ادعای عجیب نامادری سنگدل در قتل فجیع پسر شوهرش / پدر بخشید مادر قصاص خواست!
حوادث رکنا: مرد میانسال از همسر خطاکارش که به اتهام قتل در بازداشت به سر میبرد اعلام گذشت کرد.
به گزارش رکنا: صبح دیروز قبل از اینکه رسمیت جلسه در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران اعلام شود، مأموران بدرقه زندان ، زن ۴۰ سالهای را که سمیرا نام داشت به جایگاه متهمان هدایت کردند. سمیرا دیماه سال گذشته به اتهام قتل پسر شوهرش که پسری ۲۲ ساله به نام فرهاد بود دستگیر شده بود. فرهاد آن زمان در رشته حقوق درس میخواند که در جریان درگیری با نامادری اش به قتل رسید.
بعد از اینکه قاضی رسمیت جلسه دادگاه را اعلام کرد، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت که براساس کیفرخواست صادر شده علیه سمیرا، او گناهکار است و باید مجازات شود. او در توضیح حادثه عنوان کرد: براساس اوراق پرونده شب حادثه مأموران شهرداری در شهرک کاروان جسد فرشاد را داخل یک گونی کنار سطل زباله کشف کردند. وقتی مأموران پلیس در محل حاضر شدند با دنبال کردن رد خون به خانهای قدیمی رسیدند. آنجا محل زندگی فرهاد بود و پدرش بعد از دیدن جسد، او را شناسایی کرد. بعد از کشف هویت، پدر و نامادری فرهاد مورد بازجویی قرار گرفتند. نماینده دادستان افزد که پدر فرهاد گفته است: سالها قبل از مادر فرهاد جدا شدم و فرزندم همراه من زندگی میکرد. بعد با زن دیگری ازدواج کردم که به دلیل ابتلا به بیماری فوت شد و در سومین ازدواج سمیرا وارد زندگیام شد. فرهاد از چند روز قبل ناپدید شد و من به پلیس هم خبر داده بودم. نمیدانم او چگونه به قتل رسیده است. نماینده دادستان ادامه داد: سمیرا، اما وقتی در این باره مورد تحقیق قرار گرفت، به قتل اعتراف کرد و گفت که شوهرش در جریان ماجرا نقشی ندارد. او گفت که مدتی قبل متوجه شدم فرهاد به من نظر دارد. ماجرا را به شوهرم نگفتم، اما رفتارش مرا آزار میداد. شب حادثه هم فهمیدم که پنهانی از من فیلم گرفته است. نیمهشب وقتی به اتاق طبقه بالا رفتم، دیدم همان فیلم را نگاه میکند که با هم درگیر شدیم. من خیلی از دستش عصبانی بودم. وقتی میلهای آهنی به دستم افتاد، ناخواسته به او ضربهای زدم که منجر به فوتش شد. مانده بودم با جسد چه کنم، برای همین تصمیم گرفتم جسد را مثله کنم و ازخانه بیرون ببرم. این کار را کردم و بعد از اینکه چند روز جسد را نگه داشتم، آن را در گونی گذاشتم و با کمک مردی معتاد کنار سطل زباله رها کردم که بازداشت شدم.
سپس پدر مقتول در جایگاه قرار گرفت و گفت از سمیرا شکایتی ندارد. در ادامه مادر مقتول در جایگاه قرار گرفت و برای متهم درخواست قصاص کرد. او گفت: بعد از اینکه متوجه شدم پسرم گم شده، چند بار با سمیرا تماس و سراغ پسرم را از او گرفتم. او مرتکب قتل فرزندم شده بود، اما آن را از من پنهان میکرد. این را هم بگویم که شوهر سابقم و سمیرا زنده بودن مرا هم از پلیس پنهان کرده بودند برای اینکه نمیخواستند از ماجرای قتل فرزندم باخبر شوم و از آنها شکایت کنم. اما من از خون فرزندم نمیگذرم و برای سمیرا درخواست قصاص دارم.
در ادامه سمیرا در جایگاه قرار گرفت. او در حالی که در جریان تحقیقات قتل را پذیرفته و صحنه جرم را هم بازسازی کرده بود اتهام را انکار کرد و گفت، نمیداند چه کسی مرتکب قتل شده است. متهم توضیح داد: شب حادثه وقتی وارد خانه شدم، دیدم کنار موتورسیکلتمان گونی مشکوکی رها شده است. گونی آغشته به خون بود. من در گونی را باز نکردم. سرش را گرفتم و کشانکشان تا کنار سطل زبالهای که داخل خیابان بود، بردم و رها کردم. چند ساعت بعد متوجه سروصدا از داخل کوچه شدم. خودم را که رساندم، دیدم مأموران پلیس و همسایهها جمع شدهاند. گفتند که داخل گونی جسد مردی جوان قرار دارد. من از شلواری که به تن جسد بود، فهمیدم جسد متعلق به فرهاد است که از چند روز قبل گم شده بود.
متهم در آخرین دفاع گفت: من تحت فشار بازجویی مجبور شدم به قتل اعتراف کنم، اما حقیقت این است که نمیدانم چه کسی قاتل است. هیئت قضایی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم وار شور شد.
ارسال نظر