شوهر بی غیرتم می خواست مرا بفروشد / مهنوش در دادگاه اشک همه را در آورد + عکس

به گزارش رکنا، زن جوان ادامه داد: هنوز صدای گریه پارمیدا از ذهنم بیرون نرفته است در آن لحظات خسته شده بودم پدر پارمیدا هم که در توهم مصرف مواد مخدر بود به من تهمت می‌زد که پارمیدا دختر او نیست چون قیافه‌اش فقط شبیه من است همه این حرف‌هایش مثل یک پتک روی سرم فرود می‌آمد و دیگر نمی‌دانستم چه کار کنم سعید شوهرم نه کار داشت ونه پول... از کتک‌های او که گاهی هم با چاقو بدنم را زخمی می‌کرد خسته شده بودم او حتی تصمیم گرفته بود مرا به مردان معتاد بفروشد تا پول موادش جور شود.

همه این فشارها باعث شد تا اینکه خواستم خودکشی کنم.... اما وقتی پارمیدا را دیدم از ترس اینکه او قربانی افکار شوم همسرم شود تصمیم گرفتم خفه‌اش کنم برایم سخت بود اما بالاخره با روسری پارمیدا را خفه کردم بعد با خوردن قرص‌های ترامادول خواستم به زندگی‌ام پایان دهم اما حالا زنده مانده ام.این تنها بخشی از اظهارات زن جوانی است که هفت سال پیش در یاخچی آباد تهران به اتهام قتل دختر18ماهه‌اش بازداشت شد.

این زن پس از اقدام به خودکشی به بیمارستان منتقل شده بود که در نخستین مرحله رسیدگی به این پرونده شوهر این زن اعلام گذشت کرد و زن جوان که مهنوش نام دارد به خاطر اختلالات خلقی تحت درمان قرار گرفت و در حالی که با قرار وثیقه آزاد بود از همسرش جدا شده و پس از چند ماه با مرد دیگری ازدواج کرد. با گذشت هفت سال از وقوع قتل دختر کوچولو صبح دیروز این زن جوان برای محاکمه از نظر جنبه عمومی جرمی که مرتکب شده در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده وبا حضور یک مستشار تحت محاکمه قرار گرفت. مهنوش -37 ساله - هنگامی که وارد دادگاه می‌شد با دیدن پسر یک سال ونیمه‌اش که از همسر دوم خود داشت شروع به گریه کرد و با چشمان گریان در جایگاه متهمان نشست تا به سؤالات قضات پاسخ دهد:

چرا فرزندت را کشتی؟

به خاطر شوهرم

ماجرا را توضیح بده؟

شوهرم معتاد بود وکراک مصرف می‌کرد او توهم داشت که دخترم پارمیدا فرزند خودش نیست وقتی از او می‌خواستم آزمایش دی ان‌ای بدهیم قبول نکرد. آنقدر مواد مصرف کرده بود که حتی دوستانش را می‌خواست به خانه بیاورد تا من را به آنها بفروشد می‌گفت برای خریدن مواد مخدر به پول نیاز دارد....

آن روز پارمیدا شیر می‌خواست و به خاطر نخوردن غذا شیرم خشک شده بود از طرفی از بس از داروخانه شیرخشک نسیه خریده بودم دیگر به من شیرخشک نمی‌دادند... همه این مصیبت‌ها شدت پیدا کرده بود که تصمیم گرفتم خودم ودخترم را از بین ببرم.

دوباره ازدواج کرده‌ای؟

بله، وقتی از زندان بیرون آمدم با مردی آشنا شدم او ورزشکار است و واقعاً مرا حمایت کرد. حالا هم از او یک پسر یک سال ونیمه دارم.

چند وقت در بازداشت بودی؟

در کل حدود سه سال ودو ماه در بازداشت بودم واز شما قضات خواستارعفو و بخشش هستم. در پایان محاکمه قضات ختم جلسه را اعلام کردند تا براساس ماده 612 قانون مجازات اسلامی پس از شور حکمشان را صادر کنند. اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

معصومه مرادپور

وبگردی