صداو سیما باید جنس خوب به مردم تحویل بدهد/ برخی از محصولات دوبله در کشور بی کیفیت و خطرناک هستند

صدایش جادویی است و یکی از نوستالژیک ترین صداها را در میان دوبلورهای نسل اول ایرانی دارد. صحبت کردن با او می تواند شما را وارد ماشین زمان کند و به اعماق کودکی و نوجوانی خود سفر کنید هنگامیکه با شوق فراوان پای تلویزیون سیاه و سفید می نشستیم تا رابین هود را ببینیم و یا فیلم های روز دنیا را با بازی «نیکلاس کیج» تماشا کنیم. یکی از ماندگارترین اجراهای او در فیلم روز واقعه بود زمانیکه دیالوگ پایانی فیلم را می گفت: «من حقیقت را بر زنجیر دیدم، من حقیقت را پاره پاره در خاک دیدم، من حقیقت را بر سر نیزه دیدم».

مهم نیست عاشق چه ژانری از سینما باشید. شما قطعا تاکنون چندین اجرا از ژرژ پطروسی ، دوبلور بزرگ ایرانی را در ژانرهای مختلف سینمایی در طی 4 دهه اخیر شنیده اید که یکی از آنها در اعماق ذهن شما توانسته جایگاه ارزشمندی را به خود اختصاص دهد. خودش می گوید حال دوبله ایران در حال حاضر خوب نیست و یکی از نکاتی که روی آن تاکید دارد بی توجهی به زبان فارسی و نحوه درست ادای کلمات در پروژه های دوبله عنوان می کند.

او یقین دارد که این توان ایرانیان در تبدیل یک فن به هنر است که توانسته هنر دوبله ایرانی را به ویژه در میان نسل اول و دوم این عرصه در چنین سطحی از کیفیت و زیبایی به مردم عرضه کند اما به قدری متواضع است که در ادای تک تک کلمات حساسیت به خرج می دهد تا مبادا تعریف و توصیفی هرچند اندک از فعالیت های هنری خود تلقی شود. قبل از مصاحبه گپ و گفتی در تحریریه با او داشتیم دغدغه اصلی او ایران بود. نگران بود اما امیدوار هم بود.

ژرژ پطرسی

ژرژ پطروسی، هنرمند برجسته کشورمان در گفتگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، بیان کرد: همیشه درباره دوبله معتقد بودم که یک مقایسه ای باید با ترجمه کتاب صورت بگیرد تا بتوانیم مساله را بهتر درک کنیم. کتاب وقتی ترجمه می شود در حقیقت یک متنی که به زبان دیگری نوشته شده است ترجمه می شود و متن آن در اختیار افراد و علاقه مندان گذاشته می شود.

وی افزود: این مساله در دوبله قدری متفاوت است و عوامل مختلفی از جمله بازیگر، فیلمبردار، موسیقی، دکوپاژ و قطع هست و شرایط متفاوتی با ترجمه دارد. اصل ماجرا در دوبله به ترجمه بر می گردد به این شکل که متن ترجمه شده دیالوگ های فیلم در اختیار مدیر دوبلاژ قرار گرفته می شود و او روی متن کار می کند.

این دوبلور ایرانی به اولین باری که یک فیلم خارجی در ایران دوبله شده است اشاره و تاکید می کند: آقای دکتر کوشان زمان جنگ در ترکیه بوده و تصمیم می گیرد که یک فیلم فرانسوی را دوبله کند و زمانیکه به ایران می آید و این فیلم اکران می شود به شدت مورد استقبال قرار می گیرد.

پطروسی اضافه کرد: هم نسلان من در هنر دوبله در حقیقت یک گناه بزرگی مرتکب شدند و گناه آنها این بود که یک مساله خشک و فنی را تبدیل به یک هنر متعالی کردند و اگر کسانی می گویند که با صدای این افراد خاطره داریم در حقیقت فقط صدا نیست بلکه این خود آن افراد، فیلم و خاطراتی است که از طریق صدای آنها ایجاد شده است.

او تاکید می کند: به همین دلیل است که این صداها حتی اگر آنها را از دست داده باشیم بازهم با صداهایشان ماندگار هستند و ما تا ابد صحنه ها و لحظات زیبایی را که برای ما خلق کرده اند را فراموش نمی کنیم.

هنرمند برجسته کشورمان با انتقاد از برخی از سیاست های فعلی صداوسیما در مواجهه با هنر دوبله در ایران، تصریح کرد: بخش مهمی از دوبله باید بر زبان فارسی و کیفیت دوبله متمرکز شود و زمانیکه به یک مترجم با سواد آگاه و دوبلور کاربلد و حرفه ای فرصتی داده نمی شود و یا دستمزدهای آنها به گونه ای تعیین می شود که انگیزه کار برای آنها باقی نمی ماند، نمی توان امیدی به توسعه و شکوفایی این هنر داشت.

این دوبلور ایرانی افزود: وقتی که یک فیلمنامه ای را به یک مدیر دوبلاژ می دهند و می گویند تا فردا باید به ما تحویل دهید محصولی که در اختیار مخاطب قرار می گیرد نه تنها بی کیفیت بلکه بسیار خطرناک نیز خواهد بود.

وی گفت: وقتی که ما در کشور یک دستگاه فرهنگی بزرگی مانند صدا و سیما داریم و وظیفه آن ارایه سرویس فرهنگی به مردم است و در مورد تمامی مسائل فرهنگی از جمله تئاتر، موسیقی و فیلم وظیفه بزرگی بر عهده دارد که باید به آن عمل کند.

پطروسی ادامه داد: صداوسیما رسما متعلق به مردم ایران است، با بودجه مردم اداره می شود و این بودجه باید به مردم برگردد. به این معنی که وقتی پولی از مردم می گیریم باید جنس خوب به آنها تحویل دهیم در مورد دوبله هم این مساله صدق می کند و باید متن درست و افراد کاربلد پروژه های دوبله را در دست بگیرند.

ژرژ پطروسی

او می گوید: وقتی یک خانواده ایرانی پای تلویزیون می نشیند تا یک فیلم یا سریال را تماشا کند انتظار دارد که یک فیلم خوب با موضوع خوب، بازیگران خوب و در صورت اینکه یک فیلم خارجی است با دوبله مناسب این را مشاهده کند و این انتظار زیادی نیست زیرا با پول کم ماست خوب به شما نمی دهند.

هنرمند برجسته دوبله ایران در پاسخ به این سوال که چه فیلمی را در حال حاضر به مخاطبان خود پیشنهاد می کنید که آن را مشاهده کنند، بیان کرد: پیشنهاد من در حال حاضر فیلم (Interstellar) بین ستاره ای است. زیرا این فیلم به اعتقاد من با مختصات انسانی ساخته شده است و مهم نیست ژانر آن چه چیزی باشد.

وی گفت: من به همه توصیه می کنم که این فیلم را مشاهده کنند زیرا این فیلم توسط یک انسان گرایی که به نوع بشر توجه ویژه ای داشته، ساخته شده است و به اعتقاد من این فیلم مصداق بارز سینمای دینی است زیرا عواطف انسانی را در شما تقویت می کند و دغدغه سرنوشت بشر را به مخاطب القا می کند.

پطروسی در پاسخ به این سوال که بین سه شخصیت بزرگ ایرانی، سعدی، فردوسی و خیام به کدام یک علاقه مندی بیشتری دارید؟ افزود: نمی توان بین این سه شخصیت بزرگ یک نفر را انتخاب کرد. سعدی آموزگار سخن و اخلاق بوده است، فردوسی هم زبان فارسی را به صورت یکدست و منسجم عرضه کرد و این بسیار کار بزرگ و ارزشمندی بود اما خیام را جور دیگری دوست دارم. قالب صحبت های خیام به دور از لفاظی است و همزمانی که یک دنیا زیبایی در اشعار او نهفته است توانسته مفاهیم بسیار بزرگی را در 4 خط به مردم منتقل کند.

این دوبلور ایرانی در پاسخ به سوال خبرنگار رکنا در مورد اینکه به کدام یک از کارهای خود بیشتر از بقیه آثارتان علاقه مند هستید، تاکید کرد: سریال روزی روزگاری را خیلی دوست دارم و این کار برای من ارزش والا و ویژه ای دارد زیرا این یک نوع کمدی خاص با رنگ و بوی کاملا ایرانی است و یکجوری من را یاد مینیاتورهای قدیمی می اندازد. روز واقعه نیز از جمله کارهایی است که علاقه بسیاری به آن دارم.

وی در پاسخ به این سوال که بین همکارانتان به کدام صدا بیش از بقیه علاقه مند هستید؟ گفت: عده همکارانی که صدای آن ها را دوست دارم خیلی زیاد است. من عاشق صدای کاملی بودم، صدای جلیلوند را خیلی دوست داشتم، منوچهر اسماعیلی یک انسان خارق العاده بود در این کار، ژاله کاظمی برای همیشه یگانه بود، این به این معنی نیست که بقیه خوب نبودند بقیه همه درخشان بودند. تاجی احمدی مگر نمونه آن وجود دارد. رفعت هاشم پور، آقای رسول زاده و حتی افرادی که گاهی وقت ها از نظر شما شاخص نبودند کارهای زیبایی انجام می دادند.

خبرنگار: مسعود لاهوت