شکنجه های مرد پولدار تهرانی توسط شهین / بازداشت در فرودگاه امام
حوادث رکنا:ردیاب خودروی گرانقیمت پلیس را به سارقان رساند .
خدمتکار جوان که با همدستی پسر خود و یکی از دوستان او به خانه مرد پولدار دستبرد زده است و با خودروی گرانقیمت وی از محل متواری شده بودند فکرش را هم نمیکردند که پلیس چند ساعت بعد با بررسی ردیاب خودرو آنها را به دام بیندازد.
به گزارش رکنا، چند روز قبل مرد میانسال پولداری سراسیمه به کلانتری۱۳۴ شهرکغرب رفت و سهسارق آشنا به اتهام سرقت میلیاردی از خانهاش شکایت کرد.
وی گفت: من عتیقه و لوازم آنتیک میفروشم و وضع مالی خیلی خوبی دارم. فرزندانم همگی در خارج از کشور تحصیل و زندگی میکنند و من و همسرم دو نفری در خانهای بزرگی که در شهرکغرب داریم زندگی میکردیم تا اینکه او هم چند سال قبل فوت کرد و مرا تنها گذاشت.
نقشه پیلدانه زن تهرانی برای مرد پولدار
پس از این من برای انجام کارهای خانهام مستخدم میگرفتم و معمولاً هم با آنها مشکلی نداشتم تا اینکه مدتی قبل زنی به نام شهین را برای انجام کارهای خانهام استخدام کردم. من متوجه شدهبودم که او سابقهدار است و به خاطر مواد به زندان رفته و به همین خاطر تصمیم داشتم او را از خانهام بیرون کنم، اما شهین التماس میکرد که گرفتار است و دو فرزند بزرگ دارد که به او رحم کردم و اخراجش نکردم.
وی ادامه داد: چند ساعت قبل شهین همراه پسرش و دوست او مهمان من بودند و بعد از اینکه مقداری پول از من گرفتند از خانهام بیرون رفتند. دقایقی بعد از رفتن آنها من از رستوران برای خودم غذا سفارش دادم که زنگ خانهام به صدا در آمد. فکر کردم که پیک رستوران است و در را باز کردم که ناگهان دو مرد و یک زن نقابدار وارد خانهام شدند و پس از کتککاری دست و پایم را با طناب بستند.
من همان ابتدا آنها را شناختم و فهمیدم که شهین همراه پسر و دوست پسرش نقاب زدهاند و قصد سرقت اموال مرا دارند، اما از ترس جانم چیزی به آنها نگفتم. دو مرد نقابدار به زور رمز گاوصندوقم را گرفتند و تمامی پولها، جواهرات و اموال کوچک قیمتیام را سرقت کردند.
آنها حتی به سرقت پول و جواهراتم قانع نشدند و تمامی عتیقهها و ظروف نقرهای و قیمتیام را داخل کیسهای ریختند و بعد هم سوئیچ و خودروی بیاموی شاسی بلندم را از من گرفتند و از خانهام فرار کردند. پس از این به سختی دست و پایم را باز کردم و به اداره پلیس آمدم تا از آنها شکایت کنم.
وی در پایان گفت: خودروام مجهز به جیپیاس است و با ردیابی آن میتواند مکان سارقان را الان متوجه شد.
با شکایت مرد پولدار پرونده به دستور قاضی عبدالسعید، مدرس دادیار شعبهچهارم دادسرای ویژه سرقت در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت.
مأموران پلیس در کمتر از ۵ساعت بعد از حادثه با ردیابی خودروی شاکی موفق شدند دو نفر از متهمان را در حوالی فرودگاه بین المللی امامخمینی (ره) بازداشت کنند.
بررسیها نشان داد یکی از متهمان، شهین مستخدم خانه مرد پولدار است و نفر دوم پسر ۲۳سالهای به نام امیر است. در ادامه مأموران پسر ۲۰ساله شهین را نیز بازداشت کردند.
متهمان در بازجوییها به سرقت از خانه مرد پولدار و شکنجه او اعتراف کردند و شهین هم مدعی شد که از مرد عتیقه فروش کینه به دل داشته و از طرفی هم برای اجاره خانهاش با مشکل مالی روبهرو شده که به شیوه فیلمهای هالیوودی نقشه سرقت را طراحی و اجرا کرده است.
متهمان در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفتند.
گفتگو با شهین زن پلید تهرانی
چه شد که تصمیم گرفتی از خانه مرد پولدار سرقت کنی؟
به دو دلیل سرقت کردم. یکی اینکه از او کینه به دل داشتم و دوم اینکه من برای اجاره خانه پول نیاز داشتم و فکر میکردم او به من کمک کند، اما وقتی به من کمک نکرد تصمیم گرفتم از خانهاش سرقت کنم.
چرا از او کینه داشتی؟
از روزی که مستخدم خانه فریدون شدم او به من زخم زبان میزد و همیشه به من توهین میکرد. مثلاً اگر چشمش به گرد و غباری روی ظروف میافتاد به من توهین میکرد، چون من بدبخت و بیچاره بودم، اما او پولدار بود. او به پولش مینازید و آن را به رخ من و خانوادهام میکشید. من تمامی حرفهای او را به خاطر اینکه نیاز داشتم تحمل میکردم، چون دو تا پسر بزرگ داشتم که خرج زندگی آنها را هم من میدادم، اما از روزی که فهمید من سابقه زندان دارم و گدایی هم میکردهام زخم زبانهایش تندتر و بدتر شد. او مرا گدا گشنه صدا میزد و میگفت من گدایی میکردهام. آنقدر به من توهین میکرد که تحمل حرفهای او را نداشتم و تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. من متوجه شدم که بهترین انتقام از او سرقت اموالش است، چون خیلی خسیس و مال دوست بود.
به خاطر گدایی به زندان رفته بودی؟
نه، من برای هزینه زندگیام به هر کاری دست زدهام از گدایی گرفته تا قاچاق فروشی و به خاطر مواد فروشی هم مدتی زندان بودم که آزاد شدم. از آن روز به بعد از زندان میترسیدم، چون در زندان زنان سابقه دار خیلی مرا اذیت کردند و الان که دوباره دارم راهی زندان میشوم تنم میلرزد.
درباره نقشه سرقت توضیح بده.
من علاقه زیادی به فیلمهای سینمایی و هالیوودی دارم و همیشه تماشا میکنم و به همین خاطر هم تصمیم گرفتم به همین شیوه دست به سرقت بزنم. واقعیتش اول تصمیم گرفتم از فریدون درخواست کمک کنم و با خودم گفتم اگر به من کمک کند نقشهام را عملی نمیکنم. آن روز به خانه او رفتم و با گریه و التماس از او خواستم به من کمک کند. او خبر داشت که صاحبخانهام مرا جواب کردهاست و برای اجاره هم پول ندارم، اما فقط ۵۰۰هزار تومان به من داد و آن هم با بیادبی به طرف من پرت کرد که تصمیم گرفتیم من و پسرم و دوستش نقشهمان را اجرا کنیم.
فکر میکردی در کمتر از ۵ساعت دستگیر شوید؟
نه، ما اصلاً خبر نداشتیم که ماشین شاکی ردیاب دارد. میخواستیم لوازم عتیقه را بفروشیم و به یکی از شهرستانها فرار کنیم که پلیس به ما فرصت نداد.
معتادی؟
بله، گاهی شیشه و گاهی هم گل مصرف میکنم. روز حادثه هم شیشه مصرف کرده بودم و توهم داشتم.
ارسال نظر