علل اپیدیمی خشونت در جامعه
رکنا: فیلمی از خشونت در فضای مجازی منتشر شد و خیلی ها احساس مسئولیت کردند و در رسانه ها به اظهار نظر پرداختند و این درگیری مامور زن با آن دختر را محکوم کردند که از نظر اجتماعی این واکنش ها امری است قابل تحسین که مردم نسبت به آسیب های اجتماعی حساس هستند. اما همه ما در شد و آمد های روزانه، شاهد انواع خشونت شهروندان نسبت به یکدیگر هستیم؛ از جدال های لفظی هنگام رانندگی گرفته تا خشونت های فیزیکی ناشی؛ اما افراد جامعه آنگونه که شایسته است به این خشونت ها واکنش نشان نمی دهند و به راحتی از اینگونه رفتارهای ضد اجتماعی می گذرند و بعضی هم این رفتارها را با تلفن همراه خود ضبط می کنند تا دوباره و چند باره این صحنه ها را ببینید و برای لذت بردن و تفریح دیگران نیز آن را در فضای مجازی نشر دهند. افراد جامعه نسبت به اینگونه رفتارهای ضد اجتماعی حساس نیستند و دست به قلم نمی شوند و علل و عوامل آن را ریشه یابی نمی کنند و کمتر آن را تویتر می کنند و در مذمتش هم آهنگ نمی سازند. ظاهرا عصب اجتماعی جامعه، سوخته است که به این حجم از خشونت شهروندان نسبت به همدیگر حساس نیست.
اما به یکباره در خصوص درگیری یک مامور زن با یک دختر، همه چیز عوض می شود و برخی احساس مسئولیت می کنند و دست به قلم می شوند و این رفتار ضد اجتماعی را محکوم می کنند. نیروی انتظامی نیز آن را رفتار را تایید نکرد و کمتر کسی هست که آن فیلم را دیده باشد و آن را تایید بکند. اما سوال این است که چرا وقتی درگیری دو شهروند را می بینیم حساس نمی شویم؟ ممکن است کسی پاسخ دهد که چون یک طرف درگیری مامور است، به همین خاطر مردم انتظار دارند که ضابطین قضایی، خود به قانون Law و اخلاق پایبند باشد.
آنچه در فیلم مشخص است، موضوع از دایره ماموریتی آن ماموران خارج شده است یعنی زنِ مامور برای اجرای ماموریت سازمانی متوسل به خشونت نشده بلکه همچون برخی از افراد این جامعه به خاطر توهین و فحاشی فردی، عصبانی شده و برای آرام کردنِ درون خود، همانند همه درگیری های روزانه که شاهد آن هستیم، متوسل به خشونت شده است.
باید بررسی شود که علت نهادینه نشدن روحیه صبر و مدارا در مامور زن در برابر توهین و فحاشی آن دختر چیست؟ آیا بخاطر فشار زیاد کار است و یا در عدم آموزش حرفه ای و شغلی وی است و یا مشکل چیز دیگریست؟
برای اظهار نظر در خصوص این موضوع، نباید همچون آن زنِ مامور، احساسی شد بلکه با کنترل احساسات خود و با منطق و درایت باید موضوع را بررسی کرد و اجازه ندهیم با جو سازی های رسانه ای زحمات فرزندان پرکار این مرز و بوم در نیروی انتظامی نادیده گرفته شود. اخیرا فرماندهان ارشد نیروی انتظامی تصمیم گرفته اند برای استاندارد سازی و نظارت بر رفتار کارکنان خود بر روی لباس آنان دوربین نصب کنند و رفتار و گفتار آنان را بررسی کنند و طبیعی است که از اینگونه فیلم گرفتن ها ناراحت نیستند و آن چیزی که نگران کننده است جو سازی علیه نیروی انتظامی است.
نیروی انتظامی به عنوان یک سازمان انسان محور و نه تجهیزات محور، به علت پیچیده بودن ساختار انسان با کار دشواری روبروست و بیشترین سختی کار پلیس Police نیز به این علت است که با انسان، این موجود ناشناخته و پیچیده سر وکار دارد. روزانه هر یک از یگان های نیروی انتظامی می بایست با انسان ها از تیپ های شخصیتی گوناگون و فرهنگ های مختلف ارتباط برقرار کند که لازمه ارتباط موفق، شناخت هرچه بهتر انسان، نیازها و گرایش های او، جغرافیای زندگی او و علوم مرتبط به اوست. بر پلیس لازم است که به نیروهای خود آموزش لازم حرفه ای و شغلی را بدهد تا دیگر افکار عمومی شاهد چنین رفتاری نباشد.
بر اندیشمندان نیز لازم است درباره اینکه چرا تاب آروی جامعه این همه پایین آمده است و شهروندان در زندگی اجتماعی از روحیه صبر، گذشت، مدارا و ... برخوردار نیستند، پژوهش کنند و علل و عوامل عدم رعایت وظایف و تکالیف شهروندی از سوی شهروندان را بررسی کنند و بر عهده همه ذی نفوذان از جمله اساتید و مربیان، سیاسیون و هنرمندان است که اجرای مهمترین لازمه زندگی اجتماعی یعنی اجرای وظایف و تکالیف شهروندی از سوی شهروندان را تاکید کنند. چرا که توجه به وظایف و تکالیف شهروندی هم مشکلات اجتماعی ما را رفع می کند و هم مطلوب های اجتماعی نظیر نظم، امنیت و عدالت و... را بوجود می آورد و هم مشکلات فردی و روانشناختی ما همچون آرامش، آسایش، رضایت درون و ... را حل می کند. چاره کاستن از بسیاری از آسیب های اجتماعی همچون خشونت، نهادینه کردن اصول اخلاقی و اجرای وظایف و تکالیف شهروندی در جامعه می باشد.
کارشناس مسائل اجتماعی
علی محمدرضاییبرای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر