بررسی نبودن نظم اجتماعی در زندگی و نظام تربیتی
رکنا: نظم مسالهای است که در نظام تربیتی یک خانواده گنجانده میشود و در محیط خانوادگی، والدین مسوولیت نظمدهی را به عهده دارند. کودکان با مقولههایی چون نظم، اعتماد و مسوولیتپذیری در محیط خانواده آشنا میشوند و میتوانند آن را به همه ابعاد یک جامعه تعمیم دهند.
نظم اجتماعی / به گزارش رکنا، چنانچه نظم در خانواده وجود نداشته باشد، نمیتوان از آن جامعه نظم خاصی را انتظار داشت، از این رو هنجارهای اجتماعی در پرتو نظم و اعتماد ایجاد میشود.
اغلب آسیبهایی که در جامعه رخ میدهد، به دلیل رفتارهای بینظمی است که افراد از خود بروز میدهند. اگر الگوی رفتاری افراد در خانواده ناقص باشد، به طور قطع نابهنجاریهای اجتماعی در جامعه بروز و گسترش پیدا میکند، بنابراین بهترین زمان برای یاد گرفتن احترام به حقوق شهروندی دوران کودکی است. دوران کودکی بهترین دورانی است که میتوان نظم و مسوولیتپذیری را به افراد جامعه یاد داد تا هنجارهای اجتماعی در جامعه بسط داده شود. برای داشتن یک جامعه منسجم برای رشد سرمایههای اجتماعی نیاز است تا مسوولیتپذیری و نظم اجتماعی روز به روز بیشتر شود تا افراد یک جامعه احساس تعلق به جامعه خود داشته باشند و میزان آسیبهای اجتماعی به حداقل برسد.
نقش نظم در زندگی
دکتر امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و مدرس دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا میگوید: مسوولیتپذیری و نظم داشتن در اجتماع به نوعی پایبندی به اصول و قواعد معرفی میشود. افراد در جامعه باید به قوانین و اصول حاکم بر آن احترام گذارند تا به نشاط اجتماعی دست یابند. نظم اجتماعی زمانی شکل میگیرد که افراد ارزشها و باورهای اجتماعی را احترام گذاشته و چون این روابط بر اصول ارزشی استوار است، باعث ایجاد نظم اجتماعی میشود. رفتارهای نابهنجار اجتماعی باعث میشود افراد حتی سادهترین قوانین را زیر پا گذاشته و هنجارها را رعایت نکنند. نظمپذیری اجتماعی را باید از ابتدای دوران کودکی به کودکان آموزش داد تا در اجرای قانون وسواس خاص داشته باشند. وقتی افراد احساس میکنند در برابر نابهنجاریهای رفتارهای اجتماعی که انجام میدهند، مورد سرزنش و انتقاد قرار میگیرند یاد میگیرند یک الگویی را به عنوان الگوی نظم اجتماعی در نظر بگیرند و از آن تبعیت کنند. زندگی در کلانشهرها نیاز به رعایت قوانین و احترام حقوق شهروندی دارد. با توجه به اینکه رعایت نکردن و احترام گذاشتن به حقوق شهروندان تنشها و مشکلات اجتماعی را ایجاد میکند، از این رو ابتدا باید نظم اجتماعی را از درون خانه و خانواده آغاز کرد. وقتی در محیط خانواده اعضای یک خانواده سالم به لحاظ رفتاری و اجتماعی به حقوق یکدیگر احترام بگذارند، یاد میگیرند و میآموزند چگونه در محیطهای اجتماعی به افراد جامعه در هر سن و سال احترام بگذارند.
این جامعهشناس در ادامه میگوید: برای داشتن نظم اجتماعی لازم است تا افراد حس مسوولیتپذیری داشته باشند و خود را از آن جامعه بدانند. بررسی تبعات منفی و رعایت نکردن حقوق شهروندان و نظم اجتماعی نشان میدهد داشتن نظم در زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی یک ضرورت است. برای برقراری یک نظم ایدهآل اجتماعی نیاز هست تا تعامل واضحی بین خانواده، فرد و جامعه نظام تربیتی شکل بگیرد تا باعث شکلگیری فرهنگ و اجتماعی سالم شود. نظم اجتماعی تاثیرات مثبت بر فرد، خانواده و جامعه میگذارد و این آثار باعث میشود مشارکتهای مدنی گستردهتر شود، در حالی که احترام قائل نشدن در حقوق شهروندی باعث آزار دیگران و جامعه میشود. با گسترش بینظمی در جامعه شاهد هرج و مرج اجتماعی خواهیم بود و اعتماد اجتماعی سلب خواهد شد، زیرا هر فرد، فردیگرایانه و مادیگرایانه به مسائل پیرامون خود میاندیشد و باعث میشود منافع خود را بر دیگران ترجیح دهد و این روحیه فردگرایانه باعث میشود اخلاق اجتماعی و نظم اجتماعی کاهش پیدا کند و جامعه با انواع آسیبها روبهرو شود. با توجه به اینکه انسان موجوداتی اجتماعی به شمار میروند، بنابراین نیاز دارند روابط اجتماعی گستردهای میان آنها شکل بگیرد.
آسیبهای نبود نظم اجتماعی
این مدرس دانشگاه در ادامه میافزاید: با توجه به اینکه نظم اجتماعی موضوع بااهمیتی است و باعث حفظ ساختار اجتماعی میشود و تداوم اعتماد را در جامعه رقم میزند، باید نظم را در نظام تربیتی ارزش نهاد تا هنجارهای اجتماعی شکل بگیرد. قانونگریزی ناشی از نداشت نظم در روابط اجتماعی است، از این رو در فرآیندهای اجتماعی باید اعتماد، نظم و مشارکت وجود داشته باشد تا بتوان جامعهای متعهد و با تعهدات شاهد بود. مشارکتجویی در امور افزایش همبستگی، روحیه جمعگرایانه و... باعث میشود اعتماد اجتماعی ایجاد شود و بر اساس آن نظم اجتماعی نیز صورت میگیرد. وقتی در میان مردم یک جامعه شهروندان با اعتماد با هم رفتار میکنند و صمیمت و محبت در میان آنها وجود داشته باشد، از سوی دیگر سرمایههای اجتماعی نیز بروز پیدا میکند و احساس تعلق اجتماعی نیز شکل میگیرد. وقتی سرمایه اجتماعی یک جامعه رو به گستردگی پیش برود، نظم اجتماعی پررنگتر شده و یکایک اعضای جامعه در جهت احترام گذاشتن به نیازهای اجتماعی پیشقدم میشوند و کمتر به انحرافات و کجرویهای اخلاقی و اجتماعی برای رسیدن به اهداف خود متوسل میشوند.
وی در ادامه بیان میکند: اعتماد اجتماعی و نظم اجتماعی در همه ابعاد زندگی انسانها تاثیرگذار است و همدلی و مشارکتهای اجتماعی را نیز به وجود میآورد و زمینه را برای سازگاری اجتماعی مهیا میکند. افراد یک جامعه بدون اعتماد پایدار و نظم و قانون درست نمیتوانند جامعهای منظم را بسازند، بنابراین برای یک انسجام درست در اجتماع نیاز است افراد علاوه بر رعایت نظم اجتماعی تقسیم کار داشته باشند و مسوولیتهای خود را به عهده گیرند تا با برقراری پایداری اجتماعی نظم در همه عرصههای اجتماعی شکل بگیرد. از سوی دیگر میتوان گفت نظم اجتماعی یکی از ارکان مهم در جامعهای است که جامعه را از همه حیث غنی میسازد و آسیبها را کاهش میدهد. با توجه به اینکه جامعه امروز یکی از دستاوردهای مهمش وجود سرمایههای اجتماعی است، با وجود رشد اعتماد، نظم سرمایههای اجتماعی نیز افزایش پیدا میکند. بدیهی است چنانچه اعتماد اجتماعی در سطح پایینی قرار داشته باشد، میزان همکاریهای فردی و اجتماعی نزول پیدا میکند و اعتماد در بین گروهها از بین میرود و پشتوانههای اجتماعی نیز با کاهش روبهرو میشود، بنابراین باید با تبیین زیرساختهای مشارکتی اعتماد و نظم را در جامعه تقویت کرد و مدیریتی صحیح روی رفتارها داشت تا بتوان جامعه را به سمتی هدایت کرد که علاوه بر نظم، مسوولیتپذیری، اعتماد اجتماعی و... را شاهد بود.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر