این دختر مهابادی 2 شبانه روز گم شده بود / دیمن حالش بد است + جزئیات

دختر 8 ساله مهابادی که 4 روز پیش مفقود شده بود پس از 2 شبانه‌روز جست‌وجو سرانجام 24فروردین و با کمک نیروهای هلال‌احمر ارومیه، مهاباد و اهالی روستاهای همجوار در حالی پیدا و به بیمارستان منتقل شد که هنوز وحشت‌زده است و توان صحبت‌کردن در مورد روز حادثه را ندارد.

به گزارش رکنا، 22 فروردین امسال اکرم عنایت‌راد- پدر دخترگمشده- به روال هر روز گوسفندانش را برای چرا به صحرا برد. دیگر هوا داشت کم‌کم تاریک می‌شد که تصمیم گرفت گوسفندان را به خانه و آغل‌ برگرداند. گوسفندان را به سمت مسیر اصلی بازگشت هِی کرد و از همان فاصله 200متری نگاهی به خانه‌اش انداخت و دیمن، دخترش را دید که مشغول بازی‌کردن بود. پدر دیمن می‌گوید: «به خانه که برگشتم، دیمن را ندیدم. گوسفندان را به آغل‌ بردم و بعد از مرتب‌کردن آغل که 20دقیقه زمان برد به خانه نزد همسرم برگشتم.

گم شدن مرموز دیمن

همسرم سراغ دیمن را از من گرفت که گفتم با من نبود و پرسیدم مگر در خانه نبود؟ وقتی متوجه ناپدیدشدن او شدیم جست‌وجو برای یافتن او را آغاز کردیم.» کم‌کم اهالی روستای محمودآباد و بعد روستاهای اطراف از گم‌شدن دیمن خبردار شدند و همراه پدر و مادرش همه‌جا را دنبال او گشتند اما هر چه گشتند، خبری از دیمن نبود. ساعات کشنده‌ای بود و هر یک ساعت برای پدر و مادر دیمن به اندازه 100سال می‌گذشت. با بی‌نتیجه‌بودن جست‌وجوها، نیروهای هلال‌احمر وارد عملیات جست‌وجو شدند.

پدر دیمن ادامه می‌دهد: « 2 روز و دو شب حدود 300 نفر دنبال دیمن می‌گشتند. در این بین جوانی از اهالی روستای سرخاب که مثل بقیه در حال جست‌وجو بود، ناگهان به سمت دیگری رفت و در عین ناباوری دیمن را در حالی که بدحال بود، پیدا کرد. در واقع دیمن در فاصله روستای قوزلو و یارعلی و در 12کیلومتری روستای‌مان پیدا شد. او تا به حال تنهایی جایی نرفته بود و نمی‌دانم چطور این مسیر را رفته بود.»

پیدا شدن دیمن در شرایط سخت

او در مورد وضعیت روحی دخترش پس از این حادثه ادامه می‌دهد: «دخترم را به‌سرعت به بیمارستان منتقل کردیم. او تشنج دارد و شربت مصرف می‌کند. بعد از این‌که حالش کمی بهتر شد، دائم سراغ مرا می‌گرفت و می‌گفت پدرم را می‌خواهم. او مرا خیلی دوست دارد. دخترم وحشت‌زده است و هنوز نمی‌دانیم آن روز چه اتفاقی افتاده که او این‌طور ترسیده است. از خودش هم در مورد روز حادثه پرسیدیم اما هیچ حرفی نمی‌زند. دختر همسن و سال دیمن هم در روستا نداریم که شاید با کمک او بتوانیم بفهمیم چه اتفاقی در این دو روز برایش افتاده است. هیچ‌کس با ما مشکل و دشمنی ندارد و ما هم به کسی مشکوک نیستیم و از هیچ‌کس شکایتی هم نداریم. دخترم هنوز در بیمارستان بستری است و مشخص نیست چه زمانی مرخص شود.»آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

وبگردی