مالباخته12 شب خیابان های تهران زیر پا گذاشت تا دزد خودرواش را یافت

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ماجرا به مهرماه امسال باز می گردد. زمانی که یک کارمند دولتی در شهرستان شمیرانات تهران، خودرویی که از طرف اداره در اختیارش بود که طبق معمولکنار منزلش پارک می کند، قفل پدال و قفل فرمان می زند و می رود تا فردا صبح؛ اما صبحش به شکلی متفاوت شروع می شود.

او به خبرنگار رکنا گفت: دقیقا جلوی مغازه ای که دوربین مداربسته دارد ماشین را پارک کردم. صبح؛ وقتی می خواستم به سر کار بروم، با صحنه ای مواجه شدم که انگار دنیا بر سرم خراب شد. ماشین را دزدیده بودند!

وی در ادامه گفت: من برای اعلام این سرقت به کلانتری رفتم. از آنجایی که این ماشین اداره محل کار من بود، ماموران کلانتری به من گفتند که حتما باید از اداره خودم معرفی نامه داشته باشم. این کار درستی است؛ ولی با توجه به اینکه می خواستم فرایند سریع تر طی شود، قصد داشتم کارت خودم را پیش آنها امانت بگذارم تا بعد به اداره بروم و معرفی نامه بیاورم. من تا این مسیر را رفتم و برگشتم، سه ساعت طول کشید. بعد از آن به من نامه زدند که باید به دادسرا بروم؛ اما دادسرایی که من را فرستاده بودند، اشتباه بود و من اصلا نباید به آنجا می رفتم. من از شرق تهران به غرب تهران رفتم و باز هم چند ساعتی زمان را از دست دادم.

این فرد مال باخته تاکید کرد: انتظار می رفت تضییع زمان نشود. من به دادسرای اداری رفتم و بعد به یک پایگاهی در نزدیکی منزلم ارجاع داده شدم و از من خواستند فیلم این سرقت را برایشان ببرم. از مغازه هایی که در آن مسیر بودند فیلم ها را گرفتم ولی متاسفانه تصویر خیلی واضح نبود. عملا کارهای اداری انجام شده بود. با این وجود مدارکم را برای تشخیص هویت به آگاهی شاپور نیز فرستادم.

12 شب گشت در خیابان های تهران، برای یافتن اثری از ماشین دولتی سرقت شده

او گفت: بعد از این، خودم طی 12 شب، من خیابان ها و پارکینگ های تهران را زیر پا گذاشتم. من یک کارمند اداری هستم و بعد از ساعت اداری به خیابان ها می رفتم تا بلکه ماشین را پیدا کنم. شب آخر، من دیگر خسته شده بودم و دیگر نمی خواستم به بیرون بروم تا اینکه تصمیم گرفتم آن شب را نیز به دنبال ماشین بگردم. دامادم نیز همراهم آمد. ساعت حدودا هفت شب بود. در مسیر که بودم، ماشینی را شبیه ماشین مفقود شده خودم دیدم؛ ولی پلاکش تغییر کرده بود. وقتی از کنار ماشین عبور کردم، دیدم پلاک جلو ندارد. این باعث شد من به آن مشکوک شوم. کمی به ماشین نزدیک شدم و دیدم تمام وسایل داخلی ماشین نیز تغییر کرده است؛ اما ماشین یک نشانه داشت که از روی آن توانستم تشخیص دهم که دزد را پیدا کرده ام.

نشانه ای روی کاپوت ماشین؛ معجزه رخ داد !

این فرد مال باخته افزود: قبلا این ماشین تصادفی داشت که روی کاپوتش علامتی مانده بود که من از روی همان علامت متوجه شدم ماشین را پیدا کرده ام. جلو رفتم و خیلی تند از راننده خواستم کارت ماشین را بدهد و بعد به او گفتم این ماشین سرقتی است. تا این جمله را گفتم او پا به فرار گذاشت؛ اما دامادم و شخصی که با او تصادف کرده بود دنبالش می دوند و او را می گیرند. 

وی تاکید کرد: جالب آنجاست که وقتی من با پلیس 110 تماس گرفتم، از دو واحد کلانتری با هم مامور به صحنه فرستادند و هر دو تاکید داشتند کشف سرقت از طرف آنهاست. یکی از آنها سارق را برد و دیگری ماشین را! از آنجایی که خانواده سارق برای گرفتن رضایت نزد من آمده بودند، من شخصا از سارق شکایتی مطرح نکردم و موضوع را به اداره خودمان سپردم. من همه اینها را به خاطر دعای پدر و مادرم می دانم؛ چراکه تا کنون، همچین معجزه ای برایم رخ نداده بود.