عروس نگونبخت قبل از مرگ قاتلش را معرفی کرد / گفتگو با داماد پس از بازداشت

به گزارش رکنا،ساعت 12 ظهر یکشنبه 30 آذر مرگ زن جوانی به علت سوختگی شدید به بازپرس کشیک قتل اعلام شد. با شروع تحقیقات به دستور بازپرس ساسان غلامی مشخص شد که زن 41 ساله یک هفته قبل به علت سوختگی به بیمارستان منتقل شده اما تلاش کادر درمان برای او بی‌نتیجه مانده و وی تسلیم مرگ شده است. در ادامه تحقیقات مشخص شد خانواده شهناز با مراجعه به دادسرای یافت‌آباد از دامادشان شکایت کرده‌اند.
آنها مدعی بودند دامادشان به‌خاطر اختلاف‌هایی که با همسرش داشته او را با تینر آتش زده و شهناز قبل از مرگش و زمانی که در بیمارستان بوده به آنها گفته که عامل این حادثه، همسرش جلیل است.
این در حالی است که مأموران کلانتری نیز قبل از مرگ شهناز از وی تحقیق کرده و در پرونده نوشته بودند که شهناز مدعی شده شوهرش او را آتش زده است.
بدین ترتیب جلیل به دستور بازپرس دادسرای یافت‌آباد بازداشت شد اما در تحقیقات منکر آتش زدن همسرش بود. پس از مرگ زن جوان، با اعلام موضوع به بازپرس جنایی تهران پرونده به دستور بازپرس غلامی از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران همراه متهم به دادسرای جنایی منتقل شد تا تحقیقات از او صورت گیرد.

گفت‌و‌گو با متهم

چطور با همسرت آشنا شدی؟
سال 91، در یک نمایشگاه اتومبیل در اسلامشهر کار می‌کردم. مسیر رفت و آمد همسرم از مقابل نمایشگاه ما بود و من او را دیدم و عاشقش شدم. وقتی از او خواستگاری کردم شماره برادرش را به من داد تا برای ازدواج با او صحبت کنم. وقتی با برادرش تماس گرفتم به من گفتند او 12 سال از تو بزرگتر است و این ممکن است برایت مشکل‌ساز شود اما من پذیرفتم و دو هفته بعد با او ازدواج کردم. حتی مدتی بعد از ازدواجمان متوجه شدم که شهناز قبلاً با شخصی عقد کرده بود با اینکه این موضوع را از من مخفی کرده بودند بازهم برخوردی نکردم و با این موضوع کنار آمدم.
پس اختلافتان سر چه بود؟
پدر و مادر من از هم جدا شده بودند و حتی در زمان ازدواج هیچ کدامشان برای مراسم عروسی من نیامدند. با این حال من گاهی به دیدن مادرم می‌رفتم. اما شهناز می‌گفت حق نداری به دیدن او بروی. این موضوع یکی از مشکلات اصلی ما بود که مدام به‌خاطر آن باهم دعوا می‌کردیم.
فرزند هم دارید؟
شهناز یک بار سقط جنین کرده بود. فروردین امسال هم بچه‌مان 5 ماه و 20 روزه به دنیا آمد و بعد از چند روز بستری شدن در بیمارستان فوت کرد. این اتفاق‌ها ضربه سنگینی به همسرم وارد کرد. و او زمانی حالش بدتر شد که برادرش هم چند روز بعد فوت کرد. مرگ بچه و برادرش باعث افسردگی و مشکل روحی در شهناز شد. این موارد باعث اختلاف بین من و شهناز شده بود و مدام باهم درگیر می‌شدیم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
گفت حق نداری به خانه مادرت بروی، اما من رفتم و وقتی برگشتم دیدم در خانه را از داخل قفل کرده است. بعد از مدتی در خانه را باز کرد و خودش به آشپزخانه رفت و با قیچی موهایش را کوتاه کرد. بعد هم تینر را برداشت ابتدا کمی روی من پاشید و بعد روی خودش تینر ریخت. بعد هم فندکی برداشت. از این رفتارش بشدت شوکه شده بودم. فندک را روشن کرد و ناگهان شعله‌ور شد. خواستم کمکش کنم اما چون در آکاردونی قفل بود نمی‌توانستم وارد شوم بعد خودش کلیدها را به سمت من انداخت با عجله در را باز کردم و او را به داخل حمام بردم. بعد از اینکه آتش خاموش شد با خانواده‌اش تماس گرفتم و گفتم شهناز خودش را آتش زده است. بعد هم با اورژانس تماس گرفتم و او را به بیمارستان بردند.
تینر از کجا آورده بود؟
ما ساکن طبقه سوم هستیم و طبقه اول و دوم خالی است و صاحب خانه تصمیم داشت بعد از رنگ کردن این واحدها، آنها را اجاره دهد. تینر زیر راه پله‌ها بود که شهناز تینر را برداشته و به خانه آورده بود.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

وبگردی