قتل دختر خوش اخلاق سقز / اعتراف به آتش زدن گلاله 25 ساله + فیلم و عکس
حجم ویدیو: 46.90M | مدت زمان ویدیو: 00:06:24

به گزارش گروه حوادث رکنا، این روزها کم ترکسی در شهر سقز کردستان پیدا می شود که از ماجرای قتل فجیع گلاله 25ساله بی خبر باشد. دختر خوش خنده و مهربان خانواده شیخی که این روزها تمام اعضای خانواده عزادار او هستند و از این به بعد باید با جای خالی اش در خانه کنار بیایند.

من گلاله را کشتم

آغاز ماجرا از آن شبی بود که کیومرث نازمزد گلاله ،نو عروسش را برای شام به رستوران دعوت کرد. قرار بود شبی رویایی برای دختر 25 ساله خانواده شیخی ساخته شود اما هیچ کس فکرش را هم نمی کرد دیگر بازگشتی برای اووجود نخواهد داشت و سرنوشت شومی در انتظارش خواهد بود.

او قربانی جنایتی شد که کیومرث آن را رقم زد. همان تازه دامادی یک روز پس از جنایت با دایی و برادر گلاله تماس گرفت و گفت: من گلاله را کشته ام.

همین تماس تلفنی خیلی کوتاه کیومرث باعث شد تیمی از کارآگاهان پلیس دست به کار شوند تا ردی از متهم اصلی این پرونده پیدا کنند.تحقیقات خیلی زود به سرانجام رسید و کیومرث در آستارا دستگیر شد.

یک لحظه عصبانی شدم

به این ترتیب بود که کیومرث کیلومترها آنطرفتر دستگیر شد. وقتی مرد جوان درمقابل کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت و دیگر راهی جزء بیان حقیقت نداشت لب به اعتراف گشود و اینطور گفت: «بر سر مسائل پیش پا افتاده با گلاله بحثم شد. یک لحظه کنترلم را از دست دادم و با مشت به سرش کوبیدم.

او ادامه داد: یکدفعه دیدم گلاله بی حال شد. نبضش را گرفتم و سرم را روی سینه اش گذاشتم و مطمئن شدم که او دیگر نفس نمی کشد. بعد او را به منطقه ای در از شهر بردم و در راه چهار لیتر بنزین خریدم. بعد هم بنزین را روی جسد ریختم و به آتش کشیدم.»

کشف جسد

پس از ثبت اعترافات مرد جوان ،حالا نوبت به کشف جسد تازه عروس شد. با اینکه خانواده گلاله بارها برای پیدا کردن جسد دخترشان به محل های معرفی شده توسط قاتل مراجعه کرده بودند و بدون هیچ نتیجه ای بازگشته بودند این بار ماموران پلیس و چند نفر از اعضای خانواده گلاله برای کشف جسد او راهی محلی شدند که کیومرث نشانی اش را داده بود و درنهایت جسد را پیدا کردند.

تحقیقات ادامه دارد

انگیزه کیومرث از قتل چه می توانست باشد؟ و آیا گلاله قبل از این با کیومرث اختلافی داشت یا گلایه ای به خانواده خود کرده بود؟ برای پاسخ به این سوالات خبرنگار رکنا به سراغ خانواده مقتول رفت.

عموی گلاله در پاسخ به این سوالات می گوید:«کیومرث نسبت فامیلی دوری با خانواده ما دارد و پیش از این با خانواده برادرم آشنا بودند.تا اینکه به خواستگاری گلاله آمد. او جوان تحصیل کرده ای بود و کارمند بانک است. برای همین برادرم با ازدواج او و گلاله موافقت کرد. کیومرث و گلاله هر دو فارغ التحصیل رشته حقوق بودند. گلاله مشاور حقوقی دفتر قضایی بود و چند باری زمزمه هایی از نارضایتی کیومرث با کار کردن گلاله شنیده شده بود. اما این گلایه ها آن قدر جدی نبود. برادرم روز خواستگاری به کیومرث گفته بود که گلاله دلش می خواهد کار کند و ادامه تحصیل دهد و نمی دانم چرا همسر گلاله با اینکه شرط را می دانست اما حرف از مخالفت با کار گلاله می زد.در هر حال اختلاف جدی ای بین آنها نبود.اصلا پیش نیامده بود که گلاله شکایتی از ارتباطش با کیومرث داشته باشد.»

فقط قصاص

عموی گلاله شیخی در آخر گفت:«دختر برادرم بسیار مهربان و متین و آرام بود. قتل ناجوانمردانه او داغ بزرگی است بر دل خانواده ما.برادرم و همسرش به عنوان اولیای دم این پرونده تقاضای قصاص کیومرث را دارند و دلشان می خواهد قاتل هر چه زودتر به دار مجازات آویخته شود.»آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

وبگردی