مشارکت در سرقت فقط برای ۳۰ هزار تومان

ساعت 23:30 بیست و دوم خرداد سال جاری خبر دستگیری سارق تلفن همراه در خیابان جمهوری خیابان صفی علیشاه از سوی مرکز پیام فوریتهای پلیسی 110 به مأموران کلانتری 109 بهارستان اعلام شد که بلافاصله تیمی از مأموران کلانتری به محل وقوع خبر اعزام شدند.

شاکی سرقت در اظهاراتش به مأموران گفت: 16 ساله و از اتباع کشور هندوستان هستم؛ در حال برگشت به منزل بودم که دو نفر با پای پیاده با تیغ به سمتم حمله‌ور شدند و از ناحیه پشت بازو دست چپ، مچ سمت راست و پشت گردن مرا مورد ضرب و جرح قرار دادند، یکی از آنها تیغ را پشت گردنم گذاشت و گفت «اگر صدایت درآید، شاه‌ رگت را می‌زنم»، آنها تلفن همراهم را به زور گرفتند و متواری شدند.
در ادامه مأموران با بررسی حوزه استحفاظی و خیابانهای منتهی به محل وقوع جرم متوجه شدند یکی از سارقان زورگیر توسط مردم دستگیر شده است و در زمان دستگیری از ناحیه گردن و دست چپ اقدام به خودزنی کرده که به سرعت وی توسط مأموران به بیمارستان امام خمینی انتقال یافت.
صبح امروز متهم هفده ساله این پرونده پس از بهبودی به دادسرای ناحیه 34 تهران منتقل شد و در مقابل علی وسیله ایرد موسی؛ بازپرس شعبه پنجم این دادسرا لب به اعتراف گشود.
وی پس از اتمام جلسه بازپرسی گوشه‌ای از اتفاقات سفر چند روزه اما تلخش به تهران را برایمان تعریف کرد؛ سفری که برای پیدا کردن کار بود اما با سرقت و دستگیری پایان یافت؛ در ادامه اظهارات این سارق در گفت‌وگو با خبرنگاران را می‌خوانید.
از اهالی یکی از شهرهای غربی کشور هستم؛ هشت سال پیش مادرم و پدرم از هم جدا شدند و پدرم به عراق رفت، بعد از آن من و خواهر کوچکترم نزد مادرم زندگی می‌کنیم، خرجی زندگی برعهده من بود و سر کار می‌رفتم اما از درآمد دریافتی راضی نبودم به همین دلیل تصمیم گرفتم برای یافتن شغلی با درآمد بیشتر به تهران بیایم.
چند روز پیش به تهران آمدم و برای محل استراحتم به یک پانسیون رفتم، روزها در روزنامه دنبال کار گشتم اما هر مکانی که برای کار مراجعه می‌کردم حقوق آنها حدود 600 هزار تومان بود اما می‌خواستم حداقل یک میلیون تومان در ماه درآمد داشته باشم، از این وضیعت خسته شده بودم تا اینکه دو روز قبل از سرقت در میدان آزادی با پسر درشت‌اندامی آشنا شدم؛ همیشه دوست داشتم که به باشگاه بدنسازی بروم به همین خاطر با وی دوست شدم و او به من گفت که فردی را می‌شناسد که می‌تواند برایم مواد پروتئینی و «کراتین» تهیه کند، زمانیکه آن فرد سر قرار حاضر شد یک میلیون و 400 هزار تومان از من گرفت و گفت که کراتین برایم می‌آورد اما دیگر از او خبری نشد.
روز وقوع سرقت تصمیم بازگشت به شهرم را گرفتم اما پولی برایم باقی نمانده بود و 4 میلیون تومان پولی که پس‌اندازم بود و با خود به تهران آورده بودم ظرف مدت چند روز تمام شد، در میدان آزادی بودم و نمی‌دانستم چه کار باید بکنم تا اینکه با پسر حدودا بیست و دو ساله‌ای آشنا شدم و جریان این چند روز را برایش تعریف کردم و گفتم پولی برای بازگشت ندارم.
آن پسر نیز پیشنهاد داد که در سرقت یک تلفن همراه با او همراه شوم تا 30 هزار تومان به من بدهد و من بتوانم به شهرم برگردم؛ من نیز پیشنهادش را پذیرفتم و از پسر هندی زورگیری کردیم البته ظاهرا متهم فراری، قربانی را از قبل تحت نظر داشت.
این سارق هفده ساله درباره سابقه‌های کیفری‌اش نیز گفت: هیچ سابقه کیفری ندارم و حتی وارد کلانتری نشده بودم که این اتفاق افتاد، حدود یک ماه پیش، زمانیکه در شهرم بودم، دوستم یک «ترامادول» به من داد و از آن به بعد به ترامادول معتاد شدم، در حال حاضر نیز روزی دو عدد ترامادول مصرف می‌کنم، در تهران نیز به راحتی از عطاری ترامادول می‌خریدم.
وی درباره علت خودزنی‌اش هنگام دستگیری گفت: ترسیدم به همین خاطر خودزنی کردم البته قبل از سرقت به خودم گفتم اگر دستگیر شدم، خودزنی کنم.
کارشناسان پزشکی قانونی پس از بررسی جراحات شاکی پرونده، برای وی یک درصد دیه انسان کامل تعیین کردند و متهم این پرونده برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت.