غول خلافکار دزاشیب / قطع درختان برای ساخت برج 29 طبقه

16 طبقه روی زمین، ٨ طبقه زیر زمین، ٩ طبقه خلاف هم به آن اضافه شده و حالا مالک اسکلت‌گذاری برای ٤ طبقه دیگر را هم شروع کرده است. اینجا دزاشیب است، جایی در منطقه یک تهران. «تاورکرین»، آسمان را پاره کرده و دسته‌های آهنی آن از بالای سر ساختمان‌های کوتاه‌قد دزاشیب می‌گذرد. آنطور که گفته می‌شود، سرمایه‌گذار بانک تات است و نام مالک چند وقتی است که از روی تابلوهای زرد جلوی پروژه پاک شده است. از طرف دیگر اهالی محل می‌گویند، مجوز ساخت‌وساز در محل این برج، آموزشی و مربوط به یک مدرسه راهنمایی است.

حالا دیگر از آن خانه سبز سردار فاخر، رئیس مجلس شورای ملی در دوره قبل از انقلاب خبری نیست. خانه ٤٠ درخت چنار بلندقامت سبز داشته که جای آن آهن و سیمان و سنگ کاشته شده است. برای یک برج ٢٤ طبقه. در همان روزهای پایانی ‌سال ٩٢ که کلنگ این پروژه زمین خورد، مجوز ساختمان برای ١٦ طبقه روی زمین و ٨ طبقه زیر زمین گرفته شد اما مالک ٩ طبقه به صورت خلاف روی آن ١٦ طبقه ساخته است و ساختمان به ٢٥ طبقه روی زمین رسیده و در چند روز گذشته اسکلت‌گذاری برای ساخت ٤ طبقه دیگر را هم شروع کرده‌اند، آن هم با کاربری آموزشی.

محلی‌ها اما می‌گویند که ساختمان تجاری است و برای تعلل در پرداخت عوارض ساختمانی مجوز آن را آموزشی گرفته‌اند. آنها از ‌سال گذشته مکاتبات خود را با شورای شهر و شهرداری تهران آغاز کرده‌اند، نامه نوشته‌اند و امضا کردند. بند به بند تخلفات و آزار و اذیت‌ها را نام برده‌اند، بارها هم با سامانه ١٣٧ شهرداری تهران تماس گرفته‌اند، اما نتیجه هیچ.

اهالی محل به شورا نامه نوشتند

اهالی محل در‌ سال ٩٥ نام‌های به شورا نوشته و خواستار شده‌اند: «تحقیق در پرونده و بررسی سازوکاری که منجر به صدور این مجوز غیرقانونی و ادامه روند ساخت‌وساز فریبکارانه شده است. (به نام مرکز آموزشی ولی در عمل مجتمع تجاری و شاپینگ مال و هتل یا...) کمیسیون ماده ٥ به چه دلیلی حاتم‌بخشی کرده و این مجوز طلایی را به قیمت نابودکردن خانه‌های ما به این زیاده‌خواهان داده است.» آنها همچنین خواستار محدودکردن ارتفاع پروژه حداکثر در حد ٦ طبقه روی زمین، تحقق نوع کاربری و جلوگیری از ساخت مجتمع تجاری شده‌اند: «در اولین گام بلادرنگ دستور توقف کار حداقل در شب‌ها داده شود و همزمان وضعیت تاورکرین‌ها صلاحیت افرادی که با آنها کار می‌کنند و رعایت استانداردهای ایمنی به‌ویژه اقدامات حفاظتی برای عابران، قبل از این‌که بی‌گناهی کشته شود را رسیدگی کنند.»

آغاز عملیات اسکلت‌گذاری برای ٤ طبقه دیگر باعث شد اهالی محل ٢٢ مردادماه امسال هم نامه دیگری دراین‌باره به شورای شهر تهران بنویسند: «در این نامه از مزاحمت‌های شبانه‌روزی این پروژه طی سه‌سال گذشته برای اهالی و عدم رعایت موارد ایمنی مطلبی نمی‌گوییم ولی سوال این است که شهرداری تهران و کمیسیون ماده ٥ چگونه مجوز ١٦ طبقه روی زمین و بارگذاری سنگین را در محله مسکونی در خیابان پرترافیک و روی گسل دزاشیب، داده است؟! دراین میان، ذینفع نه طبقه هم خودش خلاف ساخته و ساختمان را جمعا به ٢٥ طبقه روی زمین رسانده است. شب گذشته هم چهار طبقه دیگر روی ٢٥ طبقه اسکلت‌گذاری کرده؛ یعنی ساختمان را به ٢٩ طبقه با ارتفاع حدود ١٢٠متر روی زمین رسانده است. واقعا هیچ جای دنیا در روز این‌طور روشن خلاف می‌کنند؟»

«اول که به این محل آمدیم، اینجا یک محوطه پر از درخت بود. قبل از خرید خانه به ما گفتند اینجا پارک می‌شود اما یک روز صبح که از خواب بیدار شدیم، دیگر درختی در حیاط خانه نبود.» اینها را ساکن خانه پشتی برج می‌گوید و بعد این‌طور حرفش را تکمیل می‌کند: «مقصر کسی است که به این پروژه مجوز داده است، چون این محله گنجایش هتل ٢٠ طبقه را ندارد. اول قرار بود ٤٠ طبقه باشد اما با اعتراض و نامه‌نگاری‌های اهالی محل تعداد طبقات کمتر شد.» درخت‌های توی خانه تنها یک‌متر با دیوار فاصله داشته اما آنها از یک‌متر هم نگذشته‌اند و درخت‌ها را قطع کرده‌اند.

ساختمان در میان دو کوچه باریک تقریبا ٢متری و ٦متری قرار دارد و داربست و تورها نور را گرفته و کوچه‌ها را تاریک کرده است. همسایه‌ها از صبح که بیدار می‌شوند، آفتاب ندارند. همسایه‌ای هم که دقیقا نبش سر کوچه خانه دارد، دل پردردی دارد. شاخه خشک درخت حیاط خانه‌اش سیاه شده، از بس که آفتاب ندیده است. سگ اهلی خانه آنها هم که سال‌ها مراقب خانه‌شان بوده، از سروصدا و انواع آلودگی‌های برج‌سازی توی کوچه بیمار شده: «دو‌سال است نتوانستیم از استخر خانه استفاده کنیم. این همه درخت در این باغ قطع کرده‌اند و کم‌نوری درخت دم در را خشک کرد، آنوقت آنها می‌آیند درختان خانه ما را شمارش می‌کنند.»سروصدا، صدا را از صدا می‌رهاند. هر لحظه از قلاب تاورکرین قطعه ای به زمین می‌افتد و صدا بیشتر اعصاب رهگذران را خرد می‌کند. خیابان دزاشیب همیشه شلوغ است و کوچه‌های مشرف به آن هم همینطور. چند وقت قبل هم جرثقیل روی منبع آب یکی از همسایه‌ها افتاد و خرد شد.

غول ٢٩ طبقه روی خاطرات سیاستمدار دوره قاجار و پهلوی

برج دزاشیب بر روی خاطرات خانه رضا حکمت، ملقب به سردار فاخر ساخته شده است؛ مردی که سیاستمدار دوره قاجار و پهلوی بود و البته مدت کوتاهی هم سمت نخست وزیر ایران را داشت و نماینده مردم آباده در دوره چهارم و پنجم مجلس شورای ملی و پنج دوره رئیس مجلس شورای ملی هم بود. از آنجا که او در جنگ جهانی اول به مبارزه پرداخته بود به فاخرالسلطنه معروف شد. بعد از مرگ او در‌ سال ١٣٥٦ همسرش در این خانه زندگی می‌کرد. ساکن یکی از خانه‌های مشرف به برج دزاشیب می‌گوید که خانه روبه‌رویی این ساختمان باغ خانه اعلم است که پارسال به صورت عمدی آتش گرفته است و احتمال می‌رود که سودجویان هم در این آتش‌سوزی دخیل باشند: «پنجاه ‌سال است در این محل زندگی می‌کنیم. اینجا خانه سردار فاخر، سیاستمدار دوره قاجار و پهلوی بود. بعد از این‌که فوت کرد همسرش در این خانه زندگی می‌کرد؛ اما فوت کرد و خانه را بنیاد مستضعفان گرفت، بعد هم به بنیاد شهید انتقال پیدا کرد. ساختمان مدتی مدرسه بود و بعد هم متروکه شد. یک‌بار گفتند پارک می‌شود یک‌بار دیگر هم گفتند که هتل پنج‌ستاره می‌شود؛ اما سوال ما این است که در کوچه ٦ متری چه کسی اجازه ساخت این برج ٢٥ طبقه را داده است؟ برخی شایعات هم هست که در ازای بخشی از ساختمان که به شهرداری داده شده است، مجوز را گرفته‌اند.»

برج روی گسل دزاشیب

دزاشیب روی گسل شمال تهران است و این را همه می‌دانند که برج‌سازی در این مناطق خلاف مقررات است. شورایعالی معماری و شهرسازی کشور هم تیر‌ سال گذشته نقشه پهنه‌های گسلی محدوده تهران را تهیه و ابلاغ کرد. بر همین اساس هم ساخت برج و بیمارستان روی ٣٠ گسل تهران ممنوع شد. اهالی این محل هم به دلیل گسلی که در منطقه وجود دارد، نگران وقوع زلزله و تبعات آن هستند: «خاک اینجا سست است اگر اینجا زلزله بیاید، تکلیف ما با این برج چیست؟ البته کارشناسان شهرداری که از طرف ١٣٧ آمده بودند، می‌گفتند که ساختمان بسیار محکم است با زلزله هیچ اتفاقی نمی‌افتد.»

مالکان برج دزاشیب البته پنجره یکی دو تا از همسایه‌های همجوار را دو جداره کرده‌اند، این را هم گفته‌اند که بعد از اتمام پروژه نمای ساختمان‌هایشان را عوض کنند و برخی شایعات هم هست درباره این‌که مالک برج قصد خرید خانه‌های همجوار را هم دارد که البته درخواست همسایگان هم همین است: «فعلا که هیچ مشتری‌ای برای خانه‌های ما نیست حتی برای اجاره. نور هم که نداریم از صبح تا شب چراغ روشن می‌کنیم.» شب‌ها خواب و خوراک ندارند؛ هم صدا و هم نور چراغ تاورکرین که بالای سرشان می‌چرخد، خواب از سرشان می‌برد: «یک سرمایه‌دار اینجا هتل می‌سازد، شب‌بیداری‌های آن برای ماست. کاربری آموزشی چیست دیگر؟ مگر هتل کاربری آموزشی دارد. با این ترافیکی که محل دارد اگر ساختمان افتتاح شود، محله قفل می‌شود.»

نگهبان ساختمان هم وقتی حرف از سروصداست، می‌گوید که تاورکرین‌ها شب‌ها کار نمی‌کنند. وقتی هم که صحبت از ترافیک روزانه است، می‌گوید که تریلی ١٢ شب تا ٨ صبح کار می‌کند که اینجا خلوت است: «این هتل آموزشی- اقامتی چندین مالک دارد که خیلی کم به اینجا می‌آیند. بعد از افتتاح هم آدم‌های سرشناس در اینجا رفت و آمد خواهند داشت.»

اعضای شورای شهر تهران اما در این باره می‌گویند که باید بعد از بررسی این موضوع، در این‌باره اظهارنظر کنند؛ مثلا «محمد سالاری» عضو شورای شهر تهران می‌گوید که در این‌باره نامه‌ای به شهرداری تهران زده و منتظر است تا آنها به نامه او پاسخ دهند.

بیشتر ساختمان‌های این محله دو طبقه و در نهایت ٦ طبقه است و از دور تنها همین برج است که خودش را توی چشم‌ها جا می‌کند. یک ساختمان ٩ طبقه نیمه‌تمام هم کمی دور از این ساختمان غول‌پیکر هست. آنجا هم کارگران مشغول کارند اما در فاصله کمتر از یک خیابان، مزد کارگران دو ساختمان با هم فرق می‌کند. مزد کارگران ساختمان ٩ طبقه «شمران» که حالا بازار Store موبایل است، روزانه ٦٠‌هزار تومان است اما کسانی که در برج دزاشیب کار می‌کنند روزانه ٨٠‌هزار تومان مزد می‌گیرند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی