به گزارش رکنا، بهمن ماه 96 معصومه 17 ساله که از اهالی یکی از روستای زنجان است به انتخاب خود عقد و همسر جوان 25 ساله شهری می‌شود؛ زمان به خوبی و خوشی سپری می‌شود و معصومه عید نوروز 97 عیدانه خود را از خانواده داماد می‌گیرد و خوشحال‌تر از همیشه است.

روزها می‌گذرد و 20 آذر 97 جهازی که پدر و مادر معصومه تهیه کرده‌اند با شادی و شعف به خانه داماد فرستاده می‌شود. معصومه که چند روز است در حال و هوای خانه نو عروسی خودش است هر روز جهاز را باز کرده و ویترین خانه خود را می‌چیند.

معصومه که در خانه نامزدش است و طبق رسمی که زنجانی‌ها دارند تحفه‌ای را به منزل مادریش به عنوان عیدی شب چله می‌برند، تحفه‌ای که شامل غنچه شیرینی، میوه، آجیل و لباس و تکه‌ای طلاست، معصومه که خوشحالی در چهره‌اش پیداست به اصرار نامزدش دوباره همراه خانواده به شهر برمی‌گردد.

مادر معصومه نیم ساعت بعد به تلفن همراه دخترش که قرار است 13 دی لباس عروس به تن کند تماس می‌گیرد، اما دختر عروسش جواب نمی‌دهد.

غروب دل‌انگیز پاییز هر چه بیش‌تر دلگیرتر می‌شود مادر چنان نگران است که نمی‌داند چه کار کند چند دقیقه بعد تماسی با مادر معصومه گرفته می‌شود که دخترت مسموم شده و هر چه سریع‌تر خود را به دخترت برسان.

مادر سر از پا نمی‌شناسد سراسیمه خود را به شهر و به منزلی که قرار بود دخترش با لباس سفید وارد آن خانه شود، می‌رساند، اما چیزی که می‌بیند معصومه مسموم نیست، معصومه دیگر جانی ندارد، غروب غم انگیز پاییز جان او را با خود گرفته و برده و غمی سنگین بر دل مادر و پدر گذاشته بود.

دختر جوان که قرار بود چند روز دیگر لباس سفید عروسیش را به تن کند با ایست قلبی این دنیا رو ترک می‌کند و تنها چیزی که از خود به جا می‌گذارد خاطره تلخ نبودن خود در آخرین روزهای پاییز و شب یلداست.

 شب یلدا بود و شب شادمانی و دور هم بودن  به شبی تلخ برای خانواده این عروس جوان و اهالی روستایش می‌شود.

شفیعی مدیرکل ثبت احوال استان زنجان اردیبهشت‌ماه امسال بیشترین علت مرگ زنجانی‌ها را با 44 درصد سکته قلبی عنوان کرده بود، طبق اظهار خانواده این دختر جوان نیز در اثر ایست قلبی ترک دنیا کرده است.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید