چرا در خیابان به ما فحش می دهند؟
رکنا: یک روانشناس و مشاور خانواده به تشریح ریشه خشونت کلامی و آسیبهای آن پرداخت و راه حل از بین بردن این رفتار را کنترل خشم درونی بیان کرد.
خیابان / به گزارش رکنا، کافی است که در یکی از خیابانهای تهران چه خلوت و چه شلوغ، یک لحظه کلاج ماشین زیر پایت سُر بخورد و چند ثانیه ای دیرتر دنده را عوض کنی تا ماشین پشت سری که راننده اش تمام زندگی اش به همین چند ثانیه بند است و عجله دارد که یک دقیقه زودتر برسد به مقصد و اتم بشکافد! کلی نقل و نبات مرغوب و دسته اول نثارت کند یا کافی است یک چهره سرشناس در فضای مجازی یک کلمه اینورتر یا آن ورتر از خوشایند بعضی ها حرف بزند تا افراد همیشه در صحنه فحش و فضیحت هایی که در عمرتان هم به گوشتان نخورده، با خیال راحت و بی پروا نصیبشان کنند.
راستی این همه خشم، این همه طلبکاری و این همه بی مهری از کجا می آید؟ مردمی که همیشه به مهربانی و خونگرمی و مهمان نوازی شهره عام و خاص بودند، حالا چرا باید، فحاشی و دشنام گویی بخش جدایی ناپذیر تعاملشان در فضای حقیقی و یا کامنت هایشان در فضای مجازی باشد؟ چرا فحش و ناسزاگویی جزیی از ادبیات کلامی ما شده است؟
مریم چوپانی، روانشناس و مشاور خانواده در گفتگو با خبرنگار اجتماعی برنا درخصوص خشونت کلامی گفت: خشونت کلامی زیرمجموعه سوءرفتار کلامی است. به طور کلی سوءرفتار با انسان دیگر را به دو دسته تقسیم می کنیم یکی سوءرفتارهای کلامی و دیگری سوءرفتارهای غیرکلامی که در سوءرفتارهای کلامی ما یک زیرمجموعه به نام خشونت کلامی داریم.
او افزود: در خشونت کلامی ما با رفتارهایی مواجه هستیم که برخی از آنها بسیار بارز بوده و برخی دیگر پنهان هستند برای مثال رفتارهای خشونت آمیز کلامی بارز مانند فحاشی، بد و بیراه گفتن، داد کشیدن، با کلام تهدید کردن و خشونت های کلامی پنهان مثل قهر کردن، نادیده گرفتن انسان دیگری، به رسمیت نشناختن حضور یک انسان در یک جایی یا با کنایه، ایهام و... را مورد تحقیر قرار دادن است.
اولین دلیل آن ناکامی است
چوپانی درمورد ریشههای خشونت کلامی و اینکه چگونه یک فرد با فحش دادن احساس آرامش میکند، گفت: به طور کلی نظریههای مختلفی راجع به رفتار آدمی وجود دارد اما از دیدگاه روان شناسی شناختی و دیدگاه تئوری انتخاب به طور کلی هر آنچه که از یک انسان سر می زند، یک رفتار است بنابراین کلام هم چیزی است که از ما سر می زند و زیرمجموعه رفتار است و همه رفتارها معطوف به یک هدف است و هدف تک تک رفتارهای آدمی ارضای یک یا چند نیاز از نیازهای درونی خودشان است.
او افزود: به طور کلی اگر بخواهیم از دیدگاه روان شناسی شناختی به آن نگاه کنیم، چهار دلیل برای انتخاب چنین رفتاری در انسان ها وجود دارد که اولین دلیل آن ناکامی است.
دومین دلیل یادگیری اجتماعی است
این روانشناس بیان کرد: معمولا افراد هرگاه در راه رسیدن به هدفشان ناکام میشوند و نمیتوانند به آن چیزی که می خواهند، برسند یا چیزی را که می بینند، نمی خواهند، توازنشان بر هم می خورد و دست به رفتار خشونت آمیز می زنند که خشونت کلامی هم یکی از آن رفتارهاست.
چوپانی ادامه داد: دومین دلیل یادگیری اجتماعی است یعنی بچه ها، کودکان، نوجوانان و بزرگسالانی که در محیط هایی زندگی می کنند که در آن محیط ها فحاشی، بد و بیراه گفتن، لغزش های زبانی و کلا استفاده از زبان خشونت آمیز یک رسم یا بسیار معمول هست، یاد میگیرند که از آن به بعد ارتباطات خودشان را با این نوع واژگان و با این نوع زبان و کلام انجام بدهند.
سومین دلیل فحاشی کردن
این مشاور خانواده تاکید کرد: خشونت کلامی توسط زبان انجام میگیرد و زبان امری آموختنی است پس ما وقتی در یک محیطی هستیم که مملو از واژگان تحقیرآمیز یا واژگان خشونت بار هست، همین واژگان هم مورد استفاده قرار می گیرد.
چوپانی با اشاره به سومین دلیل فحاشی کردن گفت: سومین دلیل روان شناختی است یعنی ما می گوییم به دلیل آسیب روانی یا آسیب شناسی روانی افراد از این استفاده می کنند یعنی افراد یک سلسله مسائل حل نشده روانشناختی دارند یا با مسائل روانشناختی خاصی سر و کار دارند.
چهارمین دلیل فقدان مهارتهای گفت و گویی
او افزود: منظور بنده افرادی است که رنج روانی میبرند، افرادی که مشکلات روان شناختی دارند و هنگامی که نمی توانند در زندگی خودشان آنچه که میخواهند را به دست بیاورند دست به چنین رفتارهای خشونت آمیزی میزنند.
این روانشناس تصریح کرد: چهارمین دلیل فقدان مهارتهای گفت و گویی است یعنی افراد زمانی که نمیتوانند آنچه که در دل دارند را به زبان روشن بیان کنند و خواسته و درخواست خودشان را بگویند یا احساس و نیاز خودشان را بیان کنند، دست به خشونت می زنند.
این مشاور خانواده با اشاره به آسیبی که متوجه افرادی که مورد فحاشی قرار میگیرند، گفت: در یک پژوهشی چند هزار فرد مورد مقایسه قرار گرفتند که از بین آنها برخی شدیدا مورد خشونت فیزیکی بودند و برخی دیگر مورد خشونت فیزیکی قرار نگرفته بودند، نتیجه نشان میدهد که وقتی آنها بزرگ میشوند، بیشترین مشکلات بزهکاری و مشکلات فردی را در بزرگسالی از خودشان نشان میدهند بنابراین می توانیم بگوییم خشونت کلامی اثرات زیان بارش کمتر از اثرات آسیب زای فیزیکی نیست.
چوپانی با اشاره به راه حل تخلیه احساس خشم بیان کرد: درمورد مدیریت خشونت کلامی میتوانم یکی از روش ها را به شما بگویم که ما به این روش گفت و گوی صلح آمیز میگوییم. روزنبرگ چهار گام برای بیان غیرپرخاشگرانه یا بیان صلح آمیز ناکامی ها و محرومیت ها بیان کرده است که به اعتقاد من هر انسانی که این چهار گام را یاد بگیرد می تواند زیباتر با اطرافیان خودش گفت و گو کرده، خودش را بیان کند و نه به خودش و نه به دیگری آسیب بزند.
او افزود: گام اول بیان روشن مشاهده خودمان است. گام دوم بیان روشن احساسی است که در درون ما در جریان است. گام سوم بیان روشن نیازمان است که ما به چه چیزی نیاز داریم. گام چهارم بیان روشن درخواست است که من هم اکنون چه درخواستی از طرف مقابل دارم و می خواهم که او چه کاری انجام دهد.
این مشاوره خانواده درخصوص تاثیر رشد فضای مجازی بر افزایش خشونت در جامعه گفت: به نظر من در فضای مجازی شاید در سراسر جهان فحاشی، توهین و بی احترامی، تجاوز به حقوق و محدوده شخصی انسان ها بیشتر است چرا که فضای مجازی جایی است که شما کمتر با پیامد رفتارتان رو به رو می شوید بنابراین وقتی فردی متوجه می شود در جایی صحبت می کند که در آنجا به راحتی میتواند از پیامد رفتار خودش اجتناب کند، پس بسیار راحت تر و غیرمسئولانه تر ممکن است رفتار کند.
او افزود: دومین مسئله اینکه کسانی که در زندگی شخصی خودشان کمتر فحاشی دارند در فضای مجازی هم همین طور هستند و در فضای مجازی هم خودشان، خودشان را مدیریت می کنند درهر صورت بنده فکر می کنم در سراسر جهان فضای مجازی فضایی است که در آن شرم و حیا و رودررو شدن با فردی که با آن صحبت میکنیم وجود ندارد؛ بنابراین افراد بدون اینکه مجبور باشند با پیامد رفتار خودشان رو به رو شوند می توانند به صورت خیلی آزادانه و لجام گسیخته هر کاری که می خواهند را انجام دهند.
چوپانی بیان کرد: به طور کلی از دیدگاه انتخاب و واقعیت درمانی، خشم یک پدیده طبیعی است که وقتی ما بین خواسته و داشته هایمان فاصله بزرگ می افتد خشم در وجود ما شکل می گیرد؛ به بیان دیگر هنگامی که بین دنیای مطلوب و موجود، فاصله بزرگی می افتد، یا آن چیزی که می خواهیم ببینیم با آن چیزی که وجود دارد متفاوت است، دچار خشم می شویم اما پرخاشگری طبیعی نیست چون پرخاشگری رفتاری است که من انتخاب می کنم که خشم خودم را فروبنشانم یا خشم خودم را نشان دهم.
این روانشناس در پایان افزود: اثرات خشونت کلامی یا فحاشی کمتر از خشونت های فیزیکی نیست پس نباید آن را دست کم بگیریم و سعی کنیم همه با هم به سمت یک جامعه صلح آمیز و بری از خشونت برویم که برای این کار ابتدا باید زبان خودمان را بهداشتی کنیم و به اطرافیانمان کمک کنیم یا زبان بهداشتی و سالم تری را به کار گیرند. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر