به گزارش رکنا ،  این پرونده سال 89 تشکیل شد و براساس گزارشی که صاحب یک گاوداری به ماموران داد آنها متوجه شدند سارقان وارد گاوداری شده و بعد از قتل نگهبان ساختمان چندین راس گاو و گوساله و یک راس اسب را به سرقت برده‌اند.بررسی‌ها نشان داد عاملان این سرقت مرگبار چندین جرم مشابه هم در دامداری‌های دیگر انجام داده‌اند. با ردیابی‌هایی که انجام گرفت یکی از سارقان به نام امین شناسایی شد. او بعد از دستگیری اعتراف کرد با چهار نفر دیگر برای این سرقت رفته بود. او گفت: ما پنج نفر بودیم با یک ماشین باری برای سرقت گاوداری رفتیم من و یکی از سارقان به نام مهرداد سرخیابان کشیک می‌دادیم کسی نیاید. سه نفر هم رفتند تا گاو‌ها و اسب را بیاورند. من نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد اما بعد از اینکه از گاوداری بیرون آمدند گفتند نگهبان را به قتل رساندند.
پلیس با کمک امین متوجه شد دو برادر به نام‌های مهرداد و مهران و دو برادر دیگر به نام‌های اسد و علی در این سرقت‌ها نقش داشتند به این ترتیب آنها بازداشت شدند. متهمان که اعترافات متناقضی داشتند هریک سعی کردند دیگری را متهم به قتل کنند اما بررسی سوابق انها نشان داد متهمان هرکدام به صورت جداگانه چندین فقره سرقت انجام داده‌اند که به برخی از آنها رسیدگی شده و برخی هم به تازگی کشف شده‌ است.
پرونده سرقت از چند دامداری و دزدی‌های دیگر متهمان تکمیل و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری 2 فرستاده‌ شد. در نهایت متهمان به خاطر سرقت‌هایی که انجام داده ‌بودند به زندان، شلاق و رد مال محکوم شدند.
در ادامه کیفرخواست جداگانه‌ای برای قتل صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهمان روز گذشته پای میز محاکمه رفتند. از انجایی که فقط یکی از اولیای‌ دم مقتول شناسایی شده ‌بود نماینده دادستان از سوی قوه ‌قضاییه به جای اولیای‌دم درخواست پرداخت دیه کرد تنها ولی‌دم شناسایی شده نیز در دادگاه حاضر نشد و وکیلش درخواست صدور حکم دیه کرد.
نبود اولیای‌دم تنها گره این پرونده نبود. متهم ردیف اول پرونده به نام علی نیز فوت شده ‌بود. به این ترتیب پرونده در خصوص او نیز بسته شد و قضات از اسد برادر علی خواستند در جایگاه قرار گیرد و از خود دفاع کند او که متهم به معاونت در قتل شده‌ بود گفت: من اتهام را قبول ندارم. من اصلا در سرقت هم نبودم و به دروغ علیه من اعتراف کرده‌اند. حتی برادرم هم در این قتل و سرقت نبود.
متهم گفت: وقتی ما را بازداشت کردند گفتند امین اعتراف کرده که ما در سرقت بودیم در حالیکه اصلا چنین چیزی نبود و من اصلا در سرقت نبودم و در آن زمان در خانه بودم. برادرم هم همینطور همین پرونده باعث شد تا نسبت به برادرم بدبین شوند و این بار از همدان دنبال او امدند ما در زندانبودیم که گفتند برادرم چندین ماشین در همدان دزدیده‌است و او را به دادسرای همدان منتقل کردند.بعد هم خبردادند که او در زندان همدان سکته کرده و فوت کرده‌است. من حاضرم قسم بخورم که برادرم این کار را نکرده ‌است.
سپس نوبت به متهم ردیف سوم رسید وقتی مهرداد در جایگاه قرار گرفت اتهام را رد کرد و گفت: این اتهامات دروغ است من در دادسرا هم گفتم که چنین کاری نکرده‌ام.برادرم علیه من اعتراف کرده ‌بود اما بعدا گفت که دروغ گفته ‌است.
وقتی نوبت به مهران رسید او گفت: من هم اتهام معاونت در قتل و سرقت را قبول ندارم همه این ماجراها با اعترافات امین شروع شد. من را گرفتند و مجبورشدم علیه برادرم اعتراف کنم در حالیکه ما اصلا در سرقت‌ها نبودیم و هیچ نقشی نداشتیم حتی نام گاوداری که می‌گویند نگهبان آنجا کشته شده را نشنیده ‌بودیم. من آن زمان 16 ساله بودم. ترسیدم و اعتراف کردم اما حرف‌هایم دروغ بود. حالا می گویند شما 10 میلیارد سرقت کرده‌اید.
در این هنگام قاضی گفت شما در زمان محاکمه 20 ساله بودید.پس ادعای شما مبنی برنوجوان بودن درست نیست و نمی‌تواند کمکی به شما بکند ضمن اینکه پلیس در جریان همه سرقت‌های شما نبود. شما به اتهام یک سرقت دیگر دستگیر شدید و بعد خودتان اعتراف کردید که گاوداری مورد بحث را هم سرقت کرده و کسی را در ان کشته‌اید.
متهم گفت:زمانی که ما بازداشت شدیم تعداد زیادی گاوداری را لیست کردند و گفتند شما از این گاوداری‌ها سرقت کردید در حالیکه من این کار را نکرده بودم میزان سرقت از آن گاوداری‌ها خیلی زیاد بود امین گفت بیا همین گاوداری را قبول کن چون اگر قبول نکنی اقرار می‌گیرند که سرقت‌های کلان دیگر را تو انجام دادی و مجبور می‌شوی اعتراف کنی و قبول کنی. من هم قبول کردم که از گاوداری مورد بحث سرقت کردم خبر نداشتم که قتلی هم در انجا اتفاق افتاده ‌است.
در ادامه از آنجایی که متهم ردیف آخر در دادگاه حاضر نشده‌بود وکیل مدافعش به جای اودفاع کرد و خواستار برائت او شد.
در پایان قضات آخرین دفاع را اخذ کردند و برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.
.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.