نمایشنامه‌ای با موضوع تفحص شهدا

نمایشنامه «خاطره‌یی به نام تو» نوشته داریوش نصیری و مرتضی زیوری در ۳۴ صفحه توسط نشر آناپَنا منتشر و در بازار Store کتاب توزیع شده است.

در معرفی این نمایشنامه نوشته شده است: این نمایشنامه درام مهرماه سال ۹۳ با نام پیشین «خش‌خشِ بی‌سیم» با کارگردانی مشترک نویسندگانش در سومین دوره جشنواره تئاترشهر در بخش مسابقه نمایشنامه‌نویسی و نمایشنامه‌خوانی خوانش شد که از میان ۱۲۶ اثر رسیده به جشنواره، جزو ۱۴ اثر برگزیده و برتر هیات داوران قرار گرفت.

همچنین نصرالله قادری ـ نمایشنامه‌نویس،کارگردان و استاد دانشگاه ـ در مقدمه‌ای بر این نمایشنامه نوشته: اثر از ساحت کمی در شکل «تک‌پرده‌ای کوتاه» پرداخت شده است. در استیلیزه‌ترین شکل ممکن و در ساحت کیفی پروپاگاندا، پیامش را ابلاغ می‌کند و پرسش اصلی را ارائه می‌دهد: «کی این جنگ لعنتی‌ رو شروع کرد؟». دو عالم هم‌نشین می‌شوند. "در تابوت‌ها را نباید بست." چرا؟ "چون خیلی زیادن. انگار همه‌شون توی یه سنگر شهید شدن." این سنگر به قاعده ایران عزیز بزرگ است. ایرانی که هنوز صدای «خاطره‌یی به نام تو» را می‌شنود؛ اگر فقط گوشی برای «شنیدن» باشد. چشمی برای «دیدن» باشد. زبانی برای «مزه‌کردن» باشد. مشامی برای «بوییدن» باشد، و دستی برای «لمس‌کردن». اگر هنوز «احساسی» باشد.

در صفحه ۲۱ نمایشنامه می‌خوانید:

عماد: وقتی می‌اومدم به خاطر روزی بود که پسرم تو خاکی که مال خودشه با افتخار راه بره و منتی رو سرش نباشه. به فکر روزهایی بودم که با افتخار بهش بگم به خاطر اون هر چیزی‌ رو به جون خریدم که جونش یک لحظه هم تو خطر نباشه. هر روز اون تقویم جیبی‌ رو ورق می‌زدم؛ همونی که الان سوخته و فقط جلدش مونده توی اون تابوت کنار تیکه‌استخون‌ها. حسرت تمام روزهایی‌ رو می‌خوردم که کنارش نیستم. بگیر این لامذهب‌ رو راه بنداز طاها. می‌خوام این چیزها رو بهش بگم. راهش بنداز. مگه تو بی‌سیم‌چی نیستی؟ مگه خطِ سرّی اون عراقی‌ها رو شنود نمی‌کردی؟ راهش بنداز!

نمایشنامه «خاطره‌یی به نام تو» بر مبنای آیه ۱۶۹ سوره آل‌ عمران قرآن نگارش شده که می‌فرماید: «شهدا زنده‌اند و نزد خدای خویش روزی می‌خورند».برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.