اعتراف قاتل فراری کارگر ساختمان مجلل محله دربند

به گزارش رکنا، بامداد جمعه 28 مردادماه 1401، درگیری مرگبار 2 مرد جوان در خیابانی در محله دربند از سوی مردم به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 گزارش شد.

با اعلام این خبر، تیمی از زبده‌ترین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند و  جسد مردی حدوداً 25ساله را مشاهده کردند که از ناحیه سینه هدف یک ضربه چاقو قرار گرفته بود، همچنین در ادامه مشخص شد قاتل پس از ارتکاب جنایت بلافاصله پا به فرار گذاشته است.

تحقیقات ابتدایی تیم جنایی حکایت از آن دارد که مقتول در ساختمان مجلل رو‌به‌روی محل جنایت مشغول سرایداری بوده و با قاتل جوان از قبل اختلاف داشته است که این موضوع درگیری مرگباری را رقم زده‌ است.

کارآگاهان اداره دهم که در جریان تحقیقات جنایی متوجه دوربین‌ مداربسته ساختمان شدند، به بازبینی لحظه به لحظه آن پرداختند و در ادامه پی بردند دوست مقتول که یکی دیگر از سرایداران ساختمان بوده، قاتل را به‌صورت پنهانی به سالن انتظار ساختمان راه داده‌ است. 

از سوی دیگر بررسی‌ها نشان داد قاتل پس از حضور در ساختمان موردنظر، مرد جوان را با درگیری به خیابان منتقل کرده و با یک ضربه چاقو از پا درآورده است که در ادامه نیز مشخص شد مرد جنایتکار خیلی زود کشور را به‌صورت غیرقانونی به‌سوی افغانستان ترک کرده است.

کارآگاهان  در گام‌های بعدی با اقدامات اطلاعاتی و بهره‌گیری از شیوه‌های کشف نوین جرم متوجه شدند که متهم پس از 2 سال به ایران بازگشته است و به‌صورت مخفیانه در قشم کارگری می‌کند که همین سرنخ  کافی بود تا متهم در یک‌قدمی بازداشت قرار بگیرد.

کارآگاهان جنایی اداره دهم پلیس آگاهی پس از دریافت این اطلاعات مهم بی‌درنگ راهی قشم شدند و پس از تعقیب و مراقبت‌های چندساعته مرد جنایتکار را در یک فرصت مناسب طی عملیات ضربتی دستگیر کردند؛ متهم نیز در جریان بازجویی‌های اولیه به قتل اعتراف و عنوان کرد به‌خاطر فحاشی دست به ارتکاب جرم زده است.

گفت‌وگو با متهم

اعتیاد داری؟ 

نه، 23 سال سن دارم و تا کنون موادمخدر مصرف نکردم.

متاهلی؟

نه، مجرد هستم.

چه شغلی داری؟ 

 از نوجوانی در ساختمان‌های نیمه‌کاره کارگری می‌کردم.

مقتول را می‌شناختی؟ 

بله او را از کودکی در کشور افغانستان می‌شناختم و درگیری‌های خانوادگی نیز با او داشتم.

سر چه موضوعی با یکدیگر اختلاف داشتید؟ 

در کشور افغانستان من این درگیری‌ها را به پلیس گزارش کردم که منجر شد تا اعضای خانواده مقتول بازداشت شودند و کینه به دل بگیرند.

چه شد که درگیری‌ها ادامه پیدا کرد؟

پس از مدتی برای کارگری به ایران آمدم و خیلی اتفاقی متوجه شدم که مقتول به همراه یکی از دوستان مشترکمان در یک ساختمان در محله دربند کار می‌کنند که همین موضوع تنش را میان ما زیاد کرد.

در ادامه چه شد؟ 

یک هفته قبل از این جنایت دوست مشترکمان از طریق تماس تلفنی مدعی شد که مقتول به من فحاشی کرده است که من خیلی عصبانی شدم و گفتم که به آنجا می‌روم تا مشکل را حل کنم.

قتل را چگونه مرتکب شدی؟

دوست مشترکمان تدارک قرار این درگیری را فراهم کرد؛ وقتی به آنجا رسیدم مقتول با فحاشی به سمتم حمله کرد که من در یک لحظه با چاقویی که در دست داشتم او را به قتل رساندم.

همیشه چاقو همراه داری؟

بله، به‌خاطر اینکه در نوجوانی برادرم به قتل رسیده بود و با چند فرد در شهر خودمان اختلاف داشتیم همیشه چاقو همراهم است.

برادرت به‌خاطر چه موضوعی به قتل رسید؟ 

او زمانی که 15 ساله بود با یک نوجوان دیگر به دلیل سنگ‌پرانی با ضربات چاقو به قتل رسید البته ناگفته نماند که پدرم در ازای دریافت زمین قاتل را بخشید.

پس از ارتکاب جنایت چه کردی؟

به افغانستان رفتم و در آنجا در کارگری کردم سپس راهی پاکستان شدم که در آنجا نگهبان یک ساختمان بودم.

چه شد به ایران آمدی؟

فکر کردم که دیگر بازداشت نمی‌شوم به همین خاطر به قشم رفتم و در ساختمان‌های نیمه‌کاره آنجا کارگری کردم اما در یک روز توسط پلیس دستگیر شدم.

پشیمانی؟

بله، به هیچ عنوان نمی‌خواستم مرتکب قتل شوم همه چیز خیلی زود اتفاق افتاد.

با صدور قرار قانونی، مرد جوان به اتهام مباشرت در قتل عمدی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.