حدود دهه ۷۰ بود. یک روز اول وقت که در محل کار حاضر شدم، خبر خودکشی Suicide شهروندی را در سازمان شنیدم. چون محلی که این اتفاق افتاده بود نزدیک بود، به همراه چند نفر از همکاران در محل حاضر شدیم.

متأسفانه دختری جوان بود و در کنار قبر کسی که معلوم شد پدر بزرگش است، رگ دستهایش را بریده بود و به همین علت از دنیا رفته بود.

مدیر عامل وقت سازمان هم در محل حاضر بودند تا پس از حضور همه مسئولین دولتی مرتبط با موضوع و خانواده متوفی، اقدامات لازم انجام شود.

در این بین یکی از همکاران من با ابراز تأسفی عمیق گفت: صبح زود که در محل کارم که آدرس دهی قبور مردم را بعهده دارم، این بنده خدا آمد و ضمن ارائه نام و مشخصات پدربزرگش، آدرس مزار آن مرحوم را پرسید و من هم بر حسب وظیفه راهنمایی کردم و او رفت.

رفتارش هم خیلی عادی و معمولی بود.‌ ای کاش ما می‌فهمیدیم که قصدش چیست؟ تا از این کار غلط جلوگیری می‌کردیم و‌ ای کاش با کمی تفکر می‌توانست راهی خداپسندانه و منطقی‌تر برای حل مشکلاتش پیدا کند.

بعضی مواقع انجام وظیفه هم، بر روح و روان ما چنگ می‌اندازد و آن هم دیدن مرگ هموطنان است. یا مشاهده خانواده‌های داغدار و متألم؛ که رسالت کاری ما و تعهدمان در قبال خدمت به آن‌ها را دو چندان می‌کند هرچند که ما هم هراز گاهی با آن‌ها گریه می‌کنیم. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

سرزده به شرکت شوهرم آرمان رفتم / او و خانم منشی را اتاق رییس در شرایط افتضاحی دیدم!

سلفی مسافران نوروزی با دکتر روحانی در چیتگر تهران + فیلم و عکس

قاتل با مینا زن صیغه ای ارتباط پنهانی داشت / چند نفر را اجیر کردم تا او را بکشند + عکس

فیلم سوپر مارکت که اقدام شوم مرد شیطان صفت با یک دختر را نمایش می دهد + فیلم و عکس

نخستین قتل سال ۹۷ در تهران با همسرکُشی آغاز شد /مرد قاتل فراری است

فریبا در روز عروسی شوهر و هوویش مُرد!

خانم بازیگر ایرانی از دعوت شوم یک کارگردان سرشناس به یک خانه پرت خبر داد + عکس