چه کسی خبر جعلی موی پویول را مخابره کرد؟

روز قرعه‌کشی جام‌جهانی روسیه، گزارشگر رفسنجانی رسانه ملی از پیش اعلام کرده است برای ویژه‌برنامه خود از لوئیس فیگو، کاپیتان اسبق تیم‌ملی پرتغال برای حضور در برنامه‌اش دعوت کرده است. تذکرات و انتقادها نسبت به هزینه بالای دعوت از فیگو شروع می‌شود. همه از مبلغ دریافتی فیگو سوال می‌کنند. عدد و رقم‌ها اعلام و بلافاصله تایید و تکذیب‌ها آغاز می‌شود. همه برای‌شان سوال پیش آمده فیگو در ازای دریافت چه مبلغی با حضور در برنامه عادل فردوسی‌پور موافقت کرده است. اینجا کاملا بحث پول مطرح است، چرا که برنامه 90 نه برنامه‌ای بین‌المللی است که کارشناسان و بازیکنان فوتبال آرزوی حضور در آن را داشته باشند و نه شخص مجری فردی است که بتواند با استفاده از اعتبار بین‌المللی خود شخصی مانند فیگو را دعوت کند. به گزارش میزان، حاشیه‌های حضور فیگو در تهران بالاخره با همه انتقادها به سازمان صداوسیما تمام می‌شود و یک جمله ذهن مردم را به خود مشغول می‌کند: چرا فیگو باید با هزینه 100 هزار یورو به تهران بیاید؟ هر چند که اسپانسر این هزینه را تقبل کرده باشد. اسپانسر که می‌گوییم یعنی یک حامی مالی که در ازای نام بردن و تبلیغ کردن برایش در تلویزیون مبلغی را به واحد بازرگانی رسانه ملی پرداخت می‌کند تا کمبود بودجه سازمان صداوسیما از این طریق جبران شود و این یعنی در طول برنامه شما دائما یک اسم و حجم وسیعی از تبلیغات را مشاهده می‌کنید. به روزهای پسافیگو می‌رویم؛ جایی که همه مدیران صداوسیما متفق‌القول در جلسات دائما تکرار می‌کنند که در وضعیت کنونی هیچ میهمان خارجی نباید با هزینه هنگفت به برنامه‌های ورزشی سیما دعوت شود. حتی در جلسه‌ای که حدودا 20 روز پیش از آغاز جام‌جهانی در سازمان صداوسیما برگزار می‌شود باز هم مدیران تاکید می‌کنند که در برنامه 2018 نباید از میهمان خارجی با هزینه هنگفت استفاده شود. اما داستان از جایی شروع می‌شود که عادل فردوسی‌پور با اسپانسر برنامه هماهنگ می‌کند در ازای پرداخت مبلغی بالغ بر 2 میلیارد تومان از ساموئل اتوئو، کارلس پویول و مانیش در شب بازی‌های ایران در دور اول جام‌جهانی دعوت کند. یکی از ویژگی‌های عادل فردوسی‌پور در نوع تحمیل تصمیم‌هایش به مدیران بالادستی، قرار دادن این افراد در عمل انجام شده است. با وجود هماهنگی‌های قبلی و تذکرهای فراوان بالاخره روز موعود فرا می‌رسد؛ بازی ایران-مراکش. ساموئل اتوئو به تهران آمده و تیم تشریفات وی را در فرودگاه امام خمینی(ره) پذیرفته است. سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که مگر پیش از این توافق صورت نگرفته بوده است که برنامه 2018 و عادل فردوسی‌پور حق دعوت از میهمان خارجی را نداشته‌اند؟ چگونه می‌شود که مدیران صداوسیما با حضور اتوئو در برنامه موافقت می‌کنند؟ آنطور که در تحقیقات خبرنگار میزان مشخص شده است، فردوسی‌پور با تاکید فراوان و در عملی از پیش از این نیز سابقه داشته مدیران خود را در عمل انجام شده قرار می‌دهد و از آنها می‌خواهد با حضور اتوئو در برنامه موافقت کنند. اختلاف‌ها از همینجا آغاز می‌شود و دوباره حاشیه‌های مربوط به مبلغ پرداختی به میهمانان از رسانه‌ها سربرمی‌آورد. حالا نوبت پویول است که در شب بازی ایران و اسپانیا در ازای دریافت پول برای بینندگان کارشناسی کند. اما شرایط برای فردوسی‌پور و عوامل برنامه‌اش آنطور که باید پیش نمی‌رود. با حضور پویول در برنامه به دلایل مالی و توافق انجام شده مخالفت می‌شود، فردوسی‌پور به حالت قهر برنامه را ترک می‌کند و با استفاده از تیم فضای مجازی که در اختیار دارد موضوع را عمومی می‌کند. تیم فضای مجازی زیر نظر عادل فردوسی‌پور (همان نفراتی که تمام اخبار و اطلاعات را در طول اجرای برنامه یا حتی گزارش بازی از طریق موبایل برای وی ارسال می‌کنند و بنا بر اطلاعات به دست آمده، نفراتی را هم در رسانه‌های همسو با سیاست‌های فردوسی‌پور در اختیار دارند) خبر را برای رسانه‌ها ارسال می‌کنند تا با فشار افکار عمومی آقای گزارشگر موفق به آوردن کارلس پویول به برنامه شود. اندکی از غیبت فردوسی‌پور در برنامه 2018 نگذشته است که خبر قهر او در فضای مجازی می‌پیچد و رسانه‌ها در این ارتباط خبر می‌زنند. همزمان عادل فردوسی‌پور پشت‌پرده با مدیران سازمان مذاکره می‌کند اما نتیجه به جایی نمی‌رسد؛ موضع مدیران سازمان برای یک‌بار هم که شده جلوی فردوسی‌پور تغییر نمی‌کند. مجری برنامه 2018 که برنامه 90 را هم اجرا می‌کند پیش از این سابقه قرار دادن مدیران ارشد خود در دوراهی بین بد و بدتر را داشته است. در برنامه 90 ، 2 آیتم تهیه می‌کند، اولی را که رد می‌کنند دومی را جلوی مدیران می‌گذارد و از آنجا که آیتم‌ها از قبل تهیه شده‌اند و فرصت تهیه دوباره آنها در بازه زمانی اندک باقیمانده نیست، مدیر مربوط مجبور می‌شود بین بد و بدتر آیتم بد را انتخاب کند. بگذریم! صحبت ما درباره روز دعوت پویول به تهران و حضور او در برنامه 2018 است. تمام تلاش‌ها به در بسته خورده است و زمان برای فردوسی‌پور از دست می‌رود و از طرفی اسپانسر برنامه نارضایتی خود را از اتفاق رخ‌ داده به گوش فردوسی‌پور رسانده است. در این بین یک خبر کاملا برنامه‌ریزی شده همه حواس‌ها را به سمت سازمان صداوسیما پرت می‌کند: «کارلس پویول به دلیل وضعیت ظاهری و موهای بلندش اجازه حضور روی آنتن شبکه 3 را پیدا نکرده است». خبر مثل بمب می‌ترکد. رسانه‌ها یک به یک خبر را مخابره می‌کنند و اندکی بعد خبر یک خطی بالا روی خروجی بی‌بی‌سی فارسی هم می‌رود. تیم رسانه‌ای ماموریت خود را بخوبی انجام داده است. حالا انگشت اتهام به سوی رسانه ملی و مدیران آن نشانه رفته‌ است. همان روز قائم‌مقام شبکه 3 سیما با باشگاه خبرنگاران جوان مصاحبه می‌کند و می‌گوید اختلاف سر چند صد میلیون پول بوده است و 2 روز بعد (هر چند خیلی دیر شده بود) میرباقری، معاون سیمای رسانه ملی مصاحبه می‌کند و با حفظ آبرو می‌گوید انتشار اخبار مربوط به وضعیت ظاهری پویول که باعث روی آنتن نرفتن وی شده کار بی‌بی‌سی فارسی بوده است و ما صددرصد آن را تکذیب می‌کنیم. یک سوال در اینجا مطرح است و آن اینکه یا آقای میرباقری زنجیره اخبار منتشر شده در فضای مجازی را نخوانده و از آن اطلاع نداشته است یا اینکه برای حفظ آبروی سازمان و تهیه‌کننده‌اش موضوع را آنطور که روشن است باز نمی‌کند.