به گزارش رکنا، شامگاه 6 مرداد امسال، گزارش اسیدپاشی در خانه‌ای حوالی خیابان وحدت اسلامی مأموران را راهی زیر زمین خانه قدیمی کرد. نخستین بررسی‌ها نشان می‌داد پسر جوانی از ناحیه دست و صورت و چشم با اسید سوخته است. عامل این اسیدپاشی نیز که پسر جوانی به‌نام بابک بود در همان محل حادثه به دستور بازپرس غلامی از شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت بازداشت شد.
بابک در تحقیقات اولیه گفت: خانه عمه‌ام در طبقه سوم این ساختمان است و وقتی به خانه عمه‌ام می‌آمدم با شاهرخ آشنا شدم او غیر از کار تعمیرات، اینجا را تبدیل به پاتوق کرده بود و برای مصرف مواد مخدر به آنجا می‌رفتیم. پسری که رویش اسید ریختم یک بار در اینجا به من تعرض کرد من هم برای انتقام رویش اسید ریختم.
اما در ادامه تحقیقات وی اظهارات جدیدی مطرح کرد و انگیزه‌اش از اسیدپاشی را یک فندک گرانقیمت بیان کرد.او گفت: چند روز قبل از این حادثه به سراغ عمو شاهرخ رفتم، بهرام - قربانی اسیدپاشی- هم آنجا بود و برای مصرف مواد از من فندک خواست. فندک طلایی یکی از دوستانم دست من امانت بود که به او دادم. بعد از مصرف مواد، فندک را خواستم که بهرام فندک را نداد و گفت به دوستت بگو هدیه دادم به دوستم.او ادامه داد: اصرار که کردم شروع به فحاشی کرد و بعد هم با فندک رفت.
همان موقع عمو شاهرخ از من خواست برایش کمی اسید بخرم تا وسایل خودروهایی که تعمیر می‌کرد را با آنها بشوید.من هم قبول کردم و شب حادثه با سرنگی که داخلش اسید بود به آنجا رفتم. اسید را عمو شاهرخ روی پله‌ها گذاشت و لحظاتی بعد بهرام آمد. به بهرام گفتم فندک را بده که گفت نمی‌دهم. بعد وقتی اصرار کردم به من حمله کرد و من هم برای دفاع از خود به‌دنبال چاقو یا میله‌ای بودم که یک دفعه دستم به سرنگ اسید خورد و آن را برداشتم و ناخواسته به سمت بهرام پاشیدم‌.
در حالی که پسر جوان متهم به اسیدپاشی بود و مجازاتش قصاص با اسید بود، شاکی به دادسرا رفت و او را بخشید. بهرام گفت: تنها برای رضای خدا و بدون هیچ چشمداشتی از قصاص و دریافت دیه گذشت کردم. بابک بچه محل و دوستم است نمی‌خواهم او هم مثل من اذیت شود.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

وبگردی