چگونه پای آمریکا به جنگ با ایران کشانده می شود؟! / چرا چراغ های ترامپ قرمز و سبز می شود؟
سیاسی رکنا: «در حالی که حملات اسرائیل به غزه و نقض آتشبس ژانویه، بار دیگر تنشها را شعلهور کرده، برخی تحلیلگران معتقدند بنیامین نتانیاهو با اهداف سیاسی داخلی، آمریکا را به رویارویی احتمالی با ایران سوق میدهد.»

جدیدترین تحلیلها درباره وضعیت منطقهای و روابط آمریکا و اسرائیل نشان میدهد که سیاستهای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، همچنان میتواند تنشهای خطرناکی را در خاورمیانه شعلهور کند.
بر اساس بررسیهای انجامشده توسط پل پیلار، تحلیلگر برجسته آمریکایی و از اعضای سابق آژانس اطلاعات مرکزی ایالات متحده، نتانیاهو با انجام اقدامات تحریکآمیز، نه تنها بر بحران داخلی اسرائیل تأثیر میگذارد، بلکه احتمال ورود کشورهای دیگر، از جمله ایالات متحده، به درگیریهای گستردهتر را افزایش میدهد.
تشدید تنشهای منطقهای؛ ابزاری برای حفظ قدرت در اسرائیل
به نظر میرسد که نتانیاهو از افزایش خشونتها در منطقه، به عنوان ابزاری برای تحکیم جایگاه سیاسی خود بهره میبرد. حملات سنگین اخیر به فلسطینیها که به کشته شدن صدها نفر انجامید، بخشی از برنامه گسترده او برای مدیریت بحرانهای داخلی است. او با این اقدامات، سعی دارد همزمان با پاسخ به مخالفان داخلی، توجه افکار عمومی اسرائیل را به سوی تهدیدات خارجی هدایت کند.
نقش آمریکا در بحرانهای اسرائیل و خاورمیانه
ایالات متحده از طریق کمکهای نظامی گسترده به اسرائیل و تأیید ضمنی اقدامات این رژیم، نقشی قابل توجه در پشتیبانی از سیاستهای نتانیاهو ایفا کرده است. انتقال میلیاردها دلار تسلیحات پیشرفته به اسرائیل، به این کشور امکان داده تا بدون نگرانی از عواقب بینالمللی، به سیاستهای تهاجمی و حملات گسترده در منطقه ادامه دهد.
گسترش خشونتها به مرزهای دیگر کشورهای منطقه
اسرائیل علاوه بر فلسطین، فعالیتهای خصمانه خود را در کشورهای دیگر همچون سوریه و لبنان نیز گسترش داده است. حملات مکرر به مواضع در سوریه و تنشهای اخیر با حزبالله لبنان، نمونههای واضح از تلاش اسرائیل برای ایجاد ناامنی و فشار در منطقه هستند. این اقدامات، نه تنها از امنیت منطقهای جلوگیری کردهاند، بلکه به بیثباتی و بحرانهای انسانی دامن زدهاند.
تعادل ناامن؛ امنیت اسرائیل در برابر ناامنی منطقه
برخی تحلیلگران معتقدند که اسرائیل با سیاستهای خود، در تلاش است تا امنیت مطلق را برای خود تأمین کند؛ اما این اقدامات، به ایجاد شرایط ناپایدار برای دیگر کشورهای منطقه انجامیدهاند. تشدید خشونتها، موجب رنج و مشکلات بیشتر برای مردم کشورهای درگیر شده و نتایج مخربی را در سطح منطقه به همراه داشته است.
افزایش نگرانیها نسبت به جنگ احتمالی ایران و آمریکا
یکی از جدیترین مسائل در این میان، تلاش نتانیاهو برای تحریک آمریکا به اقدام نظامی علیه ایران است. این سیاست، اگر به مرحله عمل برسد، میتواند جهان را با یک درگیری گسترده و فاجعهبار روبهرو کند. واشنگتن به دقت در حال بررسی پیامدهای چنین تصمیمی است و نگرانیهایی جدی درباره تبعات ورود مستقیم به جنگ با ایران وجود دارد.
پل پیلار (Paul R. Pillar)، نیروی سابق آژانس اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سیا) و همکار ارشد غیرمقیم در مرکز مطالعات امنیتی دانشگاه جرج تاون و مؤسسه بروکینگز.طبق گزارشهای منتشره از پایگاه اینترنتی اندیشکده آمریکایی مؤسسه کشورداری مسئولانه کویینسی (Quincy Institute for Responsible Statecraft)، آغاز حملات اسرائیل به غزه و فروپاشی آتشبس ژانویه، اتفاقی چندان غیرمنتظره نبود. تحلیلهای مختلف رسانهها از همان ابتدا بر این تأکید داشتند که دوام پایدار این آتشبس بعید به نظر میرسد. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، غالباً تحت تأثیر ملاحظات سیاسی و اهداف شخصی در صحنه داخلی خود قرار دارد و از همان ابتدا به اجرای کامل این توافق متعهد نبوده است.
در مقابل، حماس تعهدات خود را به انجام رسانده و بارها خواستار پیروی از مفاد توافق شده بود. این توافق، توقف کامل درگیریها و آزادی گروگانهای باقیمانده اسرائیلی را پوشش میداد. اما اسرائیل بارها این تعهدات را نقض کرد، از حملات مسلحانه علیه فلسطینیان تا اشغال مناطقی که عقبنشینی وعده داده بود و محاصره طولانی مدد کمکهای بشردوستانه. به نظر میرسد این اقدامات بهگونهای طراحی شده بود که حماس را وادار به واکنش کرده، موجبات لغو توافق را به اسرائیل بدهد.
اسرائیل و چراغ سبز واشنگتن؛ جنگی که پایان ندارد
نتانیاهو برای ادامه این جنگ، دلایل داخلی قوی دارد. اتحاد او با جناحهای افراطی راستگرا که برای حفظ ائتلاف حکومتی و ماندن در قدرت ضروری است، او را به تصمیمگیریهای تهاجمیتر سوق داده است. بتسالل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل، از همان ابتدا خواستار از سرگیری جنگ شد و ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی نیز با ادامه حملات هوایی بازگشته است.
این حملات تنها در چند ساعت توانست صدها فلسطینی را به کام مرگ بکشد و نشان از عزم جدی نتانیاهو برای ادامه این روند دارد. با این حال، همانند دورههای پیشین، بعید به نظر میرسد این حملات به هدف اصلی خود برسند یا نتیجهای مثبت بر جای بگذارند.
دولت ترامپ نیز در فروپاشی این آتشبس سهم داشته است. با وجود مشارکت در توافق آتشبس، کاخ سفید بهطور غیرمستقیم به شکست آن کمک کرده است. گزارشها حاکی از آن است که دولت ترامپ به اسرائیل چکسفیدی داده تا حملات خود را از سر بگیرد و بهطور علنی در شورای امنیت سازمان ملل حمایت کرده است.
آتشبس روی کاغذ، حملات در واقعیت؛ اسرائیل چگونه توافقها را بیاثر میکند؟
تاکید بر حمایت آزمونناپذیر آمریکا از سیاستهای اسرائیل قابل تقدیر است. از زمان شروع ریاستجمهوری ترامپ، نزدیک به ۱۲ میلیارد دلار تسلیحات به اسرائیل ارسال شده است و دولت با دور زدن کنگره این انتقالات را سوق داده است. این انتقالات همزمان با حملات اسرائیل، مسئولیت اخلاقی آمریکا را در قبال بحران انسانی آشکارتر کرده است.
فاجعه انسانی در غزه تنها جزئی از تصویری کلانتر از تهاجم گستردهتر اسرائیل در منطقه است که اثرات سنگینی برای آمریکا به همراه دارد. در کرانه باختری، سیاستهای اسرائیل به روندی شبیه به 'غزه سازی' تبدیل شده، جابجایی گسترده فلسطینیها و فشار روزافزون از سوی شهرکنشینان خواهان حذف کامل حضور فلسطینیها هستند.
در سوریه نیز اسرائیل به پیشبرد یکی از بیسروصداترین و مداومترین کارزارهای نظامی مشغول است. این اقدامات اکنون به بمباران روزانه مناطق گستردهتر تبدیل شده و در موارد زیادی بدون تحریک مستقیم انجام شدهاند.
گسترش اقدامات اسرائیل باعث شده تا هر گونه امکان برقراری ثبات در سوریه بهطور کامل از بین برود و منجر به افزایش درگیری با ترکیه، کشوری که خود نیز در امور سوریه دخالت دارد، شود. لبنان نیز بارها هدف حملات اسرائیل قرار گرفته و هرچند حزبالله تمایلی به آغاز یک جنگ تمامعیار ندارد، به نشانه همبستگی با فلسطینیها موشک پرتاب کرده است.
توافق آتشبس ماه نوامبر، تقریباً بهصورت روزانه توسط اسرائیل نقض شده است. در غزه نیز حملات بهظاهر علیه گروههای شبهنظامی انجام میشود، ولی در واقع غیرنظامیان بیشتری آسیب میبینند.
چرخۀ خشونت در خاورمیانه؛ اسرائیل به دنبال امنیت، دیگران در آتش ناامنی
هدف اسرائیل از این حملات گسترده، دستیابی به امنیت مطلق برای خود است، حتی اگر این امنیت با ایجاد ناامنی برای دیگران حاصل شود. اسرائیل بهدلیل نگرانی از تهدیدات آینده، اقدام به این حملات میکند که نتیجه آن تنها رنج برای دیگران است. حملات اسرائیل به سوریه باعث ضعف مدام توان دفاعی این کشور و جلوگیری از برقراری کامل حاکمیت دولت سوریه شده است.
این راهبرد بهرغم هزینههای انسانی سنگین، امنیتی مطلق برای اسرائیل به ارمغان نمیآورد. تکرار این چرخه رنج و خشونت نه تنها به واکنشدهی بیشتر خشونتآمیز دامن میزند، بلکه خود اسرائیل را در چرخه بیپایانی از جنگ و ناآرامی قرار میدهد. در این میان، ایالات متحده نیز بهطور عمقی به اسرائیل وابسته شده و این وابستگی هزینههایی بر واشنگتن دارد. اسرائیل بهعنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد رنج در خاورمیانه، بهطور غیرمستقیم منجر به خشم و نارضایتی عمومی علیه آمریکا شده است.
این وابستگی، ایالات متحده را در معرض خطر کشیدهشدن به جنگهای ناشی از سیاستهای اسرائیل قرار میدهد. حملات هوایی کنونی آمریکا در یمن نیز دنبالهای از حملات اسرائیل به غزه قلمداد میشود. بدون حملات اسرائیل به غزه، نیروهای حوثی نیز احتمالاً دست به حمله به خطوط کشتیرانی دریای سرخ نمیزدند. وقتی بحران غزه را بررسی میکنیم، مداخله نظامی آمریکا در یمن بهشکل غیرمستقیم حمایت از اهداف اسرائیل تلقی میشود.
نگرانیهای جهانی از کشیده شدن آمریکا به جنگ با ایران
نگرانی جدیتری وجود دارد مبنی بر اینکه ایالات متحده به طور ناخواسته وارد جنگ با ایران شود؛ چیزی که دولت نتانیاهو به شدت آن را دنبال میکند. برنامهریزیهای اسرائیل برای دستیابی به امنیت خاورمیانه از طریق درگیری با ایران، ممکن است آمریکا را به این مسیر سوق دهد.
توجیه اصلی این رویکرد، برنامه هستهای ایران است؛ اما هرگونه اقدام نظامی از سوی اسرائیل و آمریکا علاوه بر نقض منشور سازمان ملل، تنها در جهت رفع یک احتمال دستیابی ساختگی ایران به سلاح هستهای عمل خواهد کرد. این در حالی است که هر دو طرف، اسرائیل و آمریکا، خود سالهاست به این تسلیحات دسترسی دارند.
-
فیلم درخواست نامتعارف خانم مجری از رحمت سریال پایتخت/برای ما برقص!
ارسال نظر