ایران باید از سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک کارت در مذاکرات برجام استفاده کند

به گزارش رکنا، 25 شهریور ماه 1401 با حضور ابراهیم رییسی در اجلاس سازمان همکاری شانگهای به صورت رسمی عضویت ایران در این سازمان توسط رییس جمهوری ازبکستان اعلام شد. ایران که تا سال گذشته به عنوان عضو ناظر در سازمان همکاری شانگهای حضور داشت، در بیست و یکمین اجلاس سران این سازمان به عضویت کامل این سازمان درآمد. حال سوالاتی که مطرح می شود این است که سازمان همکاری شانگهای چه سازوکاری دارد؟ مزیت عضویت ایران در این سازمان چیست؟ آیا قرار است این سازمان یک بلوک بزرگ اقتصادی - امنیتی در مقابل غرب باشد؟ آیا اساسا این سازمان پتانسیل آن را دارد که با همکاری و همگرایی اعضای آن به یک غول سیاسی - اقتصادی تبدیل شود یا تنها مدل غربی را برگرفته و فاقد فلسفه سازمان های بین المللی است؟

در این خصوص گفتگوی رکنا با دکترهاشم اورعی، استاد دانشگاه صنعتی شریف را بخوانید:

دکتر هاشم اورعی

استفاده از تعرفه ترجیحی در سازمان همکاری شانگهای

دکتر هاشم اورعی در ابتدا درخصوص تاریخچه سازمان همکاری شانگهای گفت: در سال 1996 رهبران پنج کشور چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان با هدف برقراری توازن قوا و مقابله با نفوذ آمریکا و ناتو در منطقه سازمانی را تحت عنوان شانگهای 5 تشکیل دادند. کمی بعد ازبکستان نیز به این پیمان پیوست و نام آن به سازمان همکاری شانگهای تغییر یافت و دبیرخانه این سازمان نیز در پکن مستقر شد.

سپس تا سال 2004 مغولستان و یک سال بعد ایران، پاکستان، هند، افغانستان و بلاروس تقاضای عضویت در این سازمان کردند. در سال 2015 عضویت هندوستان و پاکستان به عنوان اعضای دائمی تصویب شد و در اجلاس اخیر سازمان همکاری شانگهای با عضویت ایران موافقت شد. البته این عضویت منوط به این است که مجلس شورای اسلامی عضویت ایران را تایید کند و پیش بینی می شود تا بهار سال آینده فرآیند عضویت کامل شود.

اورعی درخصوص نحوه عضویت در سازمان همکاری شانگهای گفت: این سازمان 3 نوع عضویت دارد، عضویت دائمی، ناظر و گروه شرکای گفتگو که در حال حاضر ترکیه جزو شرکای گفتگو محسوب می شود.

در سازمان همکاری شانگهای بین اعضا از تعرفه ترجیحی استفاده می شود. یعنی اگر قرار است ایران از کشورهای عضو شانگهای کالایی را خریداری کند با تعرفه بسیار پایین صفر تا 5 درصد محاسبه می شود. تعرفه ها را به اندازه ای پایین می آورند که اعضا ترجیح دهند با کشورهای عضو شانگهای تجارت کنند تا کشورهای خارج از این سازمان.

چرا سازمان همکاری شانگهای دارای اهمیت است؟

استاد دانشگاه صنعتی شریف در تشریح اهمیت سازمان همکاری شانگهای گفت: این سازمان 40 درصد جمعیت جهان، 30 درصد تولید ناخالص داخلی جهان، 30 درصد منابع نفت و گاز جهان و 50 درصد منابع اورانیوم جهان را شامل می شود. لذا به لحاظ ظرفیتی اهمیت زیادی دارد و می تواند به یک گروه تاثیرگذار در جهان تبدیل شود.

این سازمان از ابتکارات دیپلماتیک چین است و شکل گیری آن بازتابی است از رقابت های منطقه ای و جهانی کشورهای عضو و در راس آن چین با آمریکا و غرب، در راستای ایجاد توازن قوا در صحنه بین المللی.

درخواست عضویت رژیم صهیونیستی در سازمان همکاری شانگهای

وی درخصوص پیشینه شکل گیری این نوع سازمان ها در جهان گفت: بعد از جنگ جهانی دوم و اینکه دنیا نمی خواست جنگ جهانی سوم رخ دهد، به سمت تشکیل پیمان های بین المللی حرکت کردند که با همگرایی به امتیازات تجاری و امنیتی دست پیدا کنند. همچون اتحادیه اروپا که متمرکز بر اقتصاد و ناتو که متمرکز بر جنبه های امنیتی است، از موفق ترین های این پیمان ها محسوب می شوند.

استاد دانشگاه صنعتی شریف با بیان اینکه مدل سازمان شانگهای از پیمان های بین المللی تبعیت می کند، گفت: انگیزه اصلی ایجاد پیمان شانگهای مقابله با تروریسم، افراط گرایی و جدایی طلبی بود. برخلاف اتحادیه اروپا که بر اقتصاد و تجارت متمرکز است و ناتو که متمرکز بر جنبه های امنیتی است، از ابتدا بر این سه محور بنا شد، اما امروز سازمان شانگهای در حوزه ژئوپلیتیک نقش ایفا می کند.

به یاد داشته باشیم که گسترش سازمان همکاری شانگهای به عضویت ایران ختم نمی شود. از کشورهای دیگر از جمله بحرین، مصر و عراق دعوت شده است که به عضویت گروه شرکای گفتگو بپیوندند. عربستان، قطر و رژیم صهیونیستی درخواست عضویت داده اند. چین به این نتیجه رسیده است که باید بر این سازمان بیشتر سرمایه گذاری کند.

چرا پس از 17 سال با درخواست عضویت ایران موافقت شد؟

اورعی در پاسخ به این سوال که چرا با تقاضای عضویت دائمی ایران بعد از 17 سال موافقت شده است، گفت: این موافقت پژواکی از تحولات ژئوپلیتیک جهان بوده و اتفاقی نیست. روسیه در جنگ با اوکراین است و چون روند تجارت و مراودات اقتصادی این کشور با غرب به دلیل تحریم به مخاطره افتاده است و ناگزیر به حرکت به سمت شرق به ویژه چین است.

درخصوص چین لازم به ذکر است که دو سال پیش گروه چهارجانبه کواد که شامل آمریکا، استرالیا، ژاپن و هندوستان که پیمان نظامی و امنیتی است تشکیل شد. هدف این گروه مقابله با توسعه طلبی و نظامی چین است. لذا چین برای مقابله با این گروه و در عکس العمل به تشکیل گروه کواد می خواهد در سازمان همکاری شانگهای بیشتر سرمایه گذاری کند. از سوی دیگر چین مساله تایوان را دارد. لذا موافقت با عضویت ایران و تمرکز بیشتر روسیه و چین بر پیمان شانگهای واکنشی از شرایط موجود است.

چین و روسیه در راس سازمان همکاری شانگهای!

چگونه ممکن است اعضای یک پیمان هم باهم دوست باشند و هم دشمن؟

اورعی با بیان اینکه در راس سازمان همکاری شانگهای چین و روسیه قرار دارند، گفت: دو کشور چین و روسیه که رقیب تاریخی هم بوده اند، اکنون به دلایل ژئوپلتیک در یک جبهه قرار گرفته اند و دشمن و هدف مشترک باعث افزایش توجه به گسترش پیمان شانگهای به عنوان اهرمی در مقابل آمریکا و اروپا شده است. از قضا چین و روسیه در یک گروه قرار گرفته اند و در گروه مقابل آمریکا و اروپا قرار دارند.

وی درخصوص مشکلاتی که بر سر رسیدن سازمان همکاری شانگهای به مدل اولیه خود که اتحادیه اروپا و ناتو است،گفت: از بزرگترین مشکلات موجود این است که بسیاری از اعضای این پیمان دو به دو باهم اختلاف دارند و هنوز مسائلشان را حل نکرده اند. هندوستان و پاکستان جنگ مرزی دارند. چین و هندوستان اختلافات سرزمینی دارند. اخیرا نیز جنگی در مرز قرقیزستان و تاجیکستان رخ داده است که تعدادی کشته شده اند.

چگونه ممکن است اعضای یک پیمان هم باهم دوست باشند و هم دشمن؟ در پیوستن به یک سازمان و پیمان بین المللی مانند اتحادیه اروپا یا ناتو، اشتراک و همگرایی مهمترین مساله است. چگونه ممکن است دو کشور که در عین حال باهم در جنگ هستند، از طرف دیگر دور یک میز بنشینند و بر سر منافع مشترک گفتگو کنند؟ آیا می توان متصور شد که در اتحادیه اروپا بین دو کشور فرانسه و آلمان همگرایی وجود نداشته باشد؟

اوکراین با اینکه هنوز به ناتو نپیوسته است و فقط پیمان همکاری داشته است، بخشی از امکانات نظامی ناتو در اختیار اوکراین قرار گرفته است. زیرا فلسفه این پیمان ها یکی برای همه و همه برای یکی است. این سازمان ها با درک همگرایی و اشتراک پا می گیرد، اما این فلسفه در سازمان همکاری شانگهای وجود ندارد.

عدم همگرایی بین اعضای سازمان همکاری شانگهای

استاد دانشگاه صنعتی شریف با بیان اینکه آیا عدم همگرایی بین اعضا می تواند سازمان همکاری شانگهای را به یک سازمان پایدار و تاثیرگذار تبدیل کند؟ گفت: بسیاری از اعضای سازمان همکاری شانگهای تضاد منافع دارند و این بزرگترین نقطه ضعف سازمان است. هندوستان از یک طرف عضو گروه کواد است و از طرفی عضو سازمان شانگهای یا ترکیه که از یک سو عضو ناتو است و از طرفی عضو گروه شرکای گفتگو در سازمان شانگهای است و درخواست عضویت دائم در این سازمان را داده است و همزمان به دنبال پیوستن در اتحادیه اروپا است. این در حالی است که سازمان شانگهای می خواهد در مقابل اتحادیه اروپا و ناتو بایستد. آیا کشوری مانند ترکیه می تواند همزمان عضو دو کمپ باشد؟

اورعی در پاسخ به این سوال که چرا ترکیه می خواهد به سازمان شانگهای بپیوندد، گفت: دلیل اینکه ترکیه می خواهد به عضویت سازمان همکاری شانگهای درآید این است که می خواهد از آن به عنوان یک کارت برای پیوستن به اتحادیه اروپا استفاده کند. لذا با اینکه سازمان همکاری شانگهای دارای ظرفیت، جمعیت و جی دی پی قابل توجه است، اما اعضا باهم اختلاف دارند و ترکیب تیم به درستی چیده نشده است. همگرایی و عدم وجود منافع مشترک بزرگترین مشکل این سازمان است. آنچه اعضای این سازمان را بهم نزدیک می کند و در کنار هم قرار می دهد، تنها رقیب مشترک است.

در یک سال به دلیل جنگ روسیه و اوکراین و مواضع آمریکا درخصوص ماجرای تایوان، رقابت ژئوپلیتیک بین چین و روسیه با آمریکا و غرب ایجاد شده است. اکنون بُعد ضدغربی شانگهای تقویت شده است. در ابتدا قرار بر این نبود که سازمان شانگهای با غرب مقابله کند، اما به دلیل اتفاقات ژئوپلیتیک بُعد ضدغربی تقویت شده است. اتفاقا دلیل اصلی پذیرش ایران در سازمان همکاری شانگهای همین است. زیرا ایران صراحتا ضدغرب است و عضویت ایران در شانگهای سیگنالی از سمت چین و روسیه به غرب است.

به اندازه ای مساله تایوان برای چین مهم است که به نقل از وال استریت ژورنال پس از اینکه نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان سفر کرد، شی جین پینگ، رئیس جمهور چین که در دوران کرونا به غیر از هنگ کنگ به هیچ جایی سفر نکرده بود، شخصا در نشست سازمان همکاری شانگهای شرکت کرد.

از نظر پیمان شانگهای دشمن مشترکی به نام آمریکا وجود ندارد

استاد دانشگاه صنعتی شریف در پاسخ به این سوال که آیا پیمان شانگهای را می توان با ناتو مقایسه کرد، گفت: اینکه گفته می شود پیمان شانگهای رقیب جدی برای ناتو است، بسیار مبالغه آمیز است. حقیقت این است که سازمان همکاری شانگهای استحکام ناتو را ندارد و فاقد قوانین و قواعد مشخصی برای عضویت است. برخلاف اتحادیه اروپا که قوانین عضویت در آن کاملا مشخص است.

عضویت در سازمان همکاری شانگهای بیشتر متاثر از تصمیمات سیاسی رهبران کشورهای عضو است. نکته دیگر این است که در مورد بعد ضد آمریکایی پیمان شانگهای مبالغه می شود و این موضوع در حال حاضر بیشتر از سوی ایران و روسیه مطرح است. این در حالی است که کشورهای دیگر در این پیمان موضع ضدآمریکایی ندارند. حتی چین حداقل در ظاهر با آمریکا بسیار محتاطانه رفتار می کند و ژست ضدغربی نمی گیرد. لذا از نظر پیمان شانگهای دشمن مشترکی به نام آمریکا وجود ندارد و این موضوع تنها از سوی ایران و روسیه مطرح می شود.

آیا قرار است جهان به سمت دوقطبی جدید پیش رود؟

اورعی درخصوص آینده سازمان همکاری شانگهای گفت: آنچه مسلم است این است که هرچه روسیه و چین بهم نزدیک شوند و فاصله آنها از آمریکا و غرب بیشتر شود به تقویت شانگهای کمک می کند. سوال مهمی که مطرح می شود این است که آیا قرار است جهان به سمت دوقطبی جدید پیش رود؟ دوقطبی که از یک سو چین و روسیه و از سوی دیگر آمریکا و اتحادیه اروپا قرار دارد؟

اگر جواب مثبت باشد، شانگهای می تواند یک ابزار مناسب برای چین و روسیه باشد. قابل ذکر است که چین و روسیه اختلافات تاریخی دارند و در صورت تغییر شرایط فعلی ممکن است این اختلافات سر باز کند. امروز روسیه مجبور است به طرف چین حرکت کند. چین در حال حاضر بر سر تایوان با آمریکا اختلاف دارد، اما کافی است اوکراین با روسیه به توافق برسد و در این صورت شرایط می تواند به سرعت تغییر کند.

پکن از سازمان شانگهای به عنوان کارت استفاده می کند

این استاد دانشگاه مشکل اصلی بر سر توسعه پیمان شانگهای را ترکیب اعضا دانست و گفت: این اعضا باهم اختلافات اساسی دارند و نمی توان انتظار داشت آنقدر همگرا شوند که به صورت متحد مقابل آمریکا و اروپا قد علم کنند.

به یاد داشته باشیم که اختلافات بین کشورها دائمی نیست. پس از جنگ جهانی دوم که آلمان اروپا را با خاک یکسان کرد، هیچکس تصور نمی کرد که آلمان تنها بعد از چند دهه به یکی از پایه های اصلی اتحادیه اروپا تبدیل شود. قابل تصور نبود که همان کشوری که اروپا را به جنگ جهانی کشانده بود در حال حاضر سردمدار اتحادیه اروپا باشد.

پس نباید بر سر اختلافات کشورها حساب دائمی باز کرد و در نتیجه باید به سازمان همکاری شانگهای زمان داد. باید منتظر ماند و دید که تحولات پیش رو در صحنه ژئوپلیتیک جهان ، آینده این سازمان را چگونه رقم می زند.

نکته مهم این است که آینده شانگهای تا حد زیادی در گرو نحوه تعامل آمریکا با روسیه و چین است. یعنی دیگر اعضا دنباله رو هستند و بستگی به تصمیم پکن دارد. سوال این است که آیا پکن به دنبال این است که به ابرقدرت تبدیل شود و در مقابل آمریکا قد علم کند یا نه؟

پکن در حال حاضر با دو انتخاب رو به رو است. اگر به دنبال سیاست تهاجمی باشد و بخواهد در مقابل غرب قد علم کند، قطعا این تصمیم سازمان همکاری شانگهای را به صورت مثبت تحت تاثیر قرار خواهد داد.

اما اگر پکن با رویکرد صلح آمیز به دنبال افزایش قدرت باشد، این یعنی پکن نیازی به سازمان شانگهای ندارد، مگر اینکه از آن در مواقع لازم به عنوان یک کارت استفاده کند.

سازمان همکاری شانگهای خارج از کنترل ایران است/ ایران باید از آن به عنوان یک کارت استفاده کند

اورعی با بیان اینکه آینده این سازمان هرچه باشد خارج از کنترل ایران است. درخصوص وضعیت ایران در این سازمان گفت: بسیاری از کشورهای عضو شانگهای، عضویت در این سازمان را به عنوان یک کارت بازی می دانند و به دنبال امتیازگیری از غرب هستند. اگر ترکیه تقاضای عضویت در این سازمان می دهد برای این است که با کارت سازمان به عنوان فشاری بر غرب و پیوستن به اتحادیه اروپا استفاده کند. چین در فکر این است که تایوان را به دست آورد و دور نیست آن روزی که آمریکا و چین بر سر تایوان به توافق برسند و در مقابل، چراغ سازمان همکاری شانگهای را خاموش کنند.

وی با بیان اینکه ایران هم باید از شانگهای به عنوان کارت در مذاکرات برجام استفاده کند، گفت: اینکه گفته می شود عضویت ایران در سازمان شانگهای، ایران را بی نیاز از احیای برجام می کند، جنبه تبلیغاتی دارد و دور از واقعیت است. اصرار ایران مبنی بر اینکه شانگهای یک ناتوی شرقی است، در کل بی پایه است. چون این سازمان در حال حاضر فاقد ویژگی های مهمی چون اهداف مشترک، میزان همگرایی و استحکام نهادی است.

در شانگهای سطح همگرایی اعضا مثل ناتو هنوز محقق نشده است و مشخص نیست که بتواند روزی محقق شود. پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای مشکلات ایران ناشی از بهم خوردن برجام را حل نمی کند. اساسا پیوستن ایران به شانگهای می تواند یک کارت باشد و با سیاست خارجی ایران مبنی بر منطقه گرایی و نزدیکی به قدرت های نوظهور و همه جانبه گرایی همخوانی دارد. ولی ایران باید ارزیابی درستی از وزن این کارت داشته باشد.

شانگهای می تواند یک بلوک اقتصادی - سیاسی قدرتمند در مقابل غرب شود؟

استاد دانشگاه صنعتی شریف گفت: سوال مهم این است که ایران به چه سمتی حرکت می کند؟ اگر قصد دارد شانگهای را جایگزین برجام کند، مسیر اشتباهی است، اما اگر قرار است به عنوان یک کارت در مذاکرات برجام استفاده کند، تصمیم درستی است.

انتخاب اول وقتی عملی است که پیمان شانگهای به ظرفیت های لازم دست یابد، که نه تنها تاکنون دست نیافته است بلکه اطمینانی هم نیست به آن نقطه برسد. همگرایی در ناتو و اتحادیه اروپا در حد بسیار بالایی قرار دارد. اگر این همگرایی صورت بگیرد پیمان شانگهای می تواند به قدرت نظامی، اقتصادی و اتمی قابل توجهی دست پیدا کند و تبدیل به یک بلوک اقتصادی – سیاسی قدرتمند در مقابل غرب شود و ادعا کند که ناتوی شرقی شده است.

این آرزوی بزرگ ایران است. اما در این مسیر پیچ و خم بسیاری وجود دارد و قابل پییش بینی نیست و باید در انتظار تحولات پیش رو در صحنه جهانی باشیم.

اورعی در آخر گفت: ایران اکنون باید به دنبال این باشد که به بازار جهانی دست پیدا کند. این سازمان نه تنها برجام را نفی نمی کند، بلکه با احیای برجام این سازمان می تواند برای ایران بیشتر حائز اهمیت باشد. چون ایران وارد یک بازار شده است. بزرگترین مزیت عضویت ایران در شانگهای این است که بازار ایران بزرگتر می شود. اگر بتوانیم با کالای باکیفیت و قابل رقابت در این سازمان نقش اساسی ایفا کند. در این صورت این سازمان می تواند برای ایران مانند یک ماهی باشد که از تنگ در آمده و به رودخانه انداخته شده است!

وبگردی