آثار تقسیم اموال به منقول و غیرمنقول

اموال جمع مال بوده و مال عبارت از چیزی است که ارزش اقتصادی داشته و قابل تقویم به پول باشد. بنابراین حقوق مالی مانند حق تحجیر، حق شفعه و حق صاحب علامت تجاری نیز مال محسوب می‌شود.
در اصطلاح حقوقی، هر چیزی که انسان می‌تواند از آن استفاده کند و قابل تملک هم باشد، مال است.اموال منقول در اصطلاح حقوقی، به اشیایی که نقل آن از محلی به محل دیگر ممکن باشد، بدون اینکه به خود یا محل آن خرابی وارد آید، گفته می‌شود. کلیه دیون، از قبیل قرض و ثمن مبیع و مال الاجاره عین مستأجره، از حیث صلاحیت محاکم در حکم منقول است، حتی اگر مبیع یا عین مستأجره از اموال غیر منقول باشد.
اموال غیر منقول هم در اصطلاح حقوقی به مالی که از جایی به جایی قابل انتقال نباشد، مانند زمین و معدن، گفته می‌شود. اعم از اینکه استقرار آن ذاتی باشد یا به واسطه عمل انسان؛ به نحوی که نقل آن مستلزم خرابی یا نقص خود مال یا محل آن شود.
برخی اموال منقول و قابل انتقال، به حکم قانون غیر قابل انتقال محسوب می‌شود. مانند مال منقولی که بر مال غیرمنقولی نصب شده است، از قبیل بخاری دیواری و تابلوهای ثابت. همچنین برخی اموال منقول، به استفاده از مال غیر منقولی اختصاص داده شده است. مانند حیوانات و اشیایی که مالک آن را برای عمل زراعت اختصاص داده باشد، از قبیل گاو، گاومیش و اسباب و ادوات زراعت.
بنابراین ضابطه اصلی در تشخیص مال غیرمنقول و منقول، قابلیت و امکان حمل و نقل است.

آثار تقسیم اموال به منقول و غیرمنقول

تشخیص نوع مال منقول و غیر منقول در حقوق ما دارای اهمیت فراوان است و آثار زیادی دارد. خارجیان نمی‌توانند در ایران آزادانه اموال غیر منقول را مالک شوند، و به موجب معاهده‌ها اجازه دارند فقط برای سکونت یا شغل و صنعت خود اموال غیر منقول تحصیل و تملک کنند. در حالی که برای اموال منقول چنین محدودیتی وجود ندارد.
نقل و انتقال اموال غیر منقول باید با سند رسمی ‌صورت بگیرد، اما در مورد اموال منقول تنظیم سند رسمی ‌ضرورت ندارد. همچنین قیم نمی‌تواند اموال غیر منقول مولی‌علیه خود را بدون اجازه دادستان بفروشد یا رهن بگذارد. برای رسیدگی به دعاوی راجع به غیر منقول، دادگاهی صالح است که مال غیر منقول در حوزه آن واقع است. در سایر دعاوی اصولاً دعوا باید در دادگاه محل اقامت خوانده اقامه شود. حق ارتفاق مخصوص اموال غیر منقول است و استفاده از حق شفعه نیز اختصاص به اموال غیر منقول دارد. مطابق بند یک ماده 2 قانون تجارت، فقط خرید و فروش اموال منقول از اعمال تجاری است و کسی که به معاملات اموال غیر منقول مشغول است، هر چقدر هم که معاملات او پر درآمد باشد، تاجر محسوب نمی‌شود.

ویژگی‌های اموال غیر منقول

با مراجعه به مواد قانون مدنی که فصل اموال غیر منقول را تشکیل می‌دهد (مواد 12 تا 18 قانون مدنی) می‌توان اموال غیر منقول را به طرق زیر تقسیم کرد:
اموال غیر منقول ذاتی: این قسم از اموال غیر منقول منحصر به اراضی است. البته باید دانست که کلمه اراضی یا زمین فقط به سطح‌الارض اطلاق نمی‌شود، بلکه اعماق زمین را هم شامل می‌شود. بنابراین نه فقط سطح زمین، بلکه تمامی آنچه در اعماق زمین هم موجود باشد، از قبیل خاک، سنگ و معادن جزو اموالی محسوب می‌شود که ذاتاً غیر منقول است. البته چون هیچ چیزی به حسب ذات خود ثابت نیست، زمین، سنگ‌ها و معادن هم قابل جدا شدن و حرکت دادن است. اما حقوق به ثبات ذاتی به این اطلاق نمی‌نگردد و داوری در آن عرفی است و نه علمی.
اموالی که به واسطه عمل انسان غیر منقول شده‌اند: ملاک تشخیص این اموال این است که قبلاً منقول بوده و مستقیماً یا به طور غیر مستقیم به زمین الصاق شده باشند؛ به طوری که نتوان حمل و نقل کرد، مگر اینکه در خود مال یا محل آن خرابی حاصل آید. بنابراین آنچه ملصق به زمین یا بنا شده، غیر منقول تبعی بوده و تابع وضع موجود است و هر گاه از زمین یا بنا جدا شود منقول است.
اگر آسیاب منصوب در بنا به طوری تعبیه شده باشد که منصوب به زمین نباشد و بتوان آن را حمل و نقل کرد، به طوری که نه به خود آسیاب و نه به محل آن خرابی وارد آید، منقول خواهد بود. اما اگر منصوب در بنا باشد، غیر منقول است.
لوله‌ها برای اینکه غیر منقول باشند، باید برای جریان آب یا مقاصد دیگری مثل لوله‌های گاز یا لوله‌هایی که از وسط آن سیم تلفن رد می‌شود، در زمین یا بنا کشیده شده باشند.
شرط غیر منقول بودن آینه، پرده نقاشی، مجسمه و امثال آن که برای زینت یا مقاصد دیگری در عمارت و بنا به کار می‌روند، این است که طوری در بنا به کار رفته باشند که نقل آنها موجب نقص یا خرابی خود یا محل آنها شود.
ثمره (میوه اشجار) و حاصل (زراعت‌هایی که به وسیله ریشه به زمین ملصق است، مثل گندم و جو و امثال آنها) تا زمانی که چیده یا درو نشده باشند غیر منقول‌ هستند، و هر گاه این اموال را از زمین جدا کردند، منقول می‌شوند و اگر قسمتی از آن چیده یا درو شده باشد، تنها آن قسمت منقول است.
اموال در حکم اموال غیر منقول: این اموال اموال منقولی است که قانون به واسطه اختصاص یافتن به عمل زراعت، آنها را در حکم اموال غیر منقول قرار می‌‌دهد، اگر چه در صفت منقول بودن آنها ظاهراً هیچ تغییری حاصل نشده باشد. این اموال به واسطه اختصاص یافتن به زراعت، جزو ملک محسوب شده و از نظر صلاحیت محاکم و توقیف اموال در حکم خود زمین محسوب می‌شود.
منفعت عمده‌ای که از این تقسیم حاصل می‌شود، این است که بین یک مال منقول و یک مال غیر منقول که لازمه یکدیگر هستند، رابطه محکمی‌ ایجاد می‌شود و آنها را تقریباً لاینفک از یکدیگر می‌کند؛ به نحوی که نتوان خواه به واسطه توقیف و خواه به واسطه تقسیم، آنها را جدا کرد. در غیر این صورت، ممکن است لااقل تا مدتی هر یک بدون دیگری غیر قابل استفاده بماند. اموالی که تابع اموال غیر منقول هستند: قانون مدنی ایران در ماده 18 حقوق عینی که موضوع آن مال غیر منقول است، مانند حق انتفاع، حق ارتفاق و همچنین دعاوی راجع به اموال غیر منقول را از نظر صلاحیت دادگاه‌ها تابع اموال غیر منقول قرار داده است.