بیشتر از نصف ماه ته جیبت خالی است/ کاهش اثر یارانه در زندگی مردم

به گزارش رکنا به نقل از ایلنا، همان قیمت ساده‌ترین غذاها یا به عبارتی، نان و تخم مرغ  و نان و پنیر را اگر برای سی روزِ یک ماه حساب کنیم و حتی اگر کرایه خانه را کنار بگذاریم، بازهم از حداقل حقوق کارگران چیز چندانی باقی نمی‌ماند.

در روزهای اخیر، قیمت هر شانه تخم مرغ در بازار آزاد به ۱۰۰ هزار تومان رسیده است؛ این افزایش قیمت، حاصل دست به دست شدن و دلالی‌ها و فضای ملتهب اقتصاد است وگرنه به گفته دست‌اندرکاران، مرغداران هیچ انتفاعی از این افزایش قیمت‌ها نمی‌برند!

بیست و دوم آبان، خسرو منصوری مدیرعامل اتحادیه مرغ تخم گذار اصفهان درخصوص افزایش قیمت هر شانه تخم مرغ به ۱۰۰ هزار تومان، گفت: این افزایش قیمت متوجه مرغداران نیست و مرغداران همچنان با قیمت‌های پیشین تخم مرغ را به فروش می‌رسانند و این افزایش قیمت‌ها کاملاً ناشی از عملکرد اصناف و شبکه توزیع است.

وی افزود: قیمت مصوب هرشانه تخم مرغ ۳۵ هزار و ۵۰۰ تومان برای مرغداران و ۳۹ هزار و ۸۰۰ تومان برای مصرف کننده است.

با این وجود، در حالیکه مجموعِ قیمت یک شانه تخم مرغِ صد هزار تومانی و چند عدد نان، تقریباً برابر با دستمزد روزانه کارگران – ۱۷۶ هزار تومان- است، با گرانی گوشت، مرغ و برنج، در دسترس‌ترین گزینه‌ی پیش روی کارگران برای تغذیه در روزهای بسیاری از ماه، بازهم همین تخم مرغ است و بس!

براساس داده‌های بازار برای ۲۲ آبان، قیمت گوشت گوسفندی بسته بندی شده در بسته یک کیلوگرمی، ۴۱۰ هزار تومان است و برای خرید ران گوسفندی هم باید ۳۹۰ هزار تومان پرداخت کنید. قیمت راسته گوسفندی هم ۳۱۰ هزار تومان اعلام شده است. در عین حال، قائم مقام وزیر جهاد کشاورزی با تاکید بر اینکه مشکلی در تامین گوشت نداریم، دوباره اعلام کرده است: بنا بر برنامه‌ریزی صورت گرفته، واردات گوشت قرمز به طور منظم در حال انجام است.

اما ظاهراً این وارداتِ فوق‌الذکرِ گوشت که چندین ماه است مسئولان در رسانه‌ها از آن به عنوان «عامل متعادل‌سازِ بازار» یاد می‌کنند، تاثیری در کاهش قیمت انواع گوشت قرمز نداشته است. نگاهی به داده‌های میدانی نشان می‌دهد که گرانی فقط محدود به گوشت قرمز نیست و سایر اقلام اصلی غذایی نیز در تابستان و پاییز امسال دوباره دچار تورم شده‌اند؛ برای نمونه، بیستم آبان، علی رجبی رئیس پیشین اتحادیه صنف فروشندگان لبنیات کشور اعلام کرد: «با وجود ثبات قیمت‌ها در چند ماه گذشته و پس از شوک ۲۵ درصدی، قیمت کره از حدود سه هفته پیش ۱۵ درصد افزایش یافته است، این افزایش قیمت به دلیل عرضه این محصول در بازارهای صادراتی است. در حال حاضر روسیه اصلی‌ترین بازار مصرفی کره ایران است».

در چنین شرایطی وقتی با کل دستمزد روزانه‌ی یک کارگر نمی‌شود یک کیلو گوشت خرید، برای حداقل‌بگیران لااقل در نیمه‌ی دوم ماه، غیر از نان و تخم مرغ یا نان و پنیر، گزینه‌ی دیگری برای انتخابِ تمِ اصلی سفره باقی نمی‌ماند.

باقر، یک کارگر آبدارچی در یکی از شرکت‌های خدماتی مرکز تهران است؛ روزی که با او صحبت می‌کنم در تقویم ۲۱ آبان است و هنوز حداقل ۸ روز تا زمان گرفتن حقوق در پایان ماه باقی مانده است. او با تمام اضافه‌کاری‌ها و در حالیکه کار دو نفر را در آن شرکت به تنهایی انجام می‌دهد، ماهی حدود ۱۰ میلیون تومان حقوق می‌گیرد؛ خانه‌ی اجاره‌ای‌اش در یکی از مناطق حاشیه‌ای کرج است و صاحبخانه با هزار مکافات قبول کرده اجاره خانه‌ی امسال ماهی ۶ میلیون تومان باشد، یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هم اقساط جهیزیه‌ی دخترش است که سال قبل به خانه‌ی بخت رفته.

به این ترتیب، برای باقر وقتی اجاره خانه و اقساط بانک را می‌پردازد، فقط مبلغ کمی باقی می‌ماند که با این پول باید سی روز تمام زندگی کند؛ او هنوز دو فرزند در خانه دارد.....

این کارگر ساده که جان و جوانی را پای کار گذاشته و در چهار، پنج سال آینده بازنشست می‌شود، در روز ۲۱ آبان، از مصیبت تامین غذا در روزهای نیمه‌ی دوم هر ماه می‌گوید: «الان که با شما صحبت می‌کنم، یک هفته است که خوراکم –شام و ناهار- تخم مرغ است، یک روز تخم مرغ با دو تا گوجه فرنگی، یک روز تخم مرغ با سیب‌زمینی و یک روز هم تخم مرغ آب‌پز؛ همین دیشب یک کنسرو لوبیا خریدم که با تخم مرغ یا خالی بخورم، شد ۴۰ هزار تومان؛ یک خانواده‌ی چهار نفری این کنسرو را با دو تا تخم مرغ به جای شام خوردیم....»

او اضافه می‌کند: «بنویسید چرا منِ کارگر بعد از ۲۰ و چند سال زحمت کشیدن و کار کردن، باید چندین روز در ماه، غذایم فقط تخم مرغ باشد؛ بنویسید امروز هنوز ۲۱ ماه است و حسابم کاملاً خالی‌ست؛ تا آخر ماه پول همان تخم مرغِ دانه‌ای ۵ هزار تومان را هم دیگر ندارم.....»

مساله‌ی باقر، یک مساله‌ی شخصی و منحصر به فرد نیست؛ کارگران بسیاری در نیمه‌ی دوم هر ماه، مجبورند با نان و تخم مرغ یا نان خالی زندگی کنند؛ یک دو دوتا چهارتای ساده نشان می‌دهد وقتی سبد معیشت خانوار آنهم در شهری مانند تهران حداقل ۲۵ میلیون تومان است و حداقل دستمزد و مزایا کمی بیشتر از ۹ میلیون تومان یعنی دقیقاً برابر با  ۳۶ درصد هزینه‌های حداقلیِ یک زندگیِ ساده، بیشتر از نصف ماه، تهِ جیبت خالیِ خالی‌ست، به خصوص وقتی مستاجر هم باشی و هر ماه چند میلیون تومان را جیرینگی تقدیم صاحبخانه کنی!

تهرانی ها چقدر پولدارترند؟ / مقایسه درآمد تهرانی ها با سایر استان ها

به گزارش همشهری، شاخص‌های مربوط به الگوی مصرف خانواده‌ها یکی از مهم‌ترین شاخص‌های اقتصادی است. شناخت الگوهای مصرف خانوارها از این جهت اهمیت دارد که می‌تواند به‌طور مستقیم بر رشد اقتصادی و رفاه خانواده‌ها اثر بگذارد. از طرف دیگر مصرف اثرگذارترین بخش تقاضای کل اقتصاد است و مصرف خانواده‌ها حدود ۶۰درصد تولید ناخالص داخلی را شامل می‌شود.

به همین دلیل کاهش مصرف خانواده‌ها می‌تواند به‌معنای کوچک ترشدن اقتصاد باشد. با این حال نظام مصرف در کل کشور رویه یکسانی ندارد. آن طورکه آمارها نشان می‌دهد میزان درآمد و مصرف خانواده‌ها در نقاط مختلف کشور متفاوت است و تهران درعین حال تفاوت‌های بیشتری با سایر نقاط ایران دارد.

مقایسه درآمد تهرانی‌ها با سایر استان ها

داده‌های آماری نشان می‌دهد متوسط درآمد یک خانواده شهری در ایران در سال ۱۴۰۱بالغ بر ۱۶۷میلیون تومان و هزینه‌های آن ۱۳۷میلیون تومان بوده است. این در حالی است که متوسط درآمد یک خانواده در تهران در یک سال ۲۳۰میلیون تومان است اما میزان مصرف یا هزینه‌های همین خانواده ۱۹۶میلیون تومان است.

این ارقام برای خانواده‌هایی که در روستا زندگی می‌کنند پایین‌تر است. به‌طوری که متوسط درآمد یک خانواده روستایی در ایران در سال گذشته ۹۷میلیون تومان بوده است درحالی‌که هزینه‌های همین خانواده ۷۹میلیون تومان بوده است.همچنین درآمد متوسط یک خانواده روستایی در تهران ۱۴۷میلیون تومان و هزینه‌های آن ۱۱۳میلیون تومان بوده است.

این ارقام نشان می‌دهد درآمد تهرانی‌ها بالاتر از سایر شهرهاست اما به همین نسبت هزینه‌های آنها نیز بالاتر از سایر نقاط کشور است به‌نحوی که حتی رشد هزینه و درآمد در سال‌های اخیر برای استان تهران کمتر از کل کشور بوده است. این اختلاف درآمد و هزینه در برخی سال‌ها بسیار پایین است که می‌تواند نشان‌دهنده پس انداز کم خانواده‌ها در تهران باشد. اطلاعات تکمیلی‌تر نشان می‌دهد ۲۸.۲درصد خانوارهای شهری و ۳۲.۵درصد خانواده‌های روستایی هزینه‌های زندگی‌شان از درآمدشان کمتر است.

سهم تهرانی‌ها از تفریح، کمتر از بقیه ایران

همچنین مقایسه میزان هزینه‌ها در تهران با سایر شهرها نشان می‌دهد که سهم مسکن و هزینه‌های خوراک در تهران بسیار بیشتر از سایر نقاط کشور است به‌طوری که ۷۳درصد از کل درآمد پایتخت نشینان صرف خوراک و مسکن می‌شود و سهم تفریح و سرگرمی کمتر از سایر نقاط کشور است.

کاهش اثر یارانه

آمارهای موجود از نظام هزینه و درآمد خانواده همچنین نشان می‌دهد که سهم درآمد حاصل از یارانه نسبت به گذشته کمتر شده است. این اطلاعات نشان می‌دهد درحالی‌که سهم یارانه از کل درآمد خانوار در سال ۱۳۹۶در دهک‌های پایین درآمدی چشمگیر بوده است اما در سال ۱۴۰۱این سهم بسیار کم و نزدیک به صفر شده است.

به این معنا که یارانه‌ها درحال حاضر تأثیر چندانی در بودجه خانواده‌ها حتی خانوارهای کم درآمد ندارد. بررسی‌های تکمیلی تر نشان می‌دهد که در طول سال‌های گذشته سهم مسکن و خوراک ازکل هزینه‌ها افزایش یافته است و در مقابل از سایر هزینه‌ها مثل بهداشت، تفریح، آموزش و پوشاک کم شده است، به‌طوری که بین سال‌های ۱۳۹۶تا ۱۴۰۱حدود ۱۰درصد به مجموع هزینه‌های مسکن و خوراک خانوارهای شهری و روستایی افزوده شده و در مقابل از سایر هزینه‌ها کاسته شده است.

داده‌های آماری همچنین نشان می‌دهد اختلاف درآمدها و هزینه‌های خانواده‌ها بسیار کم شده و با این رویداد پس انداز خانواده‌ها کاهش پیدا کرده است. این موضوع می‌تواند مانع از تشکیل سرمایه و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی شود.به‌نظر می‌رسد بهبود این وضعیت در گروه کنترل تورم و افزایش رشد اقتصادی کشور است.

کاهش اثر یارانه

وبگردی