فاصلههای افراد خجالتی از اجتماع
مردم چه فکری در مورد من می کنند ؟ / گفتوگوهای منفی درونی
رکنا: سکوت و انزواطلبی را شاید ویژگیهای بارز افراد خجالتی بدانیم؛ افرادی که معمولا در یک جمع دوستانه یا خانوادگی، گوشهای مینشینند و بدون اینکه کلمهای بر زبان بیاورند، مجلس را ترک میکنند. این افراد که به عنوان افراد کمحرف در جمع مطرح میشوند، در پاسخ به سکوت بیانتهایشان میگویند؛ «حرفی برای گفتن ندارم و به سخنان دیگران گوش میدهم» در حالی که واقعیت غیر از آن است.
نداشتن مهارتهای اجتماعی و مهارت گفتوگو/ به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا؛ معنای سکوت طولانی و گوشهنشینی تنها یک چیز را ثابت میکند و آن خجالتی بودن فرد است. همه ما با انسانهای خجالتی زیادی در زندگی روبهرو شدهایم که اصطلاحا وقتی حضور ندارند، با افراد بیزبان از آنها یاد میکنیم. اینگونه شخصیتها اغلب سکوت را به هر چیز دیگری در گروههای اجتماعی ترجیح میدهند و اگر همصحبتی داشته باشند، با گونههایی گلانداخته و صدای لرزان و بریدهبریده کلمات را به زبان میآورند.
کارشناسان حوزه روانشناسی و اجتماعی معتقدند نداشتن اعتماد به نفس باعث میشود افراد خجالتی شوند و نتوانند حرفشان را محکم به زبان بیاورند، زیرا همواره نوعی ترس از مسخره شدن دارند و از اینکه مبادا دیگران او را به سخره بگیرند و بر حرفهایش خرده بگیرند، واهمه دارند این واهمه و ترس همان مشکلی است که باعث ایجاد استرس و اضطراب شده و فرصت صحبت کردن و ابراز وجود را از فرد سلب میکند. به نظر میرسد در جامعهای که زبان مهمترین ابزار ارتباطی است و فرد با استفاده از آن میتواند در صدد حقوق تضییع شده خویش بربیاید، خجالت و احساس منفی نسبت به ویژگیهای درونی مشکلی است که باید جدی گرفته شود.
دکتر افسانه وکیلی، روانشناس و مشاور خانواده در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا درباره ویژگیهای افراد خجالتی میگوید: خجالتی بودن بیشتر به اعتماد به نفس مربوط میشود.
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند و توانمندیهای خود را خوب نمیشناسند و از توانمندیهایشان به نحو احسن استفاده نمیکنند، احساس خجالتی بودن میکنند. این قبیل افراد در روابط اجتماعیشان با تاثیرپذیری از حس ناتوانی از ایجاد ارتباط با دیگران دوری میکنند و برای اینکه دیگران متوجه ناتوانی و نقطهضعفهایشان نشوند، سعی میکنند از ارتباط برقرار کردن با دیگران اجتناب کنند تا ناتواناییهایشان روشن نشود و دیگران آنها را نشناسند.
گفتوگوهای منفی درونی
افرادی که از توانمندیهای خاصی برخوردارند، باید در جهت ابراز توانمندی خود برآیند و در مورد آنها با دیگران صحبت کنند و توانمندیهایشان را به دیگران نشان دهند تا بتوانند ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنند.
همه افراد در ارتباط با دیگران پیشداوری و گفتوگوی درونی دارند که به آنها جهت میدهد و میگوید آیا با دیگران وارد ارتباط شوند یا خیر.
وی ادامه میدهد: افراد خجالتی در این پیشداوریها به خود میگویند: اگر در این شرایطی که قرار گرفتهام، اظهارنظر و صحبت کنم، این افراد راجع به من چه فکری خواهند کرد؛ آیا حرفهایم مورد تاییدشان قرار خواهد گرفت یا اینکه توجهی نشان نخواهند داد و مورد تمسخر قرار میگیرم. واضح است افراد خجالتی توجهی به تواناییهایشان ندارند و از مسخره کردن دیگران و اینکه مبادا مورد تاییدشان قرار نگیرند، میترسند. گفتوگوهای درونی این افراد نسبت به خودشان عمدتا منفی است و به ناتواناییها و ویژگیهای منفی خود بیشتر میپردازند و در نتیجه نمیتوانند ابراز وجود کنند، زیرا میترسند که مورد تایید دیگران قرار نگیرند. این گفتوگوهای درونی به فرد جهت داده و باعث میشود او وارد یک ارتباط اجتماعی شود.
ناتوانی در دیدن توانمندی های خویش
ترس از ناتوانیها، سرزنش و مسخره کردن دیگران باعث میشود این قبیل افراد مدام ناتوانیها و پیشداوریهای منفی را در ذهنشان مطرح کنند و در نتیجه نمیتوانند ارتباط مناسبی بر قرار کنند، به همین خاطر لازم است اینگونه افراد در گفتوگوهای درونی بیشتر به توانمندیها توجه و تمرکز کنند، زیرا گفتوگوهای منفی درونی از باب اینکه «من خوب نیستم، نمیتوانم خوب حرف بزنم، دیگران متوجه ضعفهایم میشوند و حاضر نیستند با من معاشرت و ارتباط برقرار کنند» همگی باعث میشوند آنها از برقراری ارتباط با دیگران طفره بروند و حرفی برای گفتن در گروههای اجتماعی نداشته باشند.
ارتباط با ویژگیهای مثبت دیگران
دکتر وکیلی، با اشاره بر اینکه نداشتن مهارتهای اجتماعی و مهارت گفتوگو از ویژگیهای افراد خجالتی است، افزود: ضعف در مهارتهای اجتماعی باعث میشود آنها نتوانند ارتباط خوب و منطقی با دیگران برقرار کنند. یکی از مهارتهای ارتباطی افراد خجالتی علاوه بر تشخیص درست تواناییها و شناخت دقیق و درست و قضاوت صحیح از خود این است که باید ویژگیهای مثبت دیگران را بشناسند و بتوانند با آن ویژگیها ارتباط برقرار کنند. به عنوان مثال فردی که صبور است و توانمندی دیگران را میبیند، در برخورد با آنها توانمندیها و ویژگیهای مثبت دیگران را سریع شناسایی میکند. چنین افرادی مثلا ظاهر خوب و شیوه صحبت کردن را در طرف مقابل شناسایی میکنند.
آنها در نخستین قدم ویژگیهای مثبت را تشخیص داده و آن را تعریف و تمجید میکنند و میگویند: لباسی را که پوشیده، میپسندم و شایستگیهایت را میبینم و این ویژگیها مورد پذیرش، احترام و توجه من قرار دارند. در چنین وضعیتی فرد خجالتی احساس میکند مورد توجه و تایید دیگران قرار گرفته و طرز لباس پوشیدن و شیوه صحبت کردنش مهم است، بنابراین نوعی احساس خوب به او القا شده و تمایل به برقراری ارتباط پیدا میکند.
افراد خجالتی معمولا کمحرف نیز هستند و حرفی برای گفتن در مورد خود و دیگران ندارند. این گروه افراد هر اندازه خود را بشناسند و توانمندیهای طرف مقابل را تشخیص دهند و به آنها توجه کنند، راحتتر ارتباط برقرار کرده و میزان خجالتی بودنشان کمتر میشود. به همین خاطر افرادی که خجالتی هستند توصیه میشود توانمندیهایشان را بالا ببرند و توجه کنند جامعهای که واردش میشوند، چه توانمندیهایی در آن جامعه مورد تایید است آنها را تقویت کنند. به عنوان مثال اگر کودکی برای بازی به پارک میرود، اما نمیتواند با همسالانش هم بازی شود تا زمانی که مهارتهای اجتماعی را یاد نگیرد، نمیتواند بازی کند، ولی به محض یادگیری مهارتها چیزی برای مطرح کردن داشته و این مساله باعث میشود بتواند تواناییهایش را به رخ کشیده و با دیگران ارتباط برقرار کند.
ارسال نظر