راز سطل آشغال یک میلیارد تومانی چه بود؟! / زوج بوشهری شوکه شدند

 به گزارش رکنا، اولین صحنه که مرد جوان بعد از ورود به خانه‌شان در یکی از محله‌های کنگان با آن روبه‌رو شد، برگه‌ای بود که همسرش روی آن نوشته بود «یادت نره». این دو کلمه برای آنها مثل رمز گاوصندوقی یک میلیاردی بود. برگه را برداشت و به سمت سطل زباله رفت. در آن را باز کرد اما با صحنه‌ای روبه‌رو شد که باورش سخت بود. هیچ اثری از بسته طلا ها نبود، طلاهایی که قبل از سفر داخل سطل زباله مخفی کرده بود. مرد جوان درباره ماجرای ناپدید شدن طلاها به جام‌جم می‌گوید: «عادت داشتیم هر وقت به مسافرت می‌رفتیم، طلاهای همسرم را در میان فویل آلومینیومی پیچیده و در سطل زباله مخفی می‌کردیم. چند وقت قبل در محله ما یکی از اهالی یادش رفته بود طلاها را از سطل بردارد و همراه زباله بیرون گذاشته بود. برای این‌که این اتفاق برای ما رخ ندهد، برگه‌ای روی در می‌چسباندیم تا یادمان نرود اول طلاها را از سطل زباله برداریم. ۲۸ فروردین امسال برای عیادت از مادرهمسرم راهی شیراز شده و بعد از دو روز وقتی به خانه برگشتیم اثری از طلاها نبود.»

تماس با پلیس

این زوج ابتدا تصور کردند دزدی وارد خانه‌ شده و طلاها را سرقت کرده اما با وارسی خانه متوجه شدند تمام راه‌های ورود به خانه مسدود است. یک‌بار دیگر آنچه قبل از سفر رخ داده بود را مرور کرده و دریافتند، قبل از سفر مرد جوان طلاها را مخفی کرده و بعد سراغ ماشین رفته بود تا آب و روغنش را چک کند. همسرش هم بدون اطلاع از مخفی کردن طلاها، کیسه را داخل سطل مکانیزه جمع‌آوری زباله در نزدیکی خانه‌شان می‌اندازد «طلاهای همسرم همراه دو ساعت رادو را که یک میلیارد تومان ارزش داشت داخل سطل زباله انداخته بودیم و وقتی فهمیدیم دو روز از آن گذشته بود. هیچ امیدی به پیدا کردن طلاها نداشتم. با پلیس تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم.»

با گزارش این خانواده پای پلیس به ماجرا باز شد. سرهنگ رهام رضایی، فرمانده انتظامی شهرستان کنگان استان بوشهر که همکارانش در پلیس آگاهی با حس کارآگاهی خود توانسته بودند، طلاهای گمشده را بعد از ۲۴ ساعت به این زوج بازگرداند، می‌گوید: «متاسفانه تصوری بین عامه مردم وجود دارد که اگر طلا را میان فویل آلومینیومی قرار دهند، با دستگاه‌های طلایاب قابل ردیابی نیست. این خانواده نیز طلاها را در میان فویل قرار داده و در سطل زباله مخفی کرده بودند اما ناهماهنگی آنها باعث شد، طلاها را در سطل زباله بیرون از خانه بیندازند.»

مرد زباله گرد ناکام ماند

اولین راهکاری که به ذهن کارآگاهان رسید، بررسی دوربین‌های مداربسته اطراف خانه شاکی بود اما هیچ‌کدام از دوربین‌ها سطل مورد نظر را پوشش نمی‌داد. در بررسی فیلم دوربین‌های دیگر، متوجه مرد زباله‌گردی شدند که کیسه‌ای در دست داشت و سطل‌ها را وارسی می‌کرد. خط سیر حرکت او را بررسی کرده و مطمئن شدند، او سطل زباله مورد نظر را جست‌وجو کرده و احتمال برداشتن طلاها از سوی او وجود دارد.  حالا باید هویت این مرد شناسایی می‌شد. شاکی عکسی از چهره این مرد را چاپ کرد و سراغ افرادی رفت که در آن منطقه ضایعات و زباله جمع می‌کردند. با نشان دادن عکس به آنها بعد از ۲۴ ساعت اسم و آدرس مرد زباله‌گرد را پیدا کرد و شبانه همراه سرگرد مقابل خانه او رفتند. رضایی خاطر نشان کرد «وقتی مرد زباله‌‌گرد در را باز کرد مامور پلیس همراه شاکی، کارت خود را نشان داد و درباره ماجرای طلاها پرسید اما آن مرد منکر زباله‌گردی بود و می‌گفت کارش بنایی و چاه‌کنی است. او در ادامه وقتی با دلایل پلیسی رو‌به‌رو شد،  قبول کرد طلاهای شاکی را پیدا کرده و در خانه‌اش است. به داخل رفت و بعد از ۱۰دقیقه، شاکی را به خانه‌اش دعوت کرد. طلاها را در باغچه خانه‌اش دفن کرده بود. آن را بیرون آورد و تحویل شاکی داد.» بررسی‌های بیشتر نشان داد، مرد زباله‌گرد برای صبح روز بعد خودرویی دربست اجاره کرده بود تا به اصفهان برود و طلاها را بفروشد اما با اقدام سریع شاکی و پلیس، ناکام ماند.