گزارش از حواشی یک برنامه موفق؛
پشتپرده اخراج شبانه تیم «به افق فلسطین» / این بار هم کنترل دست جبلی نبود!
رکنا سیاسی : اخراج تیم تولید «به افق فلسطین» نقطه پایان یک برند موفق دیگر در تلویزیون در دوران مدیریت پیمان جبلی و سکانداری وحید جلیلی است؛ برندی که گویی این مدیران نه در تولد آن سهمی داشتند و نه در توقفش!
فرارو در ادامه نوشت : « به افق فلسطین و توفیق آن را باید به پای مجموعه اوج نوشت که از خاستگاه جریان انقلاب و با نگاه درست به ظرفیتهای رسانهای، بستری ویژه را برای عبور از کلیشهها و طرح حرفهای تازه در حوزه «فلسطین» فراهم آورده است. کاش این حرکت با ورود مدیران تلویزیون، متوقف نشود!» این جمله پایانی گزارشی بود که یک هفته پیش برای معرفی برنامه موفق «به افق فلسطین» در فرارو منتشر شد و حالا باید گزارش امروز را از همین نقطه آغاز کنیم؛ «این برنامه با ورود مدیران تلویزیون، متوقف شد! »
پس از آنکه زمزمههای در برخی کانالهای رسانهای مبنیبر اخراج تیم تولید برنامه «به افق فلسطین» منتشر شد، بالاخره مهدی عرفاتی، سردبیر این برنامه در توئیتر خود نوشت : «مدیریت شبکه افق تصمیم گرفت برنامه «به افق فلسطین» از شنبه ۲۰ آبان ماه با گروه دیگری ادامه پیدا کند. تیم طراح و تهیه برنامه در سازمان اوج به این تصمیم احترام میگذارد . »
و اینگونه تنها برنامه موفق تلویزیون در حوزه پوشش تحولات فلسطین، به دست مدیریت تلویزیون قربانی شد؛ مدیریتی که همه چیز بر آن تأثیر دارد، غیر از نظر «مخاطب »!
آنچه میخوانید روایت «فرارو» از فرآیند جابهجایی شبانه تیم تولید «به افق فلسطین» است.
روایت اول؛ واقعا «به افق فلسطین» موفق بود؟
ملاک برای صدور حکم توفیق یک برنامه تلویزیونی چیست؟ اینکه برنامهای در قاب یکی از کممخاطبترین شبکههای سیما و در قالبی غیر از سرگرمی، بتواند در کانون توجه محافل رسانهای قرار بگیرد، خودش اولین بروز و نمود از توفیق یک برنامه است.
«به افق فلسطین» به گواه تعداد بازدیدهای ثبت شده در سایت تلوبیون و مهمتر از آن بازتاب و انعکاس در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، در زمینه برقراری ارتباط با مخاطب عام هم یکی از موفقترین برنامههای پخششده از آنتن تلویزیون در زمینه پوشش تحولات فلسطین بوده است.
همراهی نمایندگان طیفهای فکری مختلف در جامعه با این برنامه که بخشی از آن در همین چند ساعت گذشته و پس از اخراج تیم تولید، در فضای مجازی انعکاس واضحی هم پیدا کرد، دستاورد مهم دیگری بود که نمیتوان نادیدهاش گرفت.
روایت دوم؛ فرمان این برنامه دست چه کسی بود؟
مگر میشود سردبیر برنامهای مهدی عرفاتی با آن سابقه رسانهای روشن باشد و هدایت تیم کارگردانیاش را محمدرضا شهیدیفرد با آن کارنامه پرافتخار در زمینه برنامهسازی برعهده داشته باشد و خروجیاش تبدیل به یک اتفاق ویژه نشود؟ به این ترکیب جمعی از جوانان باانگیزه و پایکار سازمان اوج را هم اضافه کنید که در قالب اتاق فکر و تیم هماهنگی، زمینهساز توفیق «به افق فلسطین» شدند.
احسان محمدحسنی، در مقام رئیس سازمان رسانهای اوج، تلاش داشت ثابت کند در برهوت برنامهسازی در صداوسیما میتوان با حداقل امکانات و به پشتوانه نگاه و ایده درست، همچنان مخاطب را پای تلویزیون نشاند، حتی در موضوع ایدئولوژیکی مانند فلسطین. اما این نگاه تحمل نشد!
بیراه نیست اگر بگویی تلویزیون در دوران جدید فعالیت خود از مخاطب هراس دارد، این مرحلهای فراتر از دورانی است که در جذب مخاطب ناتوان بود و باید نسبت به این رویکرد در مهمترین رسانه کشور، هشدار داد.
بنابر روایتهای غیررسمی تیم تولید این برنامه در تلاش برای حضور چهرههایی همچون محمدجواد ظریف و یا حسن روحانی بر روی آنتن زنده تلویزیون بودهاند، اما تن دادن مدیریت شبکه افق به فشارهای بیرونی نه فقط آنها را در تحقق ایدهآلها ناکام گذاشت که زمینهساز اخراجشان از برنامه شد!
روایت سوم؛ پشتپرده جابهجایی مجریان چه بود؟
یکی از حلقههای وصل برنامه «به افق فلسطین» با فرآیند برنامهسازی در شبکه افق، حضور سیدحسین حسینی در مقام مجری این برنامه بود. مجری توانمندی که سالهای پیش از صداهای جنجالی و خبرساز روی امواج رادیو بود و حتی در مقطعی برنامه رادیوییاش به دلیل صراحت کلامی که داشت، به مرز توقیف هم رسید، اما بعدها در قاب تلویزیون ظاهر شد و در چند سال اخیر یکی از مجریان موفق در اجرای برنامههای چالشی بوده است.
حسینی، اما متعلق به تیم تولید «به افق فلسطین» نبود و به نوعی نماینده مدیریت شبکه افق در ترکیب عوامل این برنامه محسوب میشد. همانطور که سازمان اوج، المیرا شریفی مقدم را انتخاب کرده بود و این دو مجری همزمان در برنامه حضور داشتند.
از یک هفته پیش، اما حسینی ناگهان از قاب برنامه حذف شد و حتی خودش در فضای مجازی خبر از پایان حضورش در «به افق فلسطین» داد. اتفاقی که میتوان منشأ آن را در اختلاف نظر میان او و تیم عوامل سازمان اوج ریشهیابی کرد. چالشهای صریح او با مهمانهایی مانند آذری جهرمی را هم میتوان نشانههایی از بروز همین اختلافات دانست.
با این همه، اما حسینی به قاب «به افق فلسطین» بازگشت و اینبار شریفیمقدم غایب بود. تیم تولید برنامه تغییر کرد و حضور حسینی هم گواه این واقعیت بود که مدیریت شبکه افق، فرمان برنامه را از دست تیم اوج، درآورده است.
روایت چهارم؛ پیمان جبلی کجای بازی است؟
یکی از ابعاد عجیب در فرآیند تولید و پخش «به افق فلسطین» و تغییر در تیم برنامهساز این برنامه، پیدا کردن پاسخ این پرسش است که «نقش پیمان جبلی در مقام رئیس صداوسیما در این میان چه بوده است؟»
پیشتر و در گزارش مرتبط با تشریح ویژگیهای «به افق فلسطین» صراحتا به این نکته اشاره کرده بودیم که این برنامه محصول تلویزیون نیست و به همین دلیل هم شمایل وصلهای ناجور در ترکیب تولیدات تلویزیون در چند سال اخیر را پیدا کرده بود.
همینقدر که در ساختمان عریض و طویل شبکه افق که از نظر تجهیزات یکی از مجهزترین ساختمانهای تولیدی را در میان شبکههای سیما در اختیار دارد، پارکینگ طبقه منفی دو را در اختیار گروه سازنده «به افق فلسطین» گذاشته بودند به خوبی نشاندهنده نسبت مدیریت تلویزیون با این برنامه موفق است.
در هر حال این برنامه بهواسطه رویکرد رسانهای درست چنان اعتباری پیدا کرده بود، که سه شب قبل، پیمان جبلی رئیس رسانه ملی هم در قاب آن ظاهر شد تا به طرح دیدگاههایش درباره پوشش رسانهای حوادث منطقه بپردازد. این حضور را برخی به حساب پایکار آمدن مدیریت تلویزیون برای حمایت از این برنامه گذاشتند که بیراه هم نبود، اما گویی بیش از اندازه روی قدرت و نفوذ پیمان جبلی حساب باز کرده بودیم.
«به افق فلسطین» قطعا با تیم برنامهسازان شبکه افق، دیگر سرپا نخواهد ماند و باید پروندهاش را بسته بدانیم که اگر غیر از این بود، «افق» تبدیل به یکی از کممخاطبترین شبکههای سیما نمیشد.
این نقطه پایان یک برند موفق دیگر در تلویزیون در دوران مدیریت پیمان جبلی و سکانداری وحید جلیلی است؛ برندی که گویی این مدیران نه در تولد آن سهمی داشتند و نه در توقفش!
ارسال نظر