز شد که ستوان خورشیدی (رئیس دایره قضایی کلانتری میرزا کوچک خان) سرپرستی این عملیات را به عهده داشت.

  با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرا، مراتب به فرمانده انتظامی مشهد نیز گزارش شد و این گونه عملیات پلیس با هدایت و نظارت مستقیم سرهنگ احمد نگهبان شکل جدیدی به خود گرفت چرا که این ماجرا باید به طور خاص و ضربتی پیگیری می شد.

در همین حال گروه عملیاتی پلیس، شبانه عازم جاده سرخس شدند و بعد از پیداکردن مکان استقرار دانش آموزان، مربی 34 ساله آنان را به صورت نامحسوس زیر نظر گرفتند.

طولی نکشید که شواهدی از اغفال یک دانش آموز دیگر در محل استقرار آن ها به دست آمد که حکایت از هوسرانی این مربی پلید داشت. با لو رفتن این موضوع، بلافاصله ماموران انتظامی در اطراف «شیطان هوسران» قرار گرفتند و قبل از آن که او بتواند قصد شیطانی خود را انجام دهد، حلقه های قانون را بر دستانش گره زدند و او را به دام انداختند.

این متهم پلید که در دایره قضایی کلانتری مورد بازجویی های فنی و تخصصی قرار گرفته بود، ناگهان به  اعمال شیطانی و آزار و اذیت چند دانش آموز 10 تا 16 ساله اعتراف کرد و درباره رفتار کثیف خود هنگام دستگیری گفت: دست آن دانش آموز سرما خورده بود که از او خواستم تا  دستش را در جیبم بگذارد!!

متهم این پرونده که به دلیل حیله گری های هوس آلود، لقب شیطان هوسران گرفته است، به تعرض دو نوجوان در منزل مسکونی اش نیز اعتراف کرد اما مدعی شد با این گونه رفتارهای بی شرمانه قصد داشته تا به دانش آموزانش کمک کند که درگیر کارهای بدتر نشوند!!

شیطان هوسران همچنین در ادامه اعترافاتش مدعی شد: همه چیز از پنج سال قبل و به درخواست یکی از دانش آموزان وبا یک نوازش ساده شروع شد و ادامه یافت البته خودم می دانم کارم اشتباه بود و به همین دلیل از شاکیانم می خواهم که مرا ببخشند.

این مربی متاهل که مدعی است مدرک تحصیلی کارشناسی دارد، درحالی با صدور قرار قانونی از سوی قاضی مصطفوی روانه زندان شد که شاکیان او در حال افزایش هستند. در همین حال پدر یکی از دانش‌آموزان وی به خبرنگار خراسان گفت: ما به این مربی اعتماد کامل داشتیم و همواره مبالغی را نیز برای امور خیریه به او می پرداختیم.

وی افزود: فرزندم از سال 95 در موسسه آموزشی او در کلاس های فوق برنامه شرکت می کرد ولی نمی‌دانستیم که او یک شیطان هوسران است چرا که تعداد زیادی دانش آموز از مناطق فردوسی، جانباز و بولوار شهید فرامرز عباسی در آن مرکز آموزشی تحصیل می کردند.

سیدخلیل سجادپور

وبگردی