هیس! این کریدور جدید هم ایران را دور زد/ «جاده توسعه» عراق، بندر فاو و معنای آن برای تهران
رکنا: واقعیت آن است که تحریمها و بروکراسی زائد در نزدیک به دو دهه گذشته عامل بسیار مهمی در عقب ماندن ایران از بسیاری از پروژههای بین المللی از جمله کریدورها و جنگ بنادر بوده اند. هم اکنون که اکثر کشورها به نوعی در حال استفاده هرچه بیشتر ازشرایط موجود و شریک شدن در پروژههای توسعه و تلاش برای تبدیل شدن به گرانیگاه کریدورهای بین المللی هستند، ایران به دلیل تحریمها و نگاه ضد توسعه حاکم بر کشور چندان از این مزیت استفاده نکرده است.
به گزارش رکنا به نقل از انتخاب، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه سوم اردیبهشت ۱۴۰۳ در راس هیئتی عالیرتبه و بعد از ۱۳ سال به عراق سفر کرد. با توجه به تحولات جدید منطقه و سابقه روابط آنکارا و بغداد که در بیش از یک دهه گذشته پر تنش بوده است این سفر را میتوان بسیار بااهمیت در نظر گرفت. سفری که نتایج آن برای ایران به عنوان کشوری که نفوذ سیاسی زیادی در عراق دارد دارای اهمیت است. به طور کلی در این سفر دو طرف ۲۶ موافقتنامه و یادداشت تفاهم در زمینههای امنیتی، تجاری، آب، توسعه و سایر زمینهها امضا کردند.
میتوان گفت محورهای اساسی سفر اردوغان به بغداد در دو بعد امنیتی و اقتصادی قابل ملاحظه است. در این سفر ابراهیم کالین رئیس سرویس اطلاعاتی ترکیه (میت) اردوغان را همراهی میکرد تا احتمالا نتایج سفر بهمن ماه گذشته خود به بغداد را رسمی کند.
گفته میشود طرفین در مورد ایجاد منطقه حائل در خاک عراق برای مبارزه ترکیه علیه نیروهای پ ک ک توافق کرده اند و ترکیه امیدوار است با این توافق بتواند دو منطقه «گار» و «قندیل» را از عوامل پ ک ک پاکسازی کند. رجب طیب اردوغان برای اطمینان ازنتایج سفر خود قبل از بازگشت به ترکیه به اقلیم کردستان عراق رفت و با مقامات این منطقه هم دیدار کرد.
میتوان گفت اتصال بخش ترانزیتی پروژه توسعه به منطقه فیشًخابور در استان دهوک در اقلیم کردستان عراق مشوق مهمی است تا انگیزه مقامات اقلیم را برای همکاری با ترکیه در سرکوب پ ک ک افزایش دهد اما از منظر اقتصادی تلاش برای تحقق اهداف پروژه «مسیر توسعه» که دارای ابعاد ژاکونومیک بسیار زیاد است مهمترین وجه سفر اردوغان به عراق است.
تحقق این پروژه به منزله این است که ایران علاوه بر اینکه به وسیله کریدورهایی که ابرقدرتهای بینالمللی آن را طراحی و اجرایی کرده اند دور زده میشود و یا در حال دور زده شدن است؛ بلکه ائتلاف کشورهای منطقه هم با راه اندازی کریدروهای ارتباطی در حال دور زدن ایران هستند. این پروژه بارزترین و مهمترین هدف رایزنیهای آنکارا و بغداد بود؛ زیرا برخلاف گفتگوهای امنیتی؛ مقامات عراق بر روی این بخش از سفر بیشتر تمرکز کرده بودند و حتی رسیدن به تفاهمهای امنیتی به نوعی در راستای نشان دادن اراده و جدیت طرفین برای راه اندازی این پروژه قابل تفسیر است.
رکن اصلی جاده توسعه برای عراق بندر فاو است که در ساحل خلیج فارس است؛ زیرا بیش از ۹۰ درصد تولید ناخالص داخلی عراق مربوط به بخش جنوبی عراق است که وابستگی عمیقی به این بندر دارد. به همین دلیل عراق تلاش دارد تا با توسعه این بندر آن را حتی به سطح بالاتر از بندر جبل علی امارات ارتقا دهد و بدین ترتیب در بخشی از رقابت ژئوکونومیک منطقهای که به عنوان «جنگ بنادر» در جریان است دست بالا را پیدا کند.
از منظر عراقیها پروژه بزرگ بندر فاو و تکمیل زیرساختهای یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی این کشور در آینده محسوب میشود. عراق در این منطقه در حال ساخت یک تونل زیردریایی است که طولانیترین تونل زیرآبی خاورمیانه خواهد بود و نزدیک به ۲.۵ (دو و نیم) کیلومتر طول دارد. این تونل بندر فاو را از زیر بندر خور الزبیر به منطقه ساحلی بصره وصل میکند. سپس از طریق جادهای که به عنوان جاده توسعه با ترکیه معروف است، به آزاد راه ارتباطات تجاری بین المللی متصل میشود. گفتنی است تاکنون ۶۰ درصد این تونل تکمیل شده است.
درواقع کریدوری که قرار است عراق را به ترکیه وصل کند حدود ۱۰ استان عراق را در بر میگیرد و با ۱۲۰۰ کیلومتر بعد از عبور از اقلیم کرستان عراق به بندر مرسین ترکیه و از آنجا به مدیترانه در اروپا میرسد. علاوه بر خط ریلی که به آن راه آهن جنوبی – شمالی گفته میشود، ارتباط عراق با ترکیه از طریق شبکه پیچیدهای از بزرگراهها و خطوط انتقال نفت و گاز هم برقرار میشود که به آن «کانال خشک» گفته میشود. در این پروژه در مجموع ۱۷ میلیارد دلار سرمایه گذاری شده است و همانطور که اشاره شد در چشم انداز عراق رکن اصلی اقتصاد این کشور است که انتظار دارند عراق را به مرکز ترانزیت کالا بین آسیا و اروپا تبدیل کند.
سرمایه گذاری عراق در پروژه جاده توسعه در حالی است که این کشور در مورد ایجاد پروژه ریلی ۳۲ کیلومتری شلمچه – خرمشهر که تنها ۲۵۰ میلیون دلار سرمایه نیاز دارد چندان تمایل ندارد؛ زیرا معتقدند احداث آن از ارزش استراتژیک بندر فاو میکاهد. برای مثال اگرچه در شهریور ۱۴۰۲ آغاز احداث این پروژه توسط مخبر دزفولی معاون اول رئیسی و شیاعالسودانی نخست وزیر عراق آغاز شد؛ ولی مقامات عراق تاکید کردند این خط ریلی صرفا مسافری و برای رفاه حال زائران دو طرف خواهد بود، درواقع این سخن به معنای این است که عراق به راه آهن شلمچه – بصره به عنوان یک پروژه اقتصادی و تجاری و یا فراتر از آن به عنوان راهی برای مشارکت ایران در پروژه توسعه نگاه نمیکند.
اما نکته مهم این است که در سفر اردوغان به عراق علاوه بر عبدالقادر اورال اوغلو، وزیر ترابری و زیرساخت ترکیه و رزاق محیبس الصداوی وزیر حمل و نقل عراق، جاسم بن سیف السلیطی وزیر حمل و نقل و ارتباطات قطر و سهیل محمد المزروعی وزیر انرژی و زیرساخت امارات نیز در مراسم امضای یادداشت تفاهم این پروژه حضور داشتند.
چنین پروژهای بدون مشارکت ایران علاوه بر اینکه نمونه بارز یک ائتلاف منطقهای برای دور زدن ایران است؛ همچنین به این معنی است که ترکیه و عراق به عنوان دو رقیب سنتی و تاریخی ایران در منطقه مزیتهای جدید و با اهمیتی کسب میکنند که در مقابل منجر به زایل شدن بیش از پیش مزیتهای ژئواکونومیک ایران میشود. این پروژه برای عراق و ترکیه از آن جهت اهمیت بیشتری دارد که براساس طرح کریدور هند – خاورمیانه – اروپا این دو کشور در آن حضور نداشتند و این میتواند برای ترکیه که به شدت از کنار گذاشته شدن در این کریدور ناخشنود بود و به شکل معناداری یونان جایگزین آن شده بود یک برگ برنده مهم باشد.
واقعیت آن است که تحریمها و بروکراسی زائد در نزدیک به دو دهه گذشته عامل بسیار مهمی در عقب ماندن ایران از بسیاری از پروژههای بین المللی از جمله کریدورها و جنگ بنادر بوده اند. هم اکنون که اکثر کشورها به نوعی در حال استفاده هرچه بیشتر ازشرایط موجود و شریک شدن در پروژههای توسعه و تلاش برای تبدیل شدن به گرانیگاه کریدورهای بین المللی هستند، ایران به دلیل تحریمها و نگاه ضد توسعه حاکم بر کشور چندان از این مزیت استفاده نکرده است.
برای مثال در حالی که ایران یکی از محوریترین کشورها در مسیر ابتکار کمربند و جاده چین بود؛ ولی تاکنون اقدام قابل توجهی در این زمینه انجام نشده است. علاوه بر آن نوعی تلاش برای نادیده گرفتن و حتی ضربه زدن به ایران در بسیاری از پروژهها هم وجود دارد. برای نمونه اگر ائتلاف شکل گرفته برای پروژه توسعه عراق ایران را نادیده گرفته است؛ ولی پروزژه کریدور زنگزور در شمالغرب کشور عملا منزلت و مزیت زئوپلیتیک ایران را در معرض تضعیف و حتی تهدید قرار داده است.
در چنین شرایطی نخواهیم بگوییم ایران از روندهای ژئواکونومیک حذف شده است؛ اما میتوان گفت که با سرعت بالا در حال حذف شدن است. آشکار است که تنها راه توقف این روند خطرناک اتخاذ یک رویکرد توسعه محور برای استفاده از ظرفیتهای ژئواکونومیک کشور و جلوگیری از تضعیف بیش از پیش این مزیت بسیار مهم است.
ارسال نظر