کارگر شهرداری ارومیه کیف پر از دلار را به صاحبش پس داد! + عکس و جزییات
رکنا: پنج هزار دلار پول کمی نبود که به راحتی بشود از آن گذشت، اما ناصر منافی کارگر فضای سبز شهرداری ارومیه که عمری نان حلال خورده بود وقتی به این فکر افتاد که صاحب پول چه رنجی پس از گم کردن پول تحمل کرده و ممکن است تلاش یک عمر او باشد، نشان داد که مردی و مردانگی هنوز زنده است و به دیار عدم نرفته و با عزمی راسخ پول را به صاحب اصلی آن برگرداند.
به گزارش رکنا، یکی از روزهای خردادماه امسال بود که ناصر منافی کارگر فضای سبز شهرداری ارومیه از خانه خارج شد و به محل کارش در خیابان حسنی ارومیه رفت. همه چیز مثل روزهای قبل بود، آقا ناصر مشغول انجام کار در فضای سبز وسط بلواربود تا اینکه چشمش به یک کیف کوچک کرم رنگ افتاد. کیفی که وقتی آن را باز کرد چند هزار دلار در آن بود.
ناصر میگوید: در کیف را که باز کردم یک کارت پایان خدمت، گواهی نامه و کارت عابربانک و مقداری پول خارجی داخلش بود. اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که صاحب این کیف الان چه استرسی دارد و فکرش هزارجا میرود تا شاید ردی از مالش پیدا کند.
او ادامه میدهد: مکث نکردم و بلافاصله با مسئولمان تماس گرفتم و ماجرا را به او گفتم. چند ساعت بعد وقتی مسئولمان آمد کیف را به او تحویل دادم و قرار شد اگر صاحب کیف پیدا شد مرا در جریان بگذارند.
در کیفی که ناصر پیدا کرده بود ۵ هزار دلار وجود داشت، مبلغی که میتوانست تغییر بزرگی در زندگی او ایجاد کند.
ناصر میگوید: فکر میکنم دو یا سه روز بعد بود که مسئولمان تماس گرفت و گفت: صاحب کیف پیدا شده و خودت را به سازمان برسان. از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم و خیلی سریع خودم را به دفتر مرکزی رساندم.
او ادامه داد:صاحب کیف یک پسرجوان بود، وقتی از او پرسیدم چه طور کیفش را گم کرده است گفت: آن روز وقتی خودروام را کنار خیابان پارک کردم و از آن پیاده شدم نمیدانم چه طور کیفم را گم کردم و چند ساعت بعد متوجه نبودن آن شدم. فکر میکردم دیگر پول هایم را گم کردم، اما چند روز بعد که از شهرداری تماس گرفتند و گفتند کیفم را یکی از کارگران فضای سبز پیدا کرده است خوشحال شدم.
من حلال خور هستم
این کارگر امانتدار میگوید:حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان درامد دارم، یک دخترم را راهی خانه بخت کردم و یک دخترم دانشجوست و تنها پسرم شش سال سن دارد. شاید حقوقم کم باشد، اما از سرمان هم زیاد است. من خودم و خانوادهام نان حلال خور هستیم واگر آن روز چند تا گونی پر پول هم پیدا میکردم آن را به صاحبش بازمی گرداندم.
هدیهای برای همه همکاران
۵۰ هزار تومان پولی بود که به عنوان مژدگانی دریافت کرد، اما آقا ناصر حتی این پول را هم برای خودش برنداشت. اودر این باره گفت:به هرکدام از همکارانم ده هزار تومان دادم، من این کار را برای رضا خدا انجام دادم و نمیخواهم حس خوبی را که با انجام این کار به دست آوردم از دست بدهم. شاید این پول میتوانست زندگی ام را تغییر بدهد، اما آینده خوبی برای من و خانوادهام نمیخواست.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
این پاداش نبود بلکه صدقه بود .زیرا پاداش باید یک نوع سنخیت با کار داشته باشد .رفتار این کارگر عزیز بسیار عالی بود ونشان داد اگر پاداش بیشتری هم میگرفت هرگز برایش ارزش ندارد .ای ول به این مردانگی و تو دهنی