کلید گمشده خوشبختی دختران دم بخت + راهکارها

به گزارش گروه اجتماعی رکنا، برای داشتن یک زندگی ایده‌آل فرد باید برخی مسائل را در وجود خود بررسی کند تا بداند کدام‌یک از ملاک‌ها برای یک ازدواج مناسب، ‌پسندیده به شمار می‌رود. جایگاه‌های اجتماعی مناسب، داشتن شغل عالی، وضعیت اقتصادی مطلوب و... ملاک اصلی برای یک ازدواج موفق به شمار نمی‌رود، زیرا این موارد در اولویت‌های درجه دوم دسته‌بندی می‌شوند و برای تشکیل خانواده‌ای موفق باید اخلاق، اعتماد، اعتقادات، سازگاری و تفاهم را در رأس قرار داد، زیرا در هر برهه‌ای از زندگی افراد پیشرفت و ترقی را شاهد خواهند بود، اما ملاک‌های اخلاق‌گرایانه باید از همان ابتدا در طرفین وجود داشته باشد تا بتوانند با همفکری،‌ همدلی و مشارکت به ملاک‌های درجه دوم دست پیدا کنند.

 تمایل به تشکیل خانواده در هر فردی وجود دارد و جزئی از ذات همه انسان‌هاست که در کنار فرد دیگری کامل‌تر شوند. افرادی که ارزش‌های مادی‌گرایانه را ملاک اصلی قرار می‌دهند، نه‌تنها در برخورد با فرد مقابل دچار مشکل می‌شوند، بلکه ممکن است نگاهی مادی به همه جنبه‌های زندگی داشته باشند و شکست‌های تلخی را در مراحل زندگی فردی، اجتماعی و شغلی خود تجربه کنند.

نگاهی خسته

به گزارش رکنا، از سن 15 سالگی خواستگاران خوبی داشتم، اما چون جوان بودم و زیبا، تصور می‌کردم ممکن است همیشه بهترین شرایط را برای یک ازدواج ایده‌آل داشته باشم. برای هر کدام از خواستگارانم یک ایراد درمی‌آوردم، تا اینکه به سن 20سالگی رسیدم و وارد دانشگاه شدم. از همان جا هم خواستگاران زیادی داشتم، اما باز هم همان قصه همیشگی تکرار می‌شد.

خانواده‌ام از دستم خسته شده بودند. شغل خوبی پیدا کرده بودم و سعی داشتم تا مقطع دکترا درس بخوانم. هر روز بیشتر از قبل پله‌های موفقیت را طی می‌کردم تا اینکه چشم باز کردم و خود را در آستانه 40 سالگی دیدم. موهایم کم‌کم سفید شده بودند و دیگر مثل سابق نه زیبایی داشتم و نه خواستگار خوبی، تنهای تنها شده بودم. مدیر‌عامل شرکتی بزرگ بودم و دلم می‌خواست برای باقی عمرم یک همدم داشته باشم، اما در این سن هیچ مورد مناسبی برای ازدواج نداشتم. روزها برایم کسل‌کننده شده بود و گرد پیری چهره‌ام را پوشانده بود. شور و شوق جوانی در وجودم رنگ نداشت و هر روز که می‌گذشت، بیشتر احساس فرسودگی می‌کردم. زندگی‌ام را به پول و ثروت باخته بودم.

 ازدواج، امری پسندیده

ازدواج به عنوان یک امر پسندیده در فرهنگ‌مان تلقی می‌شود و مورد تاکید و سفارش بزرگان است، اما در واقعیت امری ساده و آسان به نظر نمی‌رسد. توقعات جوانان امروزی اززندگی زناشویی بر مبنای علایق و سلیقه‌های آنها و طرز تفکر و دیدگاه جوانان به زندگی بسیار تغییر یافته است. دکتر رضا احمدی، روان‌شناس و مدرس دانشگاه می‌گوید: در وهله اول بهتر است دو موضوع ملاک و شرایط را کاملا از یکدیگر تفکیک کرد تا بتوانیم مقدمه‌ای برای توضیح خوشبختی که مهم‌ترین عامل تشکیل خانواده است و همگی افراد به دنبال کسب آن هستند به دست بیاورند.

ملاک‌ها یعنی آنچه در طرف مقابل مورد انتظار است که همان ویژگی‌ها و خصلت‌های کلی و اختصاصی هستند که در افکار و ذهن خود در وجود فرد مقابل فرض می‌کنیم. این موضوع به دو قسمت قابل دسته‌بندی است؛ نخست رویاهای همراه با آرزوست که اغلب دست‌نیافتنی و خیال‌انگیز است و نیز واقعی و آزمون‌پذیر که معمولا در دسترس و قابل سنجش است را می‌توان با شناخت خود و توقعات و انتظارات سالم بر مبنای تجارب زندگی گذشته درذهن بسازیم و عملا در دنیای خارج به جست‌وجوی آن در فردی که مورد نظر است و به عنوان خواستگار یا هدف خواستگاری در نظر گرفته‌ایم، بررسی کنیم.

این روان‌شناس در ادامه می‌گوید:‌ از طرفی در شرایط یا ویژگی‌هایی که در افراد وجود دارد، از ابعاد مختلف فیزیکی، شخصیتی، اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی در خود سراغ داریم نیز معمولا بر‌گرفته از تجارب زندگی گذشته افراد است، به ‌گونه‌ای با سرد و گرم زندگی ویژگی‌ها و صفاتی را به طور واقعی در وجود خود ساخته‌ایم و اکنون با این شرایط خود را آماده ازدواج دانسته و به طرف مقابل عرضه می‌کنیم. این عرضه متناسب با تقاضای طرف مقابل (ملاک‌های طرف مقابل) می‌تواند در صورتی که هماهنگی بالایی به دست آورد، ضامن مهم‌ترین فاکتور مورد مقایسه با دیگران یعنی خوشبختی شود، اما واژه خوشبختی یعنی یک احساس درونی مثبت نسبت به داشته‌ها و نداشته‌های زندگی زناشویی در قیاس با اهداف واقع‌گرایانه و نه خیال‌پردازانه نسبت به روزگار گذشته خود تا به اکنون است.

عوامل سازنده

عوامل سازنده خوشبختی متعدد و متنوع و به فراخور اموال انسان‌های متفاوت و بر اساس دیدگاه‌های مختلف است. مهم این است که افراد به جای خوشبختی از دید دیگران خود احساس خوشبختی می‌کنند، یعنی نه با تعریف از دیگران بلکه با تعریف خود از خوشبختی این احساس را در درون خود زنده کنیم.

 دکتر احمدی، روان‌شناس می‌گوید: از نظر روان‌شناسی عوامل سازنده خوشبختی به طور کلی شامل وضعیت اقتصادی، تناسب فرهنگی، وضعیت جسمانی و فیزیکی، روابط اجتماعی و تناسب اخلاقی هستند که می‌توان هر کدام را به عنوان مثال تا سقف صد نمره‌گذاری کرد و نکته بسیار مهم اینکه هیچ‌کدام از این عوامل به تنهایی و بدون کمک دیگر عوامل ضمانت واژه خوشبختی را نمی‌کند، یعنی در صورتی که تمام عوامل تا اندازه معقولی به عنوان مثال 70 به بالا برای فرد نمره‌ای کسب کند، میانگین این عوامل اگر از نقطه 65 درصدی بالاتر باشد می‌تواند خوشبختی را به شکل ایده‌آل برای افراد به ارمغان بیاورد و متاسفانه جوانان تک‌بعد‌نگر خوشبختی را با یکی از این فاکتورها بیشتر به دلیل مقایسه با دیگران جست‌وجو می‌کنند و با همان یک بعد به تعریف این واژه‌ها کلی می‌پردازند. مثلا در صورتی که تحصیلات طرف مقابل در مقطع دکترا باشد، تصور خوشبختی می‌کنند تا اینکه از نظر ظاهر و چهره زیبایی را تنها ملاک دانسته و خوشبختی را در ارتباط مستقیم با آن یک بعد حساب می‌آورند.

وی ادامه می‌دهد:‌ در صورتی که از دیگر ابعاد غافل می‌شوند و پس از تشکیل خانواده متوجه ضعف‌ها و مشکلات زندگی به دلیل تک‌بعد‌نگری می‌برند، متاسفانه آمار اختلافات زناشویی و نیز ترک ارتباط زناشویی و قالب متارکه و طلاق دقیقا شاهد این ادعاست. همه افراد مذکور دیدگاهی متفاوت از دیدگاه قبل از ازدواج خود دارند، اما تجربه و عملی که در این مسیر به دست آورده‌اند، به قیمت واژه احساس بدبختی است.

در روابط بین‌فردی متاسفانه چشم و هم‌چشمی و مقایسه‌های پنهان شخصیت خود با دیگران اغلب در قالب مقایسه ناداشته‌های خود با داشته‌های دیگران تحریک‌کننده نظام فکری تک‌بعدی‌نگر است. به طور مثال جمله‌هایی مانند خوش به حال دوستان، آنها همسری با این ویژگی دارند و... فقط تاثیرات منفی می‌گذارد. تمام تلاش افراد باید برای عبرت گرفتن از یک بعد شکست باشد و غفلت از دیگر ابعاد ضامن خوشبختی او نیز یک بعد احساس بدبختی خود و غفلت از ابعاد مثبت داشته‌های‌مان است.

 ماهان موسوی