زنم در غیابم با دو دوستم ارتباط شیطانی برقرار کرده بود ... / یکی از دوستانم مثل بختک سایه اش را روی زندگی ام انداخته بود و ...
رکنا: کاش فقط برای 5 ثانیه نفس عمیقی می کشیدم تا خشم خود را کنترل کنم، اما آن قدر عصبانی بودم که نتوانستم لحظه ای به عاقبت کارم فکر کنم اگر می توانستم حتی برای لحظه ای خودم را کنترل کنم امروز این فاجعه رخ نمیداد و من به عنوان قاتل محاکمه نمی شدم.
همان لحظات خشم و عصبانیت بود که زندگی ام را زیر و رو کرد و خانواده ام را به روز سیاه نشاند همه چیز در یک چشم بر هم زدن رخ داد و ناگهان در میان توفان خشم دست به چاقو بردم و زندگی ام را بر باد دادم. در حالی که هیچ گاه قصد کشتن او را نداشتم و...
مرد 40 ساله ای که به اتهام قتل یکی از دوستانش دستگیر شده است پس از آن که در بازسازی صحنه جنایت در حالی که عنوان می کرد اگر می توانستم تنها برای چند لحظه خشم خود را کنترل کنم امروز در زندان چشم به راه خانواده ام نبودم گفت: در یکی از روستاهای شرق کشور، در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمدم. 5 برادر و 2 خواهرم نیز همانند من نتوانستند درس بخوانند و همه آن ها ترک تحصیل کردند من هم در کلاس سوم ابتدایی درس و مدرسه را رها کردم و به دنبال کارگری رفتم. پدرم با آن که در روستا کشاورزی می کرد، به خاطر اعتیادش به هروئین نمی توانست مخارج ما را تامین کند از سوی دیگر اعتیاد مادرم نیز بر مشکلات ما می افزود این در حالی بود که من هم در 10 سالگی استعمال مواد مخدر را به طور پنهانی شروع کردم آن زمان بر اثر کنجکاوی های کودکانه از مواد مخدر مصرفی مادرم استفاده می کردم تا این که در سال 1367 راهی مشهد شدم و به عنوان شاگرد اتوبوس کار می کردم 3 سال بعد پدر و مادرم نیز به مشهد مهاجرت کردند و در حاشیه شهر ساکن شدند. روزها به همین ترتیب سپری می شد تا این که پس از اتمام خدمت سربازی، 15 سال قبل ازدواج کردم اما با آن که فرزند پسری نیز داشتم این ازدواج دوامی نداشت و کارمان به طلاق کشید این اتفاقات در شرایطی رخ داد که من به خاطر حمل یک کیلوگرم تریاک که برای مصرف مادرم خریده بودم دستگیر و زندانی شدم. 8 سال قبل وقتی با سپری شدن مدت محکومیتم از زندان آزاد شدم به همسرم سوءظن پیدا کردم و زمانی که متوجه شدم 2 بار در کلانتری پرونده داشته است او با دوستان من ارتباط شوم گرفته بود و من خشمم را فرو بردم و او را طلاق دادم. 8 ماه از جدایی ما می گذشت که توسط بستگانم با دختر دیگری آشنا شدم و با او ازدواج کردم در این مدت وضعیت مالی مناسبی پیدا کردم به طوری که خانه، باغ و خودرو خریده بودم و دخترم نیز به دنیا آمده بود اما در این میان یکی از دوستانم همواره به وضعیت مالی من حسادت می کرد و مدام موجب آزار و اذیت من و خانواده ام می شد او در چند سال گذشته به هر طریقی که می توانست سعی میکرد از من پول بگیرد و به همین خاطر دست به هر کاری می زد حتی شیشه های منزل و خودروام را می شکست تا این که شبی او دوباره به منزلم آمد و من که دیگر خون جلوی چشمانم را گرفته بود در همان حال عصبانیت کاردی برداشتم و ضربه ای بر بدنش وارد کردم که این گونه ...
این اخبار را از دست ندهید:
فیلمبرداری از پایان کلاس درس برای استاد و دختر دانشجو دردسر ساز شد
توطئه شوم مرد تهرانی که از دختر 17 ساله مازنی خواستگاری کرد
اقدام زشت یک کارمند موسسه مالی در نکا
پایان اقدامات هولناک پزشک قلابی در کرمان
پرونده معاون سابق آستان قدس به دادسرای تهران
له شدن زنی زیر چرخ های کامیون میکسر در نیاوران
عجیب اما واقعی /وانت نیسان هم مچاله شد+ عکس
این زن 60 نوزاد را کشته است+عکس
مادر صحنه چاقو خوردن پسر 17 ساله اش را دید و...
خبرنگار ورزشی در پخش زنده حشره را بلعید! و ... + فیلم و عکس
بدلکار سریال پایتخت برای جراحی جمجمه به تهران منتقل شد/ آمبولانس سر صحنه حاضر بود + فیلم لحظه حادثه
راننده ضارب مامور راهنمایی و رانندگی سنندج دستگیر شد + عکس لحظه حادثه
ارسال نظر