ماجرای خانم پرستار ی که بر ق  او را نگرفته بود

وقتی به نشانی مورد نظر رسیدیم، سر و صدای زیادی از یک واحد شنیدیم. پس مطمئن شدیم آدرس را درست آمده‌ایم. وارد خانه شدیم. زن جوانی در گوشه‌ای از اتاق روی زمین افتاده بود و مدام فریاد می‌زد. یکی ازنزدیکانش هم پای او را بالا نگه داشته بود.سریع خودمان را به بیمار رساندیم. در حالی که داشتیم اقدامات اولیه را انجام می‌دادیم، سعی کردیم اورا آرام کنیم. همراهش می‌گفت: «وقتی پایش را روی زمین می‌گذارم از درد فریاد می‌کشد. به همین خاطر آن را بالا نگه داشته ام.» هنوز حرف‌های او تمام نشده بود که یکی دیگر از اطرافیانش رو به من کرد و در حالی که از شرایط پیش آمده پریشان حال بود، گفت: «این خانم خودش پرستار است. در حال وضو گرفتن بود که ناگهان دچار برق گرفتگی شد.»علائم برق گرفتگی وجود داشت و از آنجا که تقریباً حتی خود بیمار بر این اتفاق تأکید می‌کرد، ما فرض را بر بروز حادثه با برق گذاشتیم و اقدامات پیش بیمارستانی برق گرفتگی را انجام دادیم و زن جوان را به آمبولانس منتقل کردیم.
زن حدود 35 سال داشت. تا رسیدن به بیمارستان سرم و اکسیژن تراپی را انجام دادیم و با ارائه شرح حال بیمار به دکتر، او را به اورژانس تحویل داده و به پایگاه بازگشتیم.سه ساعتی گذشته بود که برای عملیاتی به همان بیمارستان اعزام شدیم. در کمال ناباوری دیدم همان زن برق گرفته تکلمش را از دست داده و پزشکان دستور اعزام او به بیمارستان تبریز را داده‌اند.
موضوع برایمان حساس وجالب شده بود. بعد از چند روز جویای حال بیمار شدیم و از پایگاه شنیدیم که این زن سکته مغزی کرده و برق گرفتگی حدسی بود که همراهانش زده بودند.
با خودم فکر کردم اگر همان لحظه اول اطرافیان این زن اصرار به حدس وگمان هایشان مبنی براینکه مصدوم دچاربرق گرفتگی شده نداشتند و مسیر تشخیص را دچار انحراف نکرده بودند شاید ما می‌توانستیم زودتر او را درمان کرده و از اتفاقات بدتر جلوگیری کنیم.
راستش رابخواهید درسی که از این اتفاق گرفتم و به دوستانم نیز گوشزد کردم، این بود که همیشه در صحنه‌ها همه جوانب را در نظر بگیریم.چراکه گاهی مواقع اطرافیان بیمار تحت تأثیر شرایط، اصرار بر مواردی می‌کنند که در تشخیص علت و مسیر درمان تأثیر سرنوشت‌سازی می‌گذارد .برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
آخرین خبر های حاشیه ای المپیک 2016 ریو در رکنا.