وقتی محسن فهمید با خواهرش دوست شده ام از من خواست تا به خاطر لو نرفتن پیش همسرم کار کثیفی انجام بدهم!

اواسط بهمن امسال، خودروی سواری مرد جوانی که درکنارخیابان ایستاده بود هدف سرقت Stealing مسلحانه قرار گرفت. دو مرد جوان در خودرو را باز کرده و با تهدید اسلحه‌ای که در دست داشتند مرد جوان را مجبور کردند از خودرو پیاده شود.آنها دریک چشم به هم زدن خودرورابه سرقت برده ومتواری شدند.به دنبال این سرقت، موضوع به پلیس Police گزارش شد و تحقیقات برای دستگیری عاملان سرقت آغاز شد. اما حدود یک هفته بعد خودروی سواری دیگری به همین شیوه هدف سرقت قرار گرفت. باتوجه به اظهارات دو مالباخته پرونده، کارآگاهان احتمال دادند که هر دو سرقت توسط اعضای یک باند صورت گرفته است.

بررسی‌ها در این رابطه ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان پلیس موفق شدند دو مرد جوان را در یکی از شهرهای جنوبی کشور دستگیر کنند. آنها پس ازانتقال به تهران، در شعبه اول بازپرسی دادسرای ویژه سرقت تحت بازجویی قرارگرفتند.یکی از متهمان در تحقیقات گفت: من در بازار کار می‌کنم و وضع مالی خوبی دارم. اما به خاطر یک اتفاق مجبور شدم در این سرقت‌ها شرکت داشته باشم. مدتی قبل یکی از دوستانم به نام فرشید مرا در گروهی تلگرامی عضو کرد. یکی از اعضای گروه، خواهر فرشید بود. بعد از مدتی من و خواهر فرشید به نام فریبا باهم دوست شدیم. همه چیز خوب پیش می‌رفت تا اینکه فرشید از ماجرا با خبر شد و تهدیدهایش از آن زمان شروع شد. او می‌خواست موضوع رابطه من و فریبا را به همسرم بگوید.اما در ازای سکوتش قرار شد در سرقت چند خودرو همراهی‌اش کنم. من هم به ناچار قبول کردم و طبق نقشه‌ای که فرشید کشیده بود از شهرستان راهی تهران شدیم و خودروی ال 90 را سرقت کردیم. بعد از سرقت خودرو راهی شهرمان شدیم و یک هفته بعد دوباره راهی تهران شده و خودروی دیگری را سرقت کردیم. خودروها هم به‌عنوان حق سکوت به فرشید رسید. زمانی که دستگیر شدم برادرم نیزهمراهم بود که دستگیر شد. هرچند برادرم سابقه دار است اما باورکنید دراین سرقت‌ها نقشی نداشت و من سرقت‌ها را به همراه فرشید انجام داده‌ام.

باتوجه به اظهارات متهم جوان، بازپرس نصرتی دستور بازداشت فرشید ـ متهم فراری ـ را صادر کرد تا ابهام‌های موجود درپرونده برطرف شود.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.