دکتر ابوالفضل شعبانپور، روانشناس در گفت و گو با رکنا بررسی کرد ،
چرا تمایل به ازدواج با فردی خیلی بزرگتر از خود داریم ؟
رکنا: برای داشتن یک زندگی سالم و ازدواج ایدهآل به لحاظ روانی و اجتماعی افراد باید یکسری معیارها و ملاکها را مدنظر قرار دهند. زن و مرد میبایست دارای ویژگیهای مشترکی باشند و تاحدودی تفاهم در زندگی تا بتوانند در کنار یکدیگر سازگار زندگی کرده و مشکلات و معضلات را با همفکری یکدیگر حل کنند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، درست است که تفاوت سنی از ملاکهای اصلی تشکیل خانواده بهشمار نمیرود اما برای ازدواج یکی از معیارها محسوب میشود.
معمولا ازدواج با افراد مسن در دو شاخه اصلی بررسی میشود. برخی افراد به دلیل مسائل و دلایل روانی و امنیت راضی به این نوع ازدواجها میشوند. البته برخی دیگر نیز به خاطر مسائل اقتصادی و امنیت حاصل از آن به این نوع تشکیل زندگی گرایش پیدا میکنند.
آنهایی که به دنبال والد هستند تا همسر
دکتر ابوالفضل شعبانپور، روانشناس و مدرس دانشگاه میگوید: یکی از دلایل انتخاب یک فرد مسن توسط زوج ناشی از خلأهایی است که فرد نسبت به والد جنس مخالف خود در دوران کودکی یا بعد از آن احساس کرده است. به طور مثال کودکی که دوران پایین رشد دچار فقدان والد شده است به طور ناخودآگاه امکان دارد فردی را به عنوان همسر انتخاب کند که بتواند نیاز به والد او را جبران کند یا ممکن است کودک به دلیل روشهای نادرست تربیتی رابطه مناسبی با والد خود نداشته باشد. این ضعف یا قطع رابطه باعث میشود فرد در زیرساختهای روانی خود خلأهایی را به طور ناخودآگاه تجربه کند و باعث میشود جذب افرادی که میتوانند این خلأها را جبران کنند شوند. تجربیات فرد عامل مهم دیگری است، به طور مثال اگر زن یا مردی به دلیل ازدواج با فردی کوچکتر یا همسن خود ناموفق بوده باشد که منجر به طلاق شده است این احتمال وجود دارد که در انتخاب بعدی خود جذب افراد مسنتر شود.
ارتباط اقتصاد در ازدواج هایی با تفاوت سن زیاد
این روانشناس در ادامه میگوید: افراد مسن در صورت سلامت روان معمولا افرادی سازگارتر، مهربانتر و متعادلتر هستند. این موضوع میتواند برای افرادی که به هر دلیلی از تنش و عدم تعادل دور هستند و به دنبال آرامش هستند جذاب باشد. افرادی که از نظر اقتصادی دچار ضعف هستند احتمال دارد به زور و اجبار یا با خواسته خود جذب افراد مسنتر شوند. به طور مثال میتوان به مردانی اشاره کرد که فاقد مسکن، درآمد مناسب یا... هستند و به همین دلیل تمایل دارند با زنانی بزرگتر از خود که تمامی امکانات را دارا و منبع حمایتی و امنیتی مناسب هستند، ازدواج کنند.
یکی از دلایل دیگر این است که افراد مطلقه مخصوصا زنانی که به دلیل کمبود حمایتهای اجتماعی و خانوادگی پس از طلاق دچار خلأ مالی و امکانات اولیه زندگی میشوند تمایل به این نوع ازدواجها دارند، از این رو این احتمال وجود دارد که یک فرد مسن را به عنوان منبع امنیتی و اقتصادی به عنوان همسر برگزینند.
جامعه مصرف گرا و ازدواج های اقتصادی
دکتر شعبانپور ادامه میدهد: در سالهای اخیر به دلیل گرایش بالای مردم جامعه به مصرفگرایی و اهمیت پیدا کردن مسائل مالی به عنوان شاید اصلیترین فاکتور خوشبختی تمایل خاصی به برگزیدن همسری دارند که از نظر مالی قوی و توانمند باشد. در بین جوانان این موضوع گسترش پیدا کرده است و آنها انتظار دارند همه امکانات زندگی را در سطح مطلوب در ابتدای راه داشته باشند. در عصر کنونی برخی دختران جوان تمایل ازدواج به افراد مسن دارند، زیرا این مردان مسن دارای تمکن مالی هستند و این دختران حتی ممکن است به عنوان همسر دوم انتخاب شوند. به طور کلی در روانشناسی و آموزههای دینی به این نکته اشاره شده است که میبایستی زنی که به عنوان همسر انتخاب میشود 3 تا 6 سال کوچکتر از شوهر خود باشد در حالی که در سالهای گذشته شاهد آن بودهایم مردان با زنانی همسن یا بزرگتر از خود ازدواج میکنند که این موضع احتمالا میتواند در آینده مشکلاتی را در روابط بینفردی زن و شوهر ایجاد کند. از این رو دلیل عمده آن را میتوان بلوغ فکری، اجتماعی و روانی سریعتر زنان نسبت به مردان دانست.
احساس تنهایی در ازدواج هایی با اختلاف سن بالا
وی میافزاید: ازدواج با این افراد دارای محاسن و معایبی است یک فرد مسن باگذشتتر و سازگارتر رفتار میکند. البته این موضوع ممکن است آسیبزا نیز باشد، به این معنا که همسر کوچکتر شاید در طول زندگی به بلوغ روانی کافی نرسیده باشد و چون جنس رابطه زناشویی (والد کودک) است زوج کوچکتر در فضای رفتارهای کودکانه بیشتر قرار خواهد گرفت. درست است که محیط این نوع ازدواجها شاید کمی آرامتر از سایر ازدواجها باشد اما فاصله زیاد سن کودکان با والد بزرگتر برای تربیت کودکان آسیبزا میشود. همچنین نبود تناسب روش تربیتی بین زوجها به دلیل فاصله بین نسلها میتواند محیط تربیتی نامناسبی را ایجاد کند که کودک در برخی موارد مثل درک متقابل یا همراهی دچار مشکل شود. عدم توانایی در همراهی با گروه دوستان یا حتی در خانواده در بحث تفریحات سالم میتواند مدنظر قرار گیرد. نکته مهم دیگر نداشتن درک متقابل زوجها در برخی موارد است؛ زوجهایی که به این شکل ازدواج میکنند از نظر فرهنگی و اجتماعی و حتی آشنایی با تکنولوژی روز تناسب چندانی با یکدیگر ندارند و این خود میتواند عاملی باشد برای احساس تنهایی یا حتی جدال که توافق حاصل نمیشود.
ارسال نظر