شوهرم خیلی سرد بود و جواد برعکس او! / می خواهم توبه کنم
حوادث رکنا: می گفت نمی خواستم این طور بشود ، هرچند ازدواجم سنتی بود اما باز هم وقتی زیر یک سقف رفتیم هیچ چیزی برای شوهرم کم نگذاشتم اما به هردری زدم نتوانستم سردی اخلاق شوهرم را تغییر دهم ، حالا هم با این وجود از کرده ام پشیمانم ، به بن بست خورده ام و نمی دانم چه راهی در پیش بگیرم ...
فیلم پر بازدید گفتگو با یک زن صیغه
به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، زن جوان که برای کمک گرفتن به مرکز مشاوره پلیس Police آمده بود داستان زندگی اش را این طور تعریف کرد که 11سال پیش به شکل سنتی ازدواج کردم. همسرم از اقوام دور پدرم و کارمند یکی از نهادهای دولتی بود و حاصل ازدواج ما دو فرزند شش و 9 ساله است.
همسرم آدم آرام، خونسرد و کم حرفی بود و نسبت به روابط عاطفی و زناشویی خیلی سرد و خشک برخورد میکرد اما با تمام این اوصاف، او مرد با ایمان و خداترسی بود و در زندگی از لحاظ رفاهی چیزی برای من و فرزندانم کم نمی گذاشت و تمام تلاشش را برای رفاه ما انجام میداد، در نقطه مقابل من خیلی برون گرا و پرجنب و جوش بودم. مشکل بزرگ من چیز دیگری بود، دوست داشتم شوهرم به من محبت کند و با من حرف بزند اما هر بار میخواستم سر صحبت را باز کنم، میگفت خسته است و بگذارم برای بعد...
11سال است که حرف هایم را گذاشتهام برای بعد و در قلبم تبدیل به عقده شده است. اوایل فکر میکردم به مرور زمان و با آمدن فرزند شرایط بهتر می شود ولی هر چه گذشت فرقی نکرد و رابطهاش با من روزبهروز سردتر شد. همسرم فرد تحصیلکردهای است و از همان ابتدا با من شرط کرد، درسم را ادامه دهم و تحصیلات عالی کسب کنم. همین شد که بعد از چهار سال زندگی مشترک، با اصرار همسرم به دانشگاه رفتم و در رشته مورد علاقهام تحصیل را شروع کردم.
ترم سوم بودم که خیلی اتفاقی متوجه نگاههای معنادار یکی از همکلاسیهایم به نام جواد شدم. او به بهانههای مختلف خودش را به من نزدیک و خواسته اش را مطرح کرد. اول خیلی جا خوردم و به او گفتم متأهل هستم و دو فرزند دارم ولی گفت فقط خودم برایش مهم هستم .
در این بین به دلیل ابراز محبتها و بهایی که به من میداد، کمکم به او علاقهمند شدم. از آن جا که جواد را در جریان تمام مشکلات زندگیام گذاشته بودم، جای تمام عقدههای عاطفی و رنجی را که از زندگی مشترک با همسرم برده بودم، برایم پر میکرد، انگار تازه متولد شده بودم.
مدتی نگذشت که ادامه رابطه پیامکی و تلفنی من با جواد مرا به گرداب خیانت Cheat کشاند. حالا دچار عذاب وجدان شدهام و نگران هستم مبادا شوهرم دیر یا زود از قضیه بو ببرد. میدانم پایان این رابطه تباهی و غرق شدن در فساد و از هم پاشیده شدن زندگیام است اما توان قطع رابطه با جواد را ندارم.
او با این که ازدواج کرده است ولی دست از سرم بر نمی دارد ، از یک سو از کرده ام پشیمانم و از طرفی نمی دانم باید چه راهی را در پیش بگیرم ، می دانم اشتباه کرده ام و شاید سخت بشود آن را جبران کرد اما می خواهم جبران کنم ، من زندگی ام را دوست دارم .
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
تجاوز به زن جوان در مطب پزشک زیبایی / خانم منشی همخوابی را می دید + عکس
ماجرای زندگی غزل دختر بچه ای که زجر های زیادی در زیر زمین شهر کشیده است
دختربچه 9 ساله جنجالی: ازدواج یعنی لباس عروس پوشیدن!+ جزییات
فاجعه ماهیگیران چینی در خلیج فارس ! / فرماندار جاسک فاش کرد + تصویر
زنده شدن زن مُرده پس از 7 روز! / در تهران رخ داد
مردی برای تنبیه وحشتناک دخترش را به دست قصاب محله داد+ عکس
زنی را سلاخی کردند و شوهرش را دار زدند! / در مرند رخ داد
تجاوز به زن جوان در مطب پزشک زیبایی / وقتی خانم منشی همخوابی را دید پلیس خبر کرد + عکس
دردسر صیغه شدن زن تحصیلکرده 32 ساله با کارمند جوان شرکت
خودکشی مادر امیر پس از تن فروشی های 50 تومانی!
وقتی وارد خانه شدم زنم با شاهرخ در برهنه در اتاق خواب بودند
مادرم با شوهرم ارتباط شوم دارد
ارسال نظر