دختر جوان به امید ازدواج با مرد طلافروش به خلوتگاه شیطانی او رفت و ...
رکنا: طلافروش قلابی که با فریب دختران جوان دست به سرقت طلا می زد و سه دختر را نیز به تله شیطانی اش کشانده و آزار داده بود دیروز پای میز محاکمه ایستاد.
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از بیست و نهم آذر پرسال به دنبال شکایت یک زن جوان در دستور کار افسران کلانتری 123 نیاوران تهران قرار گرفت. زن جوان گفت :چند روز قبل با یک مرد جوان به نام امیر آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و از من خواست تا با هم به گردش برویم. من سوار هیوندای او شدم. او که می گفت طلافروش است از من خواست تا طلاهایم را به او بدهم تا با قیمت مناسب آنها را برایم تعویض کند. من که به او اعتماد کرده بودم طلاهایم را به او دادم اما دیگر از مرد جوان خبری نشد.
در حالی که تلاش پلیس Police برای ردیابی متهم فراری آغاز شده بود چند شکایت مشابه دیگر به پلیس رسید. بررسی ها نشان می داد مرد جوان با فریب دختران آنها را به دام می انداخت و پس از سرقت Stealing طلاهایشان می گریخت. در حالی که تعداد شاکیان این پرونده به شش نفر رسیده بود ماجرای آزار سه نفر از قربانیان نیز مطرح شد.
پلیس با چهره نگاری رایانه ای سرانجام توانست این طلافروش قلابی را بازداشت کند. امیر 32ساله دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge حسین اصغرزاده و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه که پنج نفر از شش شاکی حضور داشتند نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. سپس شاکیان یک به یک به تشریح ماجرا پرداختند.
یکی از آنها گفت:من به عنوان مسافر سوار ماشین امیر شدم. او خودش را طلافروش معرفی کرده و اعتمادم را جلب کرده بود. او باوعده های دروغینش مرا خام حرف هایش کرد تا اینکه طلاهایم را به او دادم اما دیگر خبری از او نشد.
دومین شاکی نیز گفت: این مرد مرا به جاده چالوس برد و داخل ماشین مرا آزارم داد. او که از من عکس و فیلم تهیه کرده بود تهدیدم کرد اگر به کسی حرفی بزنم ابرویم را می برد.
دو شاکی دیگر نیز گفتند که از سوی امیر بیهوش شده و مورد آزار قرار گرفته اند. پنجمین شاکی نیز گفت: امیر به بهانه خرید مانتو مرا به میدان هفت تیر برد. وقتی از ماشین پیاده شدم از من خواست تا کیفم را داخل ماشین بگذارم. وقتی کیف پر پولم را داخل ماشین گذاشتم او مقابل چشمانم گاز داد و رفت. اول فکر کردم رفتار او یک شوخی است اما هر چه به تلفن او تماس گرفتم پاسخ نداد.
وقتی نوبت دفاع به متهم رسید منکر آزار سه شاکی شد و گفت: سرقت پول و طلا ها را قبول دارم اما هیچ کدام از دخترام جوان را آزار ندادم.من فقط با دختران جوان دوست می شدم تا بتوانم نقشه های سرقت را اجرا کنم.
سپس هیات قضایی وارد شور شد و ادامه جلسه را برای تکمیل تحقیقات درباره اتهام ازار شاکیان به جلسه بعد موکول کرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
سلام من بعنوان یک شهروندواقعابرای درگذشت شاعرگرانقدر افشین یداللهی متاثرومتاسف شدم چقدر ترانه ها واشعارش لطیف وزیبابودمخصوصا ترانه شب دهمش که همیشه دریادهاخواهدماند ازخداوندمهربان برایش غفران ومغفرت الهی راخواستارم روحش شاد