دست‌های پنهان در قتل رزم‌آرا چه کسانی بودند

به گزارش رکنا، رزم‌آرا که از ارتش به سیاست راه یافت، توانست به مقام نخست‌وزیری برسد، اما این جایگاه او را در تقابل با بسیاری از سیاستمداران و گروه‌های مخالف قرار داد. به‌ویژه اینکه او با خروج از لباس نظامی و پوشیدن کت‌وشلوار تلاش داشت تصویری آرام و سیاست‌مدارانه از خود نشان دهد، اما واقعیتِ اقدامات و مواضع او اغلب تهاجمی بود و باعث افزایش دشمنی‌ها شد. در این میان، بار‌ها تهدید به مرگ شد، زیرا به نظر بسیاری، او نماینده قدرتی بود که در تقابل با منافع ملی و مذهبی حرکت می‌کرد.

رزم‌آرا تلاش کرد سکوت مخالفان را بخرد، اما فریاد آنان بلندتر شد. سیاستمدارانی که از دیدنش در جایگاه قدرت، دل‌چرکین بودند، حاضر به همراهی نشدند و او، هرچند در ظاهر آرام، در پس پرده با تهاجم، مسیرش را گشود. 

۱۶ اسفند ۱۳۲۹، روزی سرنوشت‌ساز برای رزم‌آرا بود. او برای شرکت در مجلس ترحیم آیت‌الله فیض به مسجد سلطانی رفت، جایی که خلیل طهماسبی، عضو گروه فدائیان اسلام، با شلیک گلوله به زندگی او پایان داد. 

اما درباره این ترور همچنان روایت‌های متعددی وجود دارد. برخی معتقدند که علاوه بر طهماسبی، یکی از اعضای گارد نیز به او شلیک کرده است. با این حال، فدائیان اسلام مسئولیت ترور را پذیرفتند و روزنامه‌های نزدیک به آنها به صراحت نوشتند: «رزم‌آرا به جهنم رفت».

البته برخی محمدرضا پهلوی را در این قتل دخیل می‌دانستند، زیرا اسدالله علم، مشاور محمدرضا پهلوی در هنگام ترور رزم‌آرا را همراهی می‌کرد. به باور بسیاری علم، وزیر تحمیلی محمدرضا پهلوی به کابینه رزم‌آرا و جاسوس او در کابینه بود. احسان نراقی نقل می‌کند که پسر سپهبد رزم‌آرا، شخص محمدرضا را در ترور پدرش متهم می‌داند. 

مرگِ رزم‌آرا نه‌تن‌ها پایانی بر حیات او، بلکه نقطه‌ای عطف در تاریخ سیاست ایران بود؛ جایی که دسیسه و سرنوشت، داستانی نو برای تاریخ‌نگاران نوشتند. این حادثه نقطه عطفی در تاریخ سیاسی ایران بود و به تقویت نیرو‌های مخالف حکومت وقت و به‌ویژه جنبش ملی شدن نفت انجامید. رزم‌آرا در تاریخ ایران به‌عنوان یکی از چهره‌های بحث‌برانگیز باقی ماند، کسی که نظامی‌گری و سیاست را به هم گره زد، اما نتوانست از سد دشمنان داخلی عبور کند.

وبگردی