یادداشت از محمد افخمی؛
لوایتان یا سایبرپانک مسئله این است
رکنا: یک دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در یادداشتی نوشت: لاکچین بیش از آنکه مقصود مدنظر نظریه پردازان دهه نودی اش را برآورده کند، امروزه بیشتر تکنولوژی پیشرو ای تلقی می گردد که در ایجاد آلترناتیو های منطقی در ساز و کار های اقتصادی مورد استفاده تعداد بسیار زیادی از افراد حقیقی، حقوقی، بانک ها و حتی دولت ها قرار گرفته است.
به گزارش خبرنگار رکنا از مشهد، محمد افخمی دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در یادداشتی با اشاره به شرحی مختصر بر کتاب دموکراسی بلاکچین؛ تکنولوژی، حقوق و حاکمیت توده گفت: غیرمتمرکز بودن از مانیفست تا بروز و عمل، سیری پراز فراز و نشیب را گذارنده است. اصل ماجرا از دهه ۹۰میلادی شروع می شود؛ اتوپیای سرمایه داری و موج حرکت به سوی .HighTech اینترنت هم بستری باز با پتانسیلی بی نهایت قلمداد شد که سال به سال افرادی همچون جف بزوس و زاکربرگ را به عنوان ایده پردازان و سپس کارآفرینان( (entrepreneurهای میلیاردر معرفی می کرد. BigTech صاحبان اصلی قدرت در فضای سایبری هستند. داده های گوگل و متا(فیسبوک) به راحتی می توانند خودآگاه ۳/۵ میلیارد انسان مصرف کننده نت را به کمک هوش مصنوعی AI تجزیه و تحلیل کنند.
تبلیغات هدفمند، وسیله ای برای رشد بستر ها و خدمات کمپانی های بزرگ تکنولوژی نبود؛ بلکه همچنان هدف غایی شان است. سال ۹۳، گلیمور، می و هیوز جنبش سایبرپانک ها((cyberpunks را به راه انداختند و مجله Wired با تیتر «شورشی برای حفظ حریم شخصی شما» به استقبال شان رفت. هدف آنان راه انداختن بستری غیرمتمرکز و گمنام مبتنی بر اینترنت بود که رایگان و همواره قابل دسترس باشد. توسعه پهنای باند (Bandwidth)جهانی اینترنت درکنار رشد چشمگیر مجموعه ای از علوم کامپیوتری، سخت افزارها و تراشه ها((chipsets این امکان را فراهم ساخت که بعد از ۱۴سال، گروهی به نام مستعارِ ساتوشی ناکاموتو، بیت کوین را کد نویسی کنند. برنامه ای که برای حذف اقتدار اقتصادی دولت و تمرکززدایی از پول طرح ریزی شد، واکنش شورشیان سایبرپانکی بود به بی عرضگی دولت در قبال طمع بانک ها در سال ۲۰۰۸. مفهوم ضد پولی بلاک¬چین و پارانویای جوانان عصر ارتباطات آمریکا، پارادایمی نو در فلسفه قدرت و سیاست مطرح کرد. دیالکتیکی که از افلاطون و ارسطو شروع شد و با ورود انگلیس به انقلاب صنعتی در قرن ۱۷ام به تکاملی نسبی رسید.
ویلیام مگنوسان، دانش آموخته هاروارد و استاد حقوق دانشگاه تگزاس، در کتاب دموکراسی بلاکچین؛ تکنولوژی، حقوق و حاکمیت توده برای تبیین نقطه نظرات مختلف درباره شیوه حکمرانی از دو اندیشمند انگلیسی قرن هفدهم یاد می کند که هر دوی آنان در شرایط جنگ داخلی و بحران مشروطیت زیسته¬اند و نماینده دو گفتمان غالب در میان سیاست مدارن و روشنفکران بریتانیایی بودند. هابز در رساله لِوایتان( کهن الگو اژدهای شکست ناپذیر و قدرت مطلق) حرف از حالت طبیعی بشر(state of nature) میزند که اگر افسار مطلق دولت بر گردنش نباشد، جامعه را بر باد خواهد داد.
او که تجربیات زیسته خود را بدل به مانیفست کرد، پس از لمس روز های تلخ جنگ داخلی انگلیس دیگر اهمیتی به حقوق و آزادی افراد در مقابل سلطنت نمی داد. کهن-الگو و اسطوره لوایتان(اژدها) نماد همان قوه نظم دهنده¬ای است که باید بر تمامی شئونات اجتماعی حکمفرما باشد و طغیان دربرابر آن جرمی از پیش معین شده است. با تمامی این تفاسیر، قدم تاریخی هابز آنطور که هابرماس می گوید برداشتن مرز معناشناسانه هشیاری consciousness و وجدان conscience با عقیده و طرز تفکر (opinion) بود. جنگ داخلی انگلیس به او اثبات نمود که راه حل سیاسی به مقصود نمی رسد و نیاز به حاکمیت دولتی است که نسبت به دین خنثی گشته و در پارادایمی سکولار بگنجد. هابز که از ترسِ خشمِ طرفدارنِ پارلمان، مجبور به چاپ گمنام کتاب خود و سپس گریز به هلند شد؛ نماینده مکتب فکری آریستوکراسی مطلق است. مقامی که همانند اژدهای لوایتان، هیچ گونه سرکشی از قوانین را برنمی تابد و سعادت جامعه را در اطاعت بی چون و چرای مردم از حاکم مقتدر می داند.
از سوی دیگر، فرزند مشروطه خواه وکیلی از طبقه تکنوکرات، جان لاک، نظریه¬ای را مطرح می¬کند که درست درنقطه مقابل اندیشه تمامیت طلبانه هابز قرار می گیرد. این دو فلیسوف سیاسی که هردوی¬شان در مدرسه مذهبی آکسفورد فارغ التحصیل شده¬اند، هرکدام آرمان¬شهر خاص خود را برای جامعه صنعتی انگلیس نگاشته¬اند. منتهی نه در خاک انگلیس بلکه در هلند و فرانسه. جان لاک نیز مانند هم دانشگاهی یک نسل پیش خود، توماس هابز، به خاطر انقلابی بودن نظریاتش در جامعه پس از جمهوری کراموِل، مجبور به گریز به سوی فرانسه شد و در مهد دموکراسی اروپا، کتاب دو رساله درباره دولت را تدوین و بی نام چاپ کرد. لاک در این رساله، از حق طغیان افراد در قبال حاکم گردنکش سخن می گوید.
او همچنین در مقاله درباره فهم بشر حرف از قانون عقیده(law of opinion) می زند که به مثابه جایگاهی میانجی مابین قدرت آسمانی و قانون دولتی است. به زبان خودمانی، او فر ایزدی را از حصار رابطه دو جانبه کاخ کلیسا خارج کرده و عقیده فردی عموم را عامل تعیین کننده خشنودی الهی از حاکم زمینی قرار داد. اعطای حق شوروش و نافرمانی مدنی به شهروندان درمقابل زیاده خواهی دولت نکته کلیدی سخنان حقوقدان بریتانیایی است. اخلاق و سیرت سکولار شده ریشه اصلی این قبیل ایده ها و نظریاتی است که پس از مشروطه شدن سلطنت انگلیس، اروپا را نیز فرا می گیرد. هابز و لاک ضمیر انسان مدرن را از وجود تعصب پاک کردند و آن را هم رده عقیده ساختند.
با این حال، وجه اشتراک هردوی این نظریه پردازان در علوم سیاسی، قانون و حاکمیت، چنگ زدن به ریسمان تمرکزگرایی بود. هرچند این متمرکز بودن در نظر لاک میان قوه های مختلف دولت، پارلمان و سلطنت تفکیک می گشت، اما تصور اداره جامعه بر مبنای تمرکززدایی در نگاه هر دو فیلسوف جز به آنارشی و هرج و مرج نمی انجامید. نویسنده کتاب دموکراسی بلاکچین حتی با گریز به فیلسوفان متقدم همچون افلاطون و ارسطو، نهایت دموکراسی از نظر آنان را غلبه ظلم و ستم خودکامگانی می داند که از شرایط ناپایدار جامعه، بیشترین استفاده را برای تثبیت جایگاه خود استفاده میکنند و یا نظر ارسطو مبنی بر این که دموکراسی مستقیم چیزی جز آنارشی و بی قاعدگی در پی ندارد. چه رسد به مانیفست تمرکز زدای هیوز که هدف غایی بلاک چین را عبور از سلطه اقتصادی در وهله اول و سپس سلطه امنیتی می داند.
با تمامی این تعاریف، بلاکچین بیش از آنکه مقصود مدنظر نظریه پردازان دهه نودی اش را برآورده کند، امروزه بیشتر تکنولوژی پیشرو ای تلقی می گردد که در ایجاد آلترناتیو های منطقی در ساز و کار های اقتصادی مورد استفاده تعداد بسیار زیادی از افراد حقیقی، حقوقی، بانک ها و حتی دولت ها قرار گرفته است. به طور مثال فاینانس غیر متمرکز (DeFi) در قرنطیه کرونا نقش بی بدیل و معجزه آسای خود را در حفظ کسب و کار های کوچک اینترنتی که با خطر ورشکستگی رو به رو بودند، نشان داد.
بیت کوین پس از گذشت ۱۴سال آنچنان رشد چشمگیری به خود دید که خیلی ها را به مانیفستی که جنبش سایبرپانکها در سال ۹۳ نوشتند و در آن جمله کلیدی «اطلاعات شخصی، مانند اطلاعات محرمانه نیستد»(Privacy is not secrecy) به کار بردند، امیدوار نمود. اما درست در پاندمی کرونا، عدم نظارت دولتی بر بازار مالیای با حجم معامله ۵۰میلیارد دلاری، نقش حیاتی خود را نشان داد.
سال گذشته با جریان سازی های توییتری ایلون ماسک قیمت بیت کوین تلاطم حیرت برانگیزی را رقم زد و از ۴هزار دلار ابتدای پاندمی ۲۰۲۰ به بالای ۶۰هزار دلار در بهار ۲۰۲۱ رسید و سپس در طی چند روز به زیر ۴۰ هزار دلار سقوط کرد. اتفاقی که بعضی ها را برآنداشت تا کمی اژدهای نهفته غریزه بشر را در محاسبات شان بگنجانند و از دست غول های تکنولوژی که فضای بلاکچین را مسموم کرده اند، به آغوش قانون منضبط کنند دولت پناه ببرند.
ارسال نظر