مدیران مسئولی که خیلی مسئول هستند

الف- یکی از قضات به انتخاب رئیس قوه قضاییه.

ب- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یا نماینده تام‌الاختیار وی که به‌طور معمول معاونت مطبوعاتی است.

ج- یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به انتخاب مجلس.

د- یکی از استادان دانشگاه به انتخاب وزیر فرهنگ و آموزش عالی.

ه- یکی از مدیران مسئول مطبوعات به انتخاب آنها.

و- یکی از استادان حوزه علمیه به انتخاب شورای‌عالی حوزه علمیه قم.

ز- یکی از اعضای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی به انتخاب آن شورا.

همچنین دبیرخانه هیات نظارت با امکانات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل می‌شود و زیر نظر آن هیات انجام وظیفه می‌کند و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز ریاست هیات نظارت بر مطبوعات را بر عهده دارد و پاسخگوی عملکرد هیات یادشده در مجلس و دیگر مراجع ذی‌صلاح است.

مشکلات قانون:

کاری به تمامی مشکلات قانون Law مطبوعات و ایراد‌های وارده به آن ندارم که بحثی جداگانه می‌طلبد و در ظاهر قرار است قانون مطبوعات اصلاح شود که به‌طور حتم مواردی در لایحه جدید دیده شده است؛ اما چند نکته درباره هیات نظارت وجود دارد؛ یکی انتصابی بودن نماینده قوه قضاییه، وزارت علوم، حوزه علمیه، شورای انقلاب فرهنگی و وزارت ارشاد که در عمل ۵ عضو انتصابی از حاکمیت و دولت در برابر ۲ عضو انتخابی، یکی از بین نمایندگان مجلس و یکی هم از بین مدیران مسئول است.

در زمان نوشتن این قانون در سال‌ها قبل، تعداد کل مطبوعات کشور به هزار هم نمی‌رسید و اگر ملاک هر ۱۰۰۰ نشریه بوده، باید اکنون دست‌کم ۷ نماینده از مطبوعات در این هیات حضور یابند؛ مانند انتخابات کشوری که با تغییر جمعیت، تعداد نمایندگان مردم افزایش می‌یابد.

دوم آنکه بقیه اعضای این هیات نماینده نهادها و قوای دیگر هستند و در جای دیگر دفتر و دستک دارند و معاش آنها تامین است، اما برای نماینده مدیران مسئول هیچ سازکاری پیش‌بینی نشده و اگر قرار باشد در ۲ سال نمایندگی، با دست‌اندرکاران هر یک از مطبوعات 20 دقیقه ملاقات کند، عمر نوح می‌طلبد و بدیهی است که نماینده مدیران مسئول به هیچ کاری جز این نمی‌تواند ورود کند. او بودجه می‌خواهد و اگر از شهرستان‌ها انتخاب شود دست‌کم هفته‌ای یک بار باید به تهران بیاید و اصلا تهران‌نشین شود؛ مانند نمایندگان مجلس...

سوم همین نداشتن وقت کافی تبدیل به یکی از معضلات اساسی نماینده مدیران مسئول شده و اعتراض مطبوعاتی‌ها را به‌دنبال داشته است. در این چند دوره فقط به‌خاطر یکی شدن نماینده وزارت ارشاد یعنی معاونت مطبوعاتی با نماینده مدیران مسئول، این امکان فراهم شد که ایشان با دانش و تجربه خود بتواند موازنه‌ای نسبی بین این وظایف و آن وظایف برقرار کند.

چهارم یکی شدن نماینده مدیران مسئول مطبوعات و معاونت مطبوعاتی در چند سال، نشانه دولتی شدن نماینده مدیران مسئول تلقی شد و گروه‌هایی به مخالفت برخاسته‌اند و در فضای مجازی کمپین‌‌های گوناگون تشکیل شده و به این انتخاب که البته کاملا قانونی است، اعتراض دارند.

وظیفه نماینده:

نماینده مدیران مسئول شرح وظایفی در قانون دارد که خیلی ساده است، اما خلاصه شده آن در قانون و شرع و عرف این است که نماینده مدیران مسئول، در همه حال باید نماینده مدیران مسئول و متوجه باشد که رأی او همیشه باید برای هر روزنامه و نشریه‌ای (در هر موردی) مثبت باشد؛ حتی اگر برخلاف نظر شخصی‌اش‌ باشد و باید از متقاضیان مجوز و اشتباه‌های بعدی مطبوعات در هر شرایطی بدون اما و اگر حمایت کند.

مشکلات کمپین‌های حمایتی و معترضان:

با یک بررسی اجمالی در نوشته‌های دوستان اهل خرد رسانه در گروه‌های گوناگون پیرامون انتخابات نماینده مدیرمسئول مطبوعات، متاسفانه متوجه می‌شویم که:

۱. من اهل فرهنگ و سواد نیستم.

۲. موضوعات را قاطی می‌کنم.

۳. روزنامه‌نگار حرفه‌ای کم داریم.

۴. سواد رسانه ندارم.

۵. قانون را نمی‌شناسم.

۶. توقعات بیجا دارم.

۷. فرصت‌طلب هستم.

۸. تحمل نقد را نداریم.

۹. و... (البته خودم را عرض می‌کنم.)

ابراز چند اشکال از طرف اهل قلم:

اشکال‌هایی که اهل قلم بیشتر در یادداشت‌ها و پیام‌های خود گفته بودند، در ظاهر هیچ ربطی به نماینده مدیران مسئول ندارد، زیرا به‌نظرم براساس ماده ۱۱ قانون مطبوعات، رسیدگی به درخواست صدور پروانه و تشخیص صلاحیت متقاضی و مدیر مسئول بر‌عهده هیات نظارت بر مطبوعات است ولاغیر، اما از آنجایی که در چند دوره نماینده مدیران مسئول و معاون مطبوعاتی یکی بوده، حالا همه مشکلات به گردن نماینده مدیران مسئول انداخته شده و می‌گویند:

۱. طرح بیمه خبرنگاران بد بوده است.

به‌نظر من این طرح بسیار اصولی و درست و در حمایت از بدنه روزنامه‌نگاری کشور یعنی خبرنگاران بوده و اگر چهارتا مدیرمسئول فرصت‌طلب مثل من، عمه، خاله و رفیق‌شان را در فهرست نمی‌گنجاندند، لازم نبود که اصل ایده لغو شود. مگر با عمل چهار نفر که سرعت غیرمجاز می‌روند و تصادف Crash می‌کنند، ساخت اتومبیل را متوقف و کارگر خودروساز را از بیمه حذف می‌کنند. اگر عیبی در این طرح وجود داشته، باید در بین مدیران مسئول به‌دنبال متهم گشت.

۲. طرح اشتراک بد بوده است.

طرح اشتراک یک ایده نو و در حمایت از مطبوعات بود که در این زمینه هم چند مدیر مسئول، با چند اپراتور متخلف زدوبند می‌کنند و بدون توزیع نشریه، پول می‌گیرند و درعمل به‌نوعی دزدی theft می‌کنند. در چنین شرایطی باید به‌دنبال راه‌حل برای پاکیزه کردن موضوع و پیدا کردن مجرمان بگردیم و راهکارهای مناسب‌تر اجرایی ارائه کنیم؛ نه فردی را که ایده نو ارائه کرده، محاکمه کنیم؟

۳. طرح رتبه‌بندی بد است.

خداوند هم انسان‌ها را رتبه‌بندی کرده است، بدون شک، تبعیض کار بدی است و خدا و پیغمبر و امام و امت هم نمی‌پسندند، اما چه کسی گفته رتبه‌بندی بد است. مگر می‌شود شاگرد اول دانشگاه از همان امتیازی برخوردار باشد که آخرین نفر برخوردار است؟ تاکنون شما شاگرد ساعی را با شاگرد تنبل در یک ترازو گذاشته‌اید؟ مگر می‌شود یک روزنامه که حتی تیترزنی را بلد نیست با یک روزنامه حرفه‌ای یکسان دید و مقایسه کرد و برای آنها کمک برابر پرداخت کرد؟

۴. شیوه پرداخت یارانه بد است.

چرا بد است؟ چون به ما نداده‌اند یا کم داده‌اند؛ حرف درستی است، باید عدالتی براساس همان رتبه‌بندی و جایگاه هر نشریه وجود داشته باشد، باید براساس یک معیار، یک سنگ محک، یک متر مشخص، خالصی و ناخالصی عیار یک نشریه دیده شود. اگر آن معیارها غلط است باید برای اصلاح آنها پیشنهاد داد که متاسفانه هنوز در ارشاد کسانی هستند که این بی‌عدالتی را سلیقه‌ای دنبال می‌کنند و توجهی هم به اعتراض‌های ما در اداره کل مطبوعات داخلی نمی‌شود.

۵. نظارت بد است.

نظارت بر چه چیز و چه کسی بد است؟

- آیا تاکنون حتی یک نوبت پروانه مدیرمسئولی که حقوق خبرنگار را می‌خورد باطل شده است؟

- آیا بر موضوع اجاره دادن روزنامه‌ها ازسوی مدیرمسئولان نظارت کرده‌اند؟

- آیا روزنامه‌های بی‌کیفیت با بدترین کمیت چاپ و با تیراژ چندتایی و صددرصد (کپی‌پیست) که به اعتماد عمومی جامعه به مطبوعات لطمه زده‌اند، نظارت کرده‌اند؟

- آیا یک بار از برخی مدیران مسئولی که در خانواده ما به‌طور معمول بیشتر از همه مدعی هستند و هنوز نمی‌دانند مطبوعات را با کدام «ط،ت» می‌نویسند، نظارتی شده است؟

- آیا مدیرانی که سال‌هاست، از امتیاز پروانه‌هایی بهره می‌برند که الفبای آن را نمی‌دانند هرگز مورد پرسش قرار گرفته‌اند؟

- مدیر مسئولانی را می‌شناسم که کتاب نمی‌خوانند، تئاتر نمی‌روند، سفر نکرده‌اند، با سینما Cinema و نقاشی و موسیقی و دین و مذهب بیگانه هستند، تجربه نیندوخته‌اند، اما یک مدرک لیسانس از شعبه فلان دانشگاه دارقوزآبادی بدون حضور در کلاس و درس و مشق دریافت کرده‌اند و همیشه مدعی کسانی هستند که سرشان را پایین می‌اندازند و کارشان را می‌کنند.

۶. تعدد تشکل‌ها و انجمن‌ها بد است.

در این زمینه من هم با برخی از دوستان همصدا هستم که نباید هرکس از مادرش قهر کرد، برود و یک گروه تشکیل دهد. باید یکی، دو تشکل اولیه را هر دوره با انتخابات سالم‌تر و اصلاح اساسنامه‌ها و نظارت بیشتر اعضا تقویت و حفظ کرد. تشکیل 7 ، 8 انجمن و چندین گروه در عمل خاصیتی تا امروز برای اصحاب رسانه نداشته است. کدام یک از این تشکل‌ها می‌توانند مدعی باشند که گلی بر سر مطبوعات زده‌اند؛ جز گرفتن حق عضویت و جلسه خصوصی با این و آن برای معرفی خودشان و استفاده از رانت‌های یواشکی و شخصی...

۷. شفافیت بد است.

بله انتشار فهرست کمک‌ها و یارانه‌ها بد است، چون معلوم می‌شود که به ما چقدر کمک شده و زیرمیزی و رومیزی گرفتیم. این فریاد کسانی است که در این سال‌ها کمک‌های میلیاردی و میلیون دلاری گرفتند. معاونت مطبوعاتی اگر همین یک کار را به‌عنوان کارنامه ارائه کند و ادامه دهد، نمره قبولی می‌گیرد. تازه یادمان باشد که همه فهرست‌های این ۴۰ سال گذشته منتشر نشده است، حواله‌های کاغذ و فیلم و زینگ در دهه ۶۰ و ۷۰ منتشر نشده است، کمک‌های مالی در زمان انتخابات اخیر و قبلی‌ها منتشر نشده است، اما همین یک بخش کوچک مربوط به 7 ، 8 سال گذشته که منتشر شد، معلوم کرد آن کمک‌های ۷۰۰ هزار دلاری و یک میلیون دلاری و میلیون‌ها تومان دیگر به چه کسانی داده شده است.

8. نامزدهای قبلی و فعلی بد هستند.

اتهام‌زنی اگر بدترین شیوه عالم و آدم نباشد، دست‌کم به گفته امام صادق (ع) حرمت مسلمان و هر انسانی از کعبه کمتر نیست.

9. چرا این همه نامزد شده‌اند؟

یکی جوان است و علاقه دارد که مطرح شود، چه عیبی دارد؟

یکی علاقه‌مند و پرشور است و می‌خواهد باز هم تلاش کند و خودش را نشان دهد، چه عیبی دارد؟

یکی در انتخابات‌ دیگر چند رأی بیشتر نیاورده اما می‌خواهد باز هم شانس خود را امتحان کند، چه عیبی دارد؟

یکی انسان بسیار خوبی است اما در مدیریت فلان جا به‌نظر شما ضعیف بوده، چه عیبی دارد؟

یکی نامزد می‌شود که فقط نامزد شده باشد، از لغت نامزد خوشش می‌آید.

یکی نامزد می‌شود که دیده شود و بقیه نامش را بشنوند و بدانند هست و بعد هم انصراف بدهد.

یکی نامزد می‌شود تا از فهرست یارانه حذف نشود.

یکی نامزد می‌شود که بعد نانی به دیگری قرض بدهد و بگوید به نفع تو خارج شدم.

یکی چند دوره نماینده بوده و حالا هم نامزد می‌شود، خواستید رأی بدهید، نخواستید رأی ندهید. همه خوشبختانه رسانه دارید؛ نظرتان را مکتوب کنید، درباره کارشان نظر بدهید؛ هیچ کس بد نیست.

10. نگرانی بد است.

نگران باشید که در این بازی کسی رأی بیاورد که بعد چراغ بردارید و دنبال قبلی‌ها بگردید. باید مدیران مسئول به‌عنوان پیشگامان فرهیختگی جامعه با دست‌کم مدرک تحصیلی لیسانس، به‌دنبال فرد توانا، از خود گذشته، کارآمد و بدون غرض و مرض باشند؛ چندتا سراغ دارید؟ معرفی کنید، رأی من مال شما.

۱1. می‌توان صد تای دیگر هم نوشت....

اما راه‌حل و پیشنهاد:

۱. چه کسانی آماده هستند که بنویسند کل یارانه‌های ارشاد قطع تا ماندگاری مطبوعات معلوم شود و دوغ دوشاب خودش را نشان دهد. تا روزی که ما به‌دنبال یک ریال و چند میلیارد ارشاد باشیم، مطبوعات آزاد و توانمند نخواهیم داشت.

۲. خواهش کنیم که ارشاد کل یارانه‌ها را در ایجاد یک زیرساخت مانند یک مدیا‌سنتر هزینه کند و به هیچ روزنامه و نشریه‌ای چند سال یارانه داده نشود و بعد یک مکان در اختیارش قرار گیرد مانند مسکن مهر؛ زمین هم که مال دولت است و مجانی.

۳. به‌جای اینکه بگوییم آگهی به فلان روزنامه (حمایت) داده نشود، باید گفت فلان روزنامه را خصوصی و به کارکنانش واگذار کنید؛ به جای ماهی دادن، به آموزش ماهی‌گیری فکر کنیم.

۴. از مجلس و دولت بخواهیم که همه روزنامه‌های دولتی براساس اصل ۴۴ و دستور رهبر معظم انقلاب به بخش خصوصی واگذار شوند؛ ایران، همشهری و ...

۵. تنها روزنامه‌ای که در تاریخ مطبوعات ایران توانست سهامداری و از دولت جدا و به کارکنانش واگذار شود، روزنامه صمت بوده که متاسفانه از طرف همین 2 ، 3 روزنامه خصولتی‌ها و خصوصی‌های یارانه‌بگیر و وابسته به افراد و گروه‌های خاص بیشتر مورد حمله قرار گرفت، اما همین روش سهامداری می‌تواند به‌عنوان الگو در بقیه روزنامه‌ها مانند ایران، همشهری، شهروند، حمایت، خراسان، جام‌جم، فرهیختگان، اطلاعات، کیهان و... مورد استفاده قرار گیرد.

۶. باید جلوی انتشار همه نشریه‌های داخلی سازمان‌های دولتی، هواپیمایی‌ها و... که بیشترین آگهی را می‌گیرند، بدون استثنا گرفته شود.

۷. باید نماینده مدیران مسئول بتواند با تغییر اختیارات قانونی درباره کاغذ و یارانه و... به ارشاد تذکر بدهد و در اصلاح قوانین تلاش کند.

8. نماینده مدیران مسئول باید بتواند مافیای توزیع را افشا و از این فرصت برای گفت‌وگو و مصاحبه با رسانه‌ها استفاده کند و درباره کیوسک‌ها با شهرداری به گفت‌وگو بنشیند.

۹. مطبوعات به خواننده نیاز دارند. مهم‌تر از مسئولان، مردم هستند که به مطبوعات اعتماد ندارند و نمی‌خرند و نمی‌خوانند.

۱۰. تنها راه بازگشت مردم به سمت مطبوعات، آزادی Freedom مطبوعات است. نماینده مدیران مسئول باید بتواند بقیه را قانع کند که به هر چیزی گیر و اخطار ندهند و به دادگاه نفرستند.

۱۱. نماینده مدیران مسئول در هیات نظارت باید مدیر، توانمند، باسواد و حرفه‌ای باشد و بتواند با یک نگاه دوغ و دوشاب را در مطبوعات تشخیص دهد. مدیر کوتوله نمی‌تواند نماینده چندهزار مدیر مسئول باشد.

12. در مجلس ۳ نماینده (آقایان وکیلی، کواکبیان و حضرتی) رسما با کمک مطبوعاتی‌ها رأی آورده‌اند و مطرح شدند؛ تاکنون چه کاری برای مطبوعات کردند؟

۱۳. در ماجرای اخیر روزنامه ابتکار که خود آقای وکیلی در هیات نظارت است، هیات به روزنامه ابتکار اخطار می‌دهد و روزنامه هم مسئولیت را گردن خبرنگار می‌اندازد، در حالی که آقای وکیلی نباید اصلا زیر بار موضوع می‌رفت، زیرا در گزارش مربوط هیچ توهینی به مقدسات نشده بود.

۱۴. قانون اصلاح شود؛ حداکثر دو دوره برای هر کس با دو دوره تنفس تا جوان‌ترها هم بتوانند توانایی خود را نمایش دهند.

۱۵. حالا با این شرایط خدا وکیلی چه کسی می‌خواهد نامزد باشد. شما خودتان به کسانی که الفبای بحث را در کار گروهی و در این کمپین‌ها نمی‌دانند رأی می‌دهید؟ به کسی که یک بار به او اعتماد کردید اما او بودجه چند میلیاردی انتخابات ریاست جمهوری را بین خود و 4 رفیقش تقسیم کرد رأی می‌دهید؟ به کسی که یک روزنامه هزار نسخه‌ای با دو کارمند را نمی‌تواند اداره کند رأی می‌دهید؟ به کسی که فقط فحاشی می‌کند رأی می‌دهید؟ به کسی که در ظاهر حرفی می‌زند و در باطن کار دیگری می‌کند رأی می‌دهید؟ به کسی که تحمل شنیدن ندارد رأی می‌دهید؟ به کسی که منافع فردی را به منافع جمعی ترجیح می‌دهد رأی می‌دهید؟اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید