اعتراف مرد تبریزی به قتل عام خانواده در تهران +عکس
حوادث رکنا: کارمند یک شرکت خودرو سازی در تهران در حالیکه قصد داشت همراه خانوادهاش به سفر ترکیه برود در یک اقدام عجیب قبل از سفر زن و بچهاش را به قتل رساند. این مرد با صحنه سازی سعی داشت از اتهام قتل فرار کند اما پس از 3 روز سکوت در بازداشتگاه پلیس بخاطر رهایی از عذاب وجدان به قتل عام اعضای خانوادهاش اعتراف کرد.
به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، عقربه ها ساعت 20 و 30 دقیقه شنبه 19 مرداد ماه امسال را نشان میداد که مردی با پلیس تماس گرفت و در حالیکه پشت تلفن اشک میریخت و به سختی حرف میزد از ماموران درخواست کمک کرد و گفت که زن و بچهای کشتهاند.
با توجه به ادعای مرد جوان تیمی از ماموران کلانتری 133 شهر زیبا برای بررسیهای ابتدایی پای در خانه مرد جوان در بلوار فردوس گذاشتند و با حضور در خانه با جسد زن 48 ساله و دختر 12 ساله در اتاق خواب روبرو شدند.
صحنه تلخ و مرموزی پیش روی ماموران قرار داشت و همین کافی بود تا تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس ویژه قتل و تیم تشخیص هویت برای تجسسهای فنی و پلیسی پای در صحنه جرم گذاشتند.
صحنه قتل عام در غرب تهران
مرد 50 ساله روی مبل نشسته بود و اشک میریخت و زن جوان و دختر 12 ساله در اتاق خواب خودشان و روی تخت خوابیده بودند و هیچ آثار درگیری روی جسد مادر و دختر نبود و بهم ریختگی داخل خانه غیرعادی به نظر میرسید و احتمال میرفت بهمریختگی صحنهسازی شده باشد.
پدر خانواده که کارمند یک شرکت خودروسازی است در حالیکه تیم تشخیص هویت در حال بررسی و کاوشگری در خانه بودند از سوی کارآگاهان و بازپرس ویژه قتل هدف تحقیق قرار گرفت.
این مرد در تحقیقات پلیسی گفت: سال 78 با دخترخالهام ازدواج کردم و 8 سال است که در این ساختمان زندگی میکنیم و همیشه عاشق زن و بچه ام بودم و قرار بود به خاطر تعطیلات تابستانی در کارم به سفر برویم.
وی افزود: تصمیم داشتیم به خانه خواهرم در تبریز برویم و بعد از آن به کشور ترکیه سفر کنیم، ظهر وقتی از سرکار به خانه آمدم همه وسایل را داخل صندوق عقب خودرو گذاشتم و قرار بود به سفر برویم که ازمحل کارم با من تماس گرفتند و خواستند در یک جلسه فوری شرکت کنم به همین خاطر به محل کارم رفتم و بعد از 2 ساعت به خانه زنگ زدم تا به همسر و فرزندم بگویم آماده باشند تا وقتی که جلوی خانه رسیدم سوار ماشین شوند به تبریز برویم اما کسی جواب نداد و در ادامه به موبایل همسرم زنگ زدم ولی باز همسرم به تلفن جواب نداد و نگران شدم.
پدر خانواده ادامه داد: با برادرم تماس گرفتم و از او خواستم به خانهمان سرکشی کند و از زن و بچهام خبر دهد که برادرم وقتی به خانه ما رفت متوجه باز بودن در خانه شد و این در حالیکه بود که کلید روی قفل در مانده بود و برادرم با ورود به خانه با بهم ریختگی وسایل داخل خانه روبرو می شود و هر چه همسر و فرزندم را صدا میزند جوابی نمیشوند تا اینکه جسد آنها در اتاق خواب ها مشاهده میکند.
مرد جوان در حالیکه اشک میریخت گفت: خودم را به سرعت به خانه رساندم و برادرم نیز با پلیس تماس گرفته بود و حتی وقتی جسد همسر و فرزندم را در خانه دیدم نتوانستم باور کنم که آنها به قتل رسیده اند.
دستگیری تنها مظنون پرونده
بازپرس جنایی با توجه به اینکه احتمال میرفت بهمریختگی داخل خانه صحنهسازی باشد و قفلهای ورودی تخریب نشده فرضیه قتل از سوی پدر خانواده را دستور کار تیم پلیس آگاهی تهران قرار داد و مرد جوان دستگیر و در اختیار کارآگاهان قرار گرفت.
مهدی از همان لحظه نخست دستگیری اصرار داشت که در ماجرای قتل زن و بچهاش نقشی نداشته و این در حالی بود که ماموران از خانواده زن جوان که به قتل رسیده تحقیقات را برای رسیدن به یک سرنخ پلیس آغاز کردند.
خواهر زن مهدی که دخترخالهاش است در تحقیقات پلیسی به ماموران گفت: اینکه قتل از سوی دامادمان صورت گرفته باشد غیرباور است چون مهدی مرد مهربان و عاشق زندگی و زن و بچهاش است و هیچ وقت از خواهرم نشنیدم که آنها در زندگیشان اختلاف شدیدی داشته باشند.
سکوت مرد تبریزی شکست
مرد جوان در بازداشتگاه پلیس آگاهی تهران بود و تحقیقات ادامه داشت که از پزشکی قانونی اعلام کرد که مادر و دختر خفه شده و به قتل رسیدهاند.
مهدی سکوت کرده بود و هر روز که هدف بازجویی قرار میگرفت اصرار بر بیگناهی داشت تا اینکه عصر سومین روز در بازداشتگاه پلیس سکوت را شکست و به قتل زن و بچهاش اعتراف کرد.
عصر چهارشنبه 23 مرداد ماه مهدی در حالیکه اشک می ریخت و عذاب وجدان آزارش میداد لب به سخن باز کرد و ادعا کرد در یک اتفاق ناخواسته و اختلاف با همسرش دست به قتل اعضای خانوادهاش زده است.
قتل در یک لحظه شوم
مهدی در چهره اش غم و اندوه نمایان است و هنوز باور ندارد که زن و بچهاش را که روزی عاشق آنها بود به قتل رسانده است.
شغل؟
در یک شرکت خودرو سازی کار می کردم.
قصد سفر داشتی؟
بله، قرار بود به تبریز برویم و بعد به اردبیل و ترکیه.
با خودروی شخصی به سفر می رفتید؟
بله، از سوی شرکت 10 روز تعطیلات تابستانی داشتم و به همین خاطر تصمیم گرفتیم به سفر برویم.
با همسرت اختلاف داشتی؟
من عاشق زن و بچه ام بودم و اختلافات ما زیاد نبود و مثل همه زوج ها که بعضی اوقات در یکسری مسائل اختلاف پیدا می کنند برای ما هم رخ میداد ولی آنقدر زیاد نبود که بخواهم آنها را به قتل برسانم.
پس چرا آنها را کشتی؟
مهدی در حالیکه اشک میریخت گفت: باور کنید اتفاقی بود.
اتفاقی؟
قرار بود آن روز به سفر برویم که سرکار برایم کار پیش آمد و کمی دیرتر به خانه رفتم، وقتی به خانه رسیدم زنم شروع به بهانه گیری و غرزدن کرد که ابتدا به رفتارش بی توجه بودم و به اتاق خواب رفتم تا ساک لباسها بردارم که زنم پشت سرم به داخل اتاق آمد و چون دیر به خانه آمده بودم حرفها ناشایستی زد و مرا به عقب هل داد. ساک روی زمین افتاد و زنم فحاشی می کرد که در یک لحظه به سمتش رفتم و دستم را جلوی دهانش را گرفتم که به فحاشیهایش ادامه ندهد که دیدم همسرم بی حال شد و دیگر نفس نمیکشد.
دخترت کجا بود؟
جسد همسرم را روی تخت گذاشتم که در این لحظه دخترم وارد اتاق شد و متوجه مرگ مادرش شد و شروع به جیغ و فریاد کرد.
دخترت را چطور به قتل رساندی؟
دخترم جیغ و فریاد می زد که دستم را جلوی دهانش گذاشتم تا ساکت شود و چون نمی خواستم جسد مادرش را ببیند او را به اتاق خواب خودش بردم که دیدم دخترم نفس نمی کشد و او را نیز به قتل رساندم.
داخل خانه را چرا بهم ریختی؟
باور نداشتم که اعضای خانواده ام را به قتل رساندم و به همین خاطر تصمیم گرفتم داخل خانه را به هم بریزم و با صحنه سازی از اتهام قتل فرار کنم.
بعد از قتل به محل کارت بازگشتی؟
بله، سعی داشتم با داستانسرایی، خودم را در ماجرای قتل بی گناه معرفی کنم.
چطور تصمیم به اعتراف گرفتی؟
عذاب وجدان. زن و بچهام را به قتل رساندم و در این مدت سعی داشتم عذاب وجدانم را پنهان کنم اما دیگر طاقت نیاوردم و سکوت را شکستم.
بنا بر این گزارش، مرد جوان برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس پرونده در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار دارد.
تحلیل کارشناس / مهارت های زندگی
دکتر امیر رستگار خالد جامعه شناس و استاد دانشگاه
خشم نوعی هیجان روحی است که اغلب بر اثر واکنش فرد در برابر رفتار ناشایست دیگران بروز میکند. خشم معمولا یک رنجش و ناراحتی زودگذر است اما در مواردی تبدیل به یک بغض عمیق می شود که کنترل و مدیریت رفتار را کنار می زند و عامل قتل یا خودکشی می شود.
خشم پدیدهای کاملاً طبیعی است و مانند دیگر احساسات، نشانه سلامت و تندرستی و عواطف انسانی است، اما هنگامی که از کنترل خارج شود، میتواند به یک احساس مخرب و ویرانگر تغییر شکل دهد و پیامدهای ناگواری در محیط کار، روابط شخصی و تمامی عرصههای زندگی داشته باشد.
کنترل خشم از مهارتهایی است که باید به افراد از سنین کم در خانواده سپس در محیط های اجتماعی یعنی مدرسه و... آموزش داده شود، چرا که همه در طول زندگی خود در شرایطی قرار میگیرند که ممکن است آن ها را خشمگین کند و به همین دلیل فرد باید قادر به مهار خشم خود باشد.
مهارتهای زندگی باید به افراد آموزش داده شود، زیرا رفتار خشونتآمیز پیامدهای منفی به همراه دارد و هم فردی که عامل خشونت است و هم فردی که خشونت میبیند، در معرض آسیب هستند.خشونت سبب ایجاد مشکل در تعاملات افراد میشود و از اینرو باید شیوه رفتارهای درست اجتماعی به مردم آموزش داده شود.
رفتارهای خشن در خانواده و سپس در جامعه سبب بروز جرایم خرد و کلان می شود و نوعی رفتار ضدارزشی ونابهنجار به شمار می رود به هر حال افرادی که مهارت حل مسئله و کنترل رفتار را آموزش ندیده اند در شرایط نامناسب خشمگین می شوند و خشم شان به قتل همسر، فرزند یا دیگر افراد جامعه می انجامد. نکته قابل توجه این که خشونت های آنی به نهاد خانواده آسیب می رساند و قطعا رفتاری است که تاثیر منفی در جامعه دارد. فرزندانی که در خانواده تحت تربیت والدین خشمگین هستند، رفتار آن ها را الگوی خود قرار می دهند و نتایج منفی این رفتارها را در آینده می بینند. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
خانم ها واقعا ن ملاحظه نمیکنند آنقدر روی موخه مرد پا می گذارند که مرد دیگر تحمل نکند برنامه های خانواده گی از این قبل باید برای آنها گذاشته شود که که تا حدودی از اتفاقها هولناک پیش نیاد انشااله
خدای عزیز به همه کمک کن نمی توانم نظر داد ولی بعضی اوقات زنان پرخاشگری بی آبروی حتی کتک می زنند مرد خود را خیلی درد آور است مردی از زن و فرزند خود حتی خواهر زن خود مادرزن خود در جلوی دیدگان همه کتک بخورد وباز با این زن نا مهربان و عصبانی زندگی کند بعضی از اوقات مردان اینگونه زنان را به خدا واگذار می کنند تا او ......