حجم ویدیو: 94.52M | مدت زمان ویدیو: 00:05:43

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا،  محمدعلی مجاهدی ، پدر شعر آیینی کشور، ملقب به « شمس الدین » و متخلص به « پروانه »، که در خانواده ای روحانی در شهر قم متولد شده است. او بنیان گذار ترکیب « شعر آیینی » و همچنین انجمن ادبی محیط است. مجاهدی در دبیرستان دین و دانش قم که در آن زمان، شهید دکتر بهشتی ریاست آن را بر عهده داشته و همچنین دبیر زبان انگلیسی اش بوده، درس خوانده است.

به گفته محمد علی مجاهدی، محیط پرورش او، کاملا مذهبی بوده و این سبب شده تا او هم گرایشاتی اینچنینی پیدا کند. او سرودن شعر را از سال سوم دبیرستان شروع کرده و رفته رفته جذب انجمن های ادبی شده است.  انجمن ادبی محیط در قم، که در سال ۱۳۴۲ توسط او پایه گذاری شده، یکی از قدیمی ترین انجمن های شعر در کشور است.

عده ای با عنوان «شعر آیینی» مخالف بودند 

محمدعلی مجاهدی به رکنا می گوید: بیشتر چهره های مطرح شعر آیینی، در این انجمن حضور داشته و پرورش پیدا کرده اند.

او همچنین اضافه می کند: ترکیب شعر آیینی را نیز من برای اولین بار استفاده کردم. عده ای آن زمان ها مخالفت می کردند و می گفتند این ترکیب درست نیست و باید از همان ترکیب قدیمی؛ یعنی شعر مذهبی استفاده کرد؛ اما من معتقد بودم مذهب از نظر معنایی با آیین مترادف است. همچنین معتقد بودم و هستم که شاعرانی می توانند در این عرصه قدسی قلم بزنند که آیینگی وجود خودشان را پیدا کرده باشند و غبار را از روی آن پاک کنند. 

محمدعلی مجاهدی در ادامه می گوید: وقتی در انجمن های ادبی قبل از انقلاب، مثل حافظ، قلم و... شرکت می کردیم، عده ای فکر می کردند شعر مذهبی یک شعر ضعیف است و از لحاظ ساختاری حرفی برای گفتن ندارد. این تغییر نام باعث شد که این ذهنیت منفی را که از گذشته شکل گرفته از بین برده شود.

مجاهدی با تاکید بر اینکه شاعر آیینی، به جای اینکه یک معشوق خیالی را معرفی کند با مقدسات ارتباط بر قرار می کند، می افزاید: مقدسات برای همیشه زنده هستند و حضور دارند. یک شاعر متعهد آیینی بر این باور است که برای بهترین بندگان خدا باید بهترین آثار را آفرید. 

بایدها و نبایدهای شعر آیینی چیست؟

او در خصوص بایدها و نباید شعر آیینی می گوید: برخی فکر می کنند شعر مذهبی، محدود به منقبت و مرثیه اهل بیت می شود؛ اما اینطور نیست و قلمرو موضوعی شعر آیینی از یک گستره بسیار وسیع تشکیل شده است. برای همین است که در تعریف شعر آیینی می گوییم که هر مقوله ای که به نحوی متاثر از منابع متقن وحیانی مثل قرآن و متون متین تاریخی و روایی باشد این گونه اشعار را به عنوان شعر آیینی می شناسیم؛ بنابراین مرثیه و منقبت تنها یک قطعه از پازل شعر آیینی است.

این شاعر آیینی در ادامه در تبیین گفته هایش می افزاید: کتاب شکوه شعر عاشورا که در سال 1380 آن را به چاپ رساندم، اولین منبع متقنی است که دانشجویانی مقاطع دکتری و کارشناسی ارشد از آن بهره می برند. همچنین در کتاب  کاروان شعر عاشورا حدود 300 شاعر پارسی زبان از صده چهارم تا عصر حاضر را معرفی کردم و بهترین آثارشان را در کتاب آورده ام که باز این هم یکی از منابع خوبی است که در اختیار کسانی است که می خواهند در این عرصه فعالیت کنند.

مجاهدی در پایان به یکی از خاطراتش که با مخاطبانش داشته است اشاره می کند و می افزاید: در یکی از سفرهایم به حرم حسینی، مشغول راز و نیاز بودم و شخصی دست بر شانه من گذاشت و یکی از شعرهای عاشورایی من را خواند و شروع به گریه کردن کرد. او به من گفت که مشغول زمزمه کردن این شعر من بوده است که ناگهان مرا دیده و این برایش بسیار جالب بود.

روح بزرگش دمیده است جان در تن کوچک من

سرگرم گفت وشنود است او با من کوچک من

 

وقتی که شبهای تارم در انتظار سپیده است

خورشید او می تراود از روزن کوچک من

 

یک لحظه از من جدا نیست بابای خوبم ببینید

دستان خود حلقه کرده است بر گردن کوچک من

 

می خواستم از یتیمی ، از غربت خود بنالم

دیدم سر خود نهاده است بر دامن کوچک من

 

گفتم تن زخمی اش را ، عریانی اش را بپوشم

دیدم بلند است و، کوتاه پیراهن کوچک من

 

در این خزان محبت دارم دلی داغ پرور

هفتاد و دو لاله رسته از گلشن کوچک من

 

از کربلا تا مدینه یک دفتر خاطرات است

با رد پایی که مانده است از دشمن کوچک من

 

دنیا چه بی اعتبار است در پیش چشمی که دیده است

دار الامان جهان را در دامن کوچک من

 

آنان که بر سینه دارند داغ سفر کرده ای را

شاخه گلی می گذارند بر مدفن کوچک من