به مناسبت سالگرد شهادت شهید اشرفی اصفهانی:
ماجرای شهادت یک بسیجی به دست اسرای نامرد عراقی ! / واکنش احساسی همرزمان شهید
رکنا: در عملیات فتحالمبین یکی از رزمندهها، هر بار میرفت و دو سه عراقی مجروح را میآورد تا تحت درمان قرار بگیرد. یک نوبت رفت تا چند نفر از آنها را بیاورد. یکی از آنها اسلحه پیدا کرد و رزمنده ایرانی را از پشت هدف قرار داد و به شهادت رساند.
به گزارش رکنا، امروز 23 مهر ماه سی و نهمین سالگرد شهادت آیتالله اشرفی اصفهانی ، پنجمین شهید محراب است؛ کسی که نسبت به اتفاقات دفاع مقدس، بسیار حساس بود و نسبت به برخورد اسلامی با اسرای جنگی تأکید میکرد.
مهندس عزیزالله پورکاظم روایت کرده است که: آیتالله اشرفی، خیلی به پیگیری مسائل جبهه جنگ و رزمندگان علاقهمند بود. بعد از عملیات فتحالمبین به منزل ایشان رفتم. حاج آقا با لباس معمولی وارد شدند و پس از احوالپرسی و روبوسی نشستند و من گزارشی از جبهه و عملیات به ایشان ارائه کردم. چون ایشان رمز این عملیات را پیشنهاد داده بود در ارائه گزارش ایشان دائم تأکید میکردند که حضرت زهرا سلاماللهعلیها به شما کمک کرده است.
ایشان با توجه به روح بلندی که داشتند به من تأکید میکردند از نحوه برخوردتان با عراقیها تعریف کنید. یک بار در جبهه صحنه غمناکی برای ما اتفاق افتاد. یک رزمنده بسیجی به نام سیدعبدالکریم حسینیزاده بود که ۶ خواهر داشت و تنها فرزند پسر خانواده بود. چون سید بود خیلی مقید بود تا خدای ناکرده کاری انجام ندهد که ناجوانمردانه باشد.
صبح عملیات فتحالمبین ایشان اجازه ندادند تعدادی از عراقیها را که زخمی شده بودند، بکشند. هر بار میرفت و دو سه نفر آنها را میآورد تا تحت درمان قرار بگیرد. یک نوبت رفت تا چند نفر از آنها را بیاورد، یکی از این نامردها که یک اسلحه پیدا کرده بود، او را از پشت هدف گلوله قرار داده و به شهادت رساند و چون ما از نزدیک شاهد این ماجرا بودیم، تمام آنها را کشتیم.
این ماجرا به گوش حاج آقا رسیده بود. البته شبههای هم برای خود ما وجود داشت که نکند بهخاطر هوای نفس آنها را کشته باشیم. به همین سبب، کل ماجرا را برای حاج آقا تعریف کردم. ایشان گفت کار خوبی انجام دادهاید. چون آنها پیشدستی کردهاند، عکسالعمل شما اشکال ندارد.
ماهنامه شاهد یاران، تیر ۱۳۸۸
منبع: فارس
ارسال نظر