نگاهی به قسمت سوم از فصل چهارم سریال زخم کاری/رازها و دروغ‌ها!

انتقام به عنوان یکی از ۸ تم اصلی در فیلمنامه‌نویسی نقش مهمی در شکل‌گیری آثار مختلف با کیفیت‌های متفاوت داشته که همچنان جذابیت خود را برای مخاطب از دست نداده است. به ویژه در سریال‌ها که نویسنده فضای کافی برای گسترش داستان، تحلیل عمیق‌تر شخصیت‌ها و خلق داستان‌های فرعی را دارد. کاری که نویسندگان فیلمنامه زخم‌کاری انجام داده و از آن به عنوان پیرنگ بهره گرفته‌اند.

سریال زخم کاری

در  سریال زخم کاری : مجازات ساخته محمدحسین مهدویان نیز این تم را ادامه داده و در ساختار قصه خود نگاهی هم به نمایشنامه مشهور اتللو نوشته ویلیام شکسپیر دارد. یکی از مهمترین نمایشنامه‌های جهان که تمامی تم‌های اخلاقی محبوب شکسپیر را در خود داشته و می‌تواند منبع اقتباس آزاد خوبی برای فیلمنامه‌نویسان باشد. کاری که گروه نویسندگان زخم کاری در  هر ۴ سری ساخته شده انجام داده و قصه خود را این بار به اتللو یکی از نوشته‌های این نمایشنامه‌نویس بزرگ جهان گره زده‌اند.

مجازات با آرامش پس از طوفان پایان قسمت سوم آغاز شده و عشق مالک به سیما به عنوان تم اصلی پررنگ می‌شود. مالکی که همیشه کمبود عشق را در زندگی‌اش احساس کرده و حال می‌خواهد با به راه انداختن مراسم ازدواج با سیما هم زخم کهنه‌اش را التیام بخشیده و هم قدرت‌اش را به رخ سمیرا و پانی و بقیه بکشد. راز بزرگی که سیما از مالک مخفی نگه داشته، مهمترین نقطه عطف کار در ۳ قسمت نخست به حساب می‌آید که پیچ خوبی به قصه بخشیده و منحنی تنش آن را به شکل محسوسی بالا می‌برد.

ماجرای ورشکستگی پدر سیما در گذشته نیز داستانک جذابی است که به خوبی به تنه اصلی قصه پیوند خورده و در قسمت سوم یک نقطه عطف درخشان را رقم می‌زند. جایی که با نقشه پانی و سمیرا، پدر سیما از آسایشگاه روانی خارج شده و مجلس عروسی را برهم می‌زند. در قصه‌هایی از جنس زخم‌کاری که فریبکاری، خشم و انتقام حرف اول را می‌زند و شخصیت‌ها را در مدار خود به حرکت وا می‌دارد، تماشاگر نسبت به شخصیت‌ها دچار شک و تردید دائمی است. موضوعی که سیما را در هاله‌ای از شک نسبت به نیت واقعی‌اش نسبت به پدر قرار داده و به گمانه‌زنی وادار می‌کند. در این بین شخصیت پدر هم نقش مهمی در ساختار فیلمنامه سری چهارم داشته و حس‌های متضادی را در تماشاگر نسبت به خود برمی‌انگیزد. به ویژه در سکانس نسبتا طولانی عروسی که مهدویان روی مست بودن پدر و رفتار دیوانه‌وارش تاکید کرده است.

مهدویان در قسمت سوم ریتم بهتری به سریال خود بخشیده و به خصوص با برش‌های موازی‌ای که بین سکانس عروسی، ورود پدر سیما و نیز محل حضور پانی و سمیرا زده به جذاب‌تر شدن کار کمک زیادی کرده است. گروه بازیگران زخم‌کاری از قسمت نخست تا مجازات را می‌توان یکی از نقاط قوت آن به حساب آورد که چند نسل از بازیگران را گردهم آورده است

نویسندگان زخم کاری: مجازات در قسمت سوم عمده تمرکز خود را روی فصل عروسی مالک و سیما گذاشته و تنش مورد نظرشان را در لایه‌های زیرین سکانس یاد شده قرار داده‌اند. در عین حال برش‌هایی هم به حضور سمیرا و پانی در یک کافه زده و آن‌ها را هم دور از چشم تماشاگر نگه نمی‌دارند. از طرف دیگر روی شخصیت مغرور و در عین حال زخم‌خورده سمیرا و نگاه همچنان از بالا به پایین او نسبت به پانی مانور می‌دهند. در سمت دیگر با شخصیت تازه‌واردی به نام هادی مواجهه‌ایم که به واسطه تابلوی کپی‌ای که به سیما فروخته به مالک وصل شده و به مرور نقش پررنگی در پیشبرد داستان ایفا می‌کند. از آن دسته شخصیت‌هایی که سایه روشن‌های زیادی داشته و در ادامه مجازات را به اقتباس آزاد از نمایشنامه اتللو نزدیک خواهد کرد. حمید فرنهاد هم که در سری سوم حضور داشته، دیگر شخصیت مکمل سری چهارم به حساب می‌آید که می‌‌تواند در قسمت‌های بعدی کنشمندتر عمل کند.

مهدویان در قسمت سوم ریتم بهتری به سریال خود بخشیده و به خصوص با برش‌های موازی‌ای که بین سکانس عروسی، ورود پدر سیما و نیز محل حضور پانی و سمیرا زده به جذاب‌تر شدن کار کمک زیادی کرده است. گروه بازیگران زخم‌کاری از قسمت نخست تا مجازات را می‌توان یکی از نقاط قوت آن به حساب آورد که چند نسل از بازیگران را گردهم آورده است. جواد عزتی همچنان ستاره زخم کاری به حساب می‌آید که همچنان نقش مهمی در  پرتماشاگر بودن کار دارد. الناز ملک هم در نقش سیما چند پله‌ای نسبت به سری سوم پیشرفت کرده و تماشاگر را به همذات‌پنداری بیشتر با خود به ویژه در همین قسمت سوم وا می‌دارد. رعنا آزادی‌ور نیز همان سمیرای سری‌های پیشین است که وزنه سنگینی در جمع بازیگران سریال بوده و تهدید همیشگی بودن برای مالک را به خوبی به نمایش گذاشته است. اما ستاره بی‌چون و چرای زخم کاری:مجازات در سه قسمت پخش شده، بدون شک مهدی سلطانی است که در نقش مردی سرگردان میان وادی عقل و جنون عالی ظاهر شده و دردی که از ته جان می‌کشد را تماشاگر  تمام و کمال درک می‌کند. به ویژه در همین سکانس عروسی سیما و مالک که نگاه‌های فوق العاده‌ای دارد.

وبگردی