مهتاب را به خاطر مسایل ناموسی کشتم / پدرم با چنگال برادرم را هم در برابر چشمانم کشت + عکس
رکنا: مرد تحصیلکرده که 4 سال پس از قتل همسرش و جلب رضایت اولیای دم ،پسر نوجوانش را مقابل چشمان دخترش و به طرز فجیعی کشته بود، پای میز محاکمه ایستاد و اشک ریخت.
به گزارش گروه جنایی رکنا، احمد 47ساله 4 سال قبل در سال 90 همسرش به نام مهتاب را نیمه شب خفه کرد وچند ضربه چاقو به او زد. این مرد که جنایت Crime خانوادگی را مقابل چشمان دختر و پسر نوجوانش رقم زده بود با جلب رضایت اولیای دم از قصاص رهایی یافت و یازدهم تیرماه سال 94جنایت فجیع دیگری را رقم زد. احمد این بار مقابل چشمان دخترش مریم پسر 14ساله اش به نام میثم را کشت.
وقتی فریادهای گوشخراش دختر جوان در آپارتمانشان در خیابان مرتضوی تهران پیچید همسایه ها هراسان به راه پله ها ریختند و با مریم روبه رو شدند که فریاد می کشید و کمک می خواست . دختر جوان می گفت پدرش مقابل چشمان او برادرش را خفه و چنگال را به گلوی او فرو کرده است. دقایقی از شنیدن شدن فریاد های گوشخراش مریم نگذشته بود که پلیس Police به محل جنایت رفت و با پیکر خونین میثم روبه رو شد. جنازه در حالی به پزشکی قانونی منتقل شد که احمد به قتل Murder اعتراف کرد ولی حرفی درباره انگیزه جنایت نزدو این مرد در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge محمد باقر قربان زاده و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای این جلسه دختر جوان که حالا دانشجوی رشته حقوق است روبه روی قضات ایستاد و گفت: 4سال قبل که مادرم کشته شد 16سال داشتم. پدر و مادرم با هم اختلاف داشتند. نیمه شب بود که من و برادرم از سر و صدا بیدار شدیم و پدرمان را دیدیم که با چاقو بالای سر مادرمان ایستاده بود. مادرمان دیگر نفس نمی کشید.
این دختر که اشک می ریخت گفت: پدرم از کمر درد رنج می برود و به همین خاطر مدتی بود که تریاک و شیشه مصرف می کرد. خانواده پدری ام با من و برادرم صحبت کردند و گفتند پدرمان تحت تاثیر مصرف مواد مخدر Drugs دست به این قتل زده است. به همین خاطر من و برادرم اعلام گذشت کردیم. در مدت چهار سالی که پدرمان در زندان Prison بود ما در خانه مادربزرگمان زندگی می کردیم. اما در این مدت برادرم به خاطر کشته شدن مادرمان و صحنه وحشتناک قتل به بیماری اعصاب و روان مبتلا شده و تحت درمان قرار داشت.
وی در تشریح ماجرای کشته شدن برادرش گفت: پدرم به تازگی از زندان آزاد شده و ما به خانه مان برگشته بودیم. آن شب پدر و برادرم با هم بیرون ر فتند و آخر شب به خانه برگشتند. من خواب بودم که نیمه شب از سر و صدا بیدار شدم و پدرم را دیدم که بالای سر برادرم ایستاده بود و گلوی او را فشار می داد. من وحشت زده بودم که دیدم پدرم چنگالی را به گلوی برادرم فرو کرد. فریاد کشیدم و از همسایه ها کمک خواستم. آنها مقابل در خانه مان آمدند اما هیچ کدام جرات نداشت به پدرم نزدیک شود. خودم با اروژانس و پلیس تماس گرفتم.
این دختر گفت: می دانم طبق قانون Law نمی توانم برای پدرم درخواست قصاص داشته باشم.اما دیه می خواهم. من از پدرم وحشت دارم و حتی نمی خواهم پدرم بداند که کجا زندگی می کنم.
سپس متهم روبه روی قضات ایستاد و گفت: من همسرم را به خاطر مسائل ناموسی کشتم و رضایت اولیای دم را هم جلب کردم اما باور کنید نمی دانم چرا دست به قتل پسرم زدم.
وی که به شدت اشک می ریخت گفت: روزها که سر کار می رفتم دختر و پسرم را به خانه مادرم می بردم. مادرم پیر و ناتوان بود وروی ویلچر می نشست.اما من بارها دیده بودم پسرم مادر پیرم را اذیت می کند. میثم عصای مادرم را بر می داشت و به سر و صورت مادر پیرم می زد. گمان می کردم میثم می خواهد با این کار مرا آزار دهد. من حتی بعضی شبها فکر می کردم پسرم می خواد مرا بکشد. باور کنید تحت تاثیر مصرف شیشه دست به قتل پسرم زدم و حالا هم دفاعی ندارم. در پایا این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
گفت و گو با متهم
چقدر درس خوانده ای؟
لیسانس ارتباطات دارم.
شغلت چه بود؟
راننده اتوبوس توریستی بودم.
چطور توانستی رضایت خانواده همسرت را بعد از قتل او جلب کنی؟
من بارها با انها صحبت کردم تا اینکه حاضر شدند با دریافت دیه و به خاطر دختر و پسرم که ان زمان نوجوان بودند رضایت بدهند.
رابطه ات با پسرت چطور بود؟
من پسرم را دوست داشتم.او عزیزترین کسی بود که در دنیا داشتم.او دنیای من بود.
اگر پسرت عزیزترین در این دنیا بود پس چرا به خاطر مادرت او را کشتی؟
من می دانستم پسرم در غیابم مادرم را اذیت می کند. مادرم همیشه از او شکایت داشت.
فکر می کنی چرا پسر نوجوانت مادرت را اذیت می کرد؟
پسرم بعد از کشته شدن مادرش به افسردگی شدید مبتلا شده و تحت درمان قرار داشت.انگیزه پسرم را از اذیت کردن مادرم نمی دانستم اما گمان می کردم او می خواهد با این کار کمبود خودش را جبران کند و از من انتقام قتل مادرش را بگیرد.
چرا پسرت او را کشتی؟ نمی دانم.
چرا به تریاک و شیشه معتاد Addicted شدی؟
کمردردم شدید بودم. دیسک کمر داشتم و باید کمرم را عمل می کردم.برای کم شدن درد به پیشنهاد دوستانم به سمت تریاک و شیشه رفتم.
می دانی چرا دخترت از تو ترس و وحشت دارد؟
من برای خودم متاسفم. من نتوانستم برای دختر و پسرم پدر خوبی باشم. حالا هم غیر از پشیمانی حرفی ندارم. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار زیر را از دست ندهید:
ارتباط شیطانی فریال زن بوکسور مشهور با بوکسور دیگر لو رفت و ... + عکس
عکس جسد زورگیر جوانی که هنگام فرار به طرز وحشتناکی جان باخت + عکس
مرگ دلخراش کودک 8 ماهه در گرمای 43 درجه / مادر کودک به خاطر دزدی از مادر شوهرش در زندان بود
اقدام هولناک فریبرز با خواهرش در راه پله خانه ویلایی سعادت آباد /او به زنش هم رحم نکرد + عکس
فرشید می خواست هنگامه را بدون اطلاعش خوشبخت کند / تازه عروس خیلی زود طلاق خواست!
اقدام شیطانی زن و شوهر با بچه پرورشگاهی + عکس
عروس تنها به آتلیه رفت تا عکس ها را بگیرد که ...
فرار هالیوودی نیما شرور شمال از حلقه ماموران پلیس
سرقت لوح داریوش بزرگ در موزه ایران باستان
جمشد با افغان های ربوده شده چه می کرد؟
بلایی آسمانی که پشت دیوار روستایی سر مادر داعشی ها آمد
فیلم واقعی از دستگیری عامل سرویس های جاسوسی دشمن در ایران
پسرم را به خاطر قتل پسر دیگرم قصاص کردم / دار زدن پسرم سومم را خواستم و ...
معتاد 33 ساله در مشهد وینچستر داشت / ادعای عجیب او در خصوص اسلحه اش
فیلم لحظه آتش سوزی وحشتناک در برج مسکونی شعله دوبی+ فیلم
غذای حضرتی را کجا و چطور می پزند؟ + فیلم
چه بر سر قاتلان پست فطرت آتنا وبنیتا میآید چه بر دل این مادران داغ دیده میآید چه بر سر اشکهایه ما برا این فرزندان بهشتی آمد من منتظر جوابتونم چرا اعدام نمیکنید مگر ما مادران وپدران چه گناهی در حق این مملکت کردیم فرزندی را با هزار امید به دنیا بیا وریم اما این قاتلان بچه هایمان را بکشند