باجناق باز هم فامیل نشد  / شکایتی عجیب در دادسرای گرگان مطرح شد

به گزارش رکنا، مدتی پیش پرونده‌ای با موضوع خیانت در امانت، در دادسرای گرگان تشکیل شد و به دستور بازپرس تیمی از کارآگاهان پلیس ماموریت یافتند تا تحقیقاتی را در این باره آغاز کنند. شکایت کنندگان زوج جوان تحصیلکرده بودند. آنها مدعی شدند که بیش از 3 میلیارد تومان در یک صندوق مالی سرمایه گذاری کرده اند.

مرد جوان پس از حضور در پلیس آگاهی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: سال 99 با همسرم ریحانه آشنا شدم و این آشنایی ما خیلی زود به ازدواج ختم شد .ازآنجایی که من دانشجوی دکتری بودم و همسرم نیز مهندس شیمی از طرف ارگانی که مشغول به کار است، برای یک دوره آموزشی تا یکسال ونیم  راهی کشور کره جنوبی شد. قرار ما براین شد که پس از پایان دوره آموزشی همسرم زندگی را شروع کنیم. با توجه به اینکه باجناقم و همسرش دریک صندوق سرمایه گذاری در شهرستان گرگان مشغول به کاربودند و از وضعیت مالی بسیار خوبی نیز برخوردار هستند به من و همسرم پیشنهاد دادند، اندوخته ای که داریم در صندوق آنها سرمایه گذای کنیم. خلاصه به حرف های آنها اعتماد کردم و دارو ندارم را فروختم و تبدیل به پول کردم و بیش از 3 میلیارد تومان به باجناقم تحویل دادم تا برایمان در سرمایه گذاری کند.

وی افزود: اکنون با گذشت 2 سال از این ماجرا و بازگشت همسرم از کره جنوبی، قصد داشتیم زندگی مشترکمان را شروع کنیم بنابراین برای گرفتن سرمایه مان وقتی به نزد باجناقم رفتیم گفت به دلیل ریزش صندوق مالی سرمایه تان 500 میلیون تومان است. درحالیکه شوکه شده بودم و تمام آروزهای خود را نقش بر آب دیدم با ناامیدی از خانه باجناقم بیرون آمدم.

فردای آنروزهمسرم تلفنی با خواهرش حرف زد، متوجه تناقض گویی خواهرش شد خلاصه با پیگیری های مستمر متوجه شدیم که صندوق سرمایه گذاری با جناقم چندسالی است که باطل شده است. من و همسرم وقتی متوجه شدیم که اصلا صندوقی در کار نیست تصمیم به شکایت گرفتیم.

همسر این مرد نیز وقتی در برابر بازپرس پرونده قرار گرفت، گفت: آقای قاضی ما به خواهرم و دامادمان اعتماد کردیم و به امید اینکه روزی صاحب خانه شویم هرآنچه که در طول این سال ها زحمت کشیده و اندوخته کرده بودیم بر باد رفت.

هرگز روزی که خواهرم در خصوص سرمایه گذاری با من صحبت کرد را فراموش نمی کنم، یادم هست که من و همسرم می خواستیم خودرو 206 بخریم و وقتی خواهرم متوجه شد گفت ما لکسوس سوار می شویم چرا تو همسرت سوار نشین! با این ترفند پول 206 رانیز به آنها دادیم تا دربورس سرمایه گذاری کنند و به امید اینکه طی چندساله این اندوخته ماچند برابر شود اما غافل از اینکه خواهرم و دامادمان با پول ما برای فرزندانشان خانه و خودروی لوکس گرفته اند.

حتی قبل از شکایت چندنفر از اقوام واسطه شدند که دامادمان پول ما را برگرداند، اما حاضر نشد و تنها 500 میلیون از 3 میلیارد تومانی که به او تحویل دادیم حاضر است به ما برگرداند.

بنابراین مانیز برای رسیدن به اندوخته چندین ساله ای که برایش شبانه روز تلاش کردیم، تصمیم به شکایت گرفتیم.

مدتی پیش پرونده‌ای با موضوع خیانت در امانت، در دادسرای گرگان تشکیل شد و به دستور بازپرس تیمی از کارآگاهان پلیس ماموریت یافتند تا تحقیقاتی را در این باره آغاز کنند. شکایت کنندگان زوج جوان تحصیلکرده بودند. آنها مدعی شدند که بیش از 3 میلیارد تومان در یک صندوق مالی سرمایه گذاری کرده اند.

مرد جوان پس از حضور در پلیس آگاهی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: سال 99  با همسرم ریحانه آشنا شدم و این آشنایی ما خیلی زود به ازدواج ختم شد .ازآنجایی که من دانشجوی دکتری بودم و همسرم نیز مهندس شیمی از طرف ارگانی که مشغول به کار است ، برای یک دوره آموزشی تا یکسال ونیم راهی کشور کره جنوبی شد. قرار ما براین شد که پس از پایان دوره آموزشی همسرم زندگی را شروع کنیم. با توجه به اینکه باجناقم و همسرش دریک صندوق سرمایه گذاری در شهرستان گرگان مشغول به کاربودند و از وضعیت مالی بسیار خوبی نیز برخوردار هستند به من و همسرم پیشنهاد دادند، اندوخته ای که داریم در صندوق آنها سرمایه گذای کنیم. خلاصه به حرف های آنها اعتماد کردم و دارو ندارم را فروختم و تبدیل به پول کردم و بیش از 3 میلیارد تومان به باجناقم تحویل دادم تا برایمان در سرمایه گذاری کند.

وی افزود : اکنون با گذشت 2 سال از این ماجرا و بازگشت همسرم از کره جنوبی، قصد داشتیم زندگی مشترکمان را شروع کنیم بنابراین برای گرفتن سرمایه مان وقتی به نزد باجناقم رفتیم گفت به دلیل ریزش صندوق مالی سرمایه تان 500 میلیون تومان است. درحالیکه شوکه شده بودم و تمام آروزهای خود را نقش بر آب دیدم با ناامیدی از خانه باجناقم بیرون آمدم.

فردای آنروزهمسرم تلفنی با خواهرش حرف زد ، متوجه تناقض گویی خواهرش شد خلاصه با پیگیری های مستمر متوجه شدیم که صندوق سرمایه گذاری با جناقم چندسالی است که باطل شده است. من و همسرم وقتی متوجه شدیم که اصلا صندوقی درکارنیست تصمیم به شکایت گرفتیم.

همسر این مرد نیز وقتی در برابر بازپرس پرونده قرار گرفت، گفت: آقای قاضی ما به خواهرم و دامادمان اعتماد کردیم و به امید اینکه روزی صاحب خانه شویم هرآنچه که در طول این سال ها زحمت کشیده و اندوخته کرده بودیم بر باد رفت.

هرگز روزی که خواهرم در خصوص سرمایه گذاری با من صحبت کرد را فراموش نمی کنم، یادم هست که من و همسرم می خواستیم خودرو 206 بخریم و وقتی خواهرم متوجه شد گفت ما لکسوس سوار می شویم چرا تو همسرت سوار نشین! با این ترفند پول 206 رانیز به آنها دادیم تا دربورس سرمایه گذاری کنند و به امید اینکه طی چندساله این اندوخته ماچند برابر شود اما غافل از اینکه خواهرم و دامادمان با پول ما برای فرزندانشان خانه و خودروی لوکس گرفته اند.

حتی قبل از شکایت چندنفر از اقوام واسطه شدند که دامادمان پول ما را برگرداند، اما حاضر نشد و تنها 500 میلیون از 3 میلیارد تومانی که به او تحویل دادیم حاضر است به ما برگرداند.

بنابراین مانیز برای رسیدن به اندوخته چندین ساله ای که برایش شبانه روز تلاش کردیم ، تصمیم به شکایت گرفتیم.