به گزارش رکنا، عصر 15 آذرامسال زنی با پلیس تماس گرفت و از غیبت مرموز دوستش در خانه‌اش در یکی از محله‌های اندیشه خبر داد. ماموران کلانتری با حضور در آنجا مشاهده کردند در آپارتمان زن میانسال قفل است. چند بار او را صدا زدند، اما کسی پاسخگو نبود. در این مرحله ماموران سراغ همسایه‌ها رفتند تا شاید آنها اطلاعاتی از سرنوشت این زن داشته باشند که با تحقیق از آنها معلوم شد او شب گذشته در خانه بوده و بعد از آن دیگر خبری از وی ندارند.

همین شک پلیس را برانگیخت که حادثه‌ای برای این زن در خانه‌اش رخ داده است. بنابراین پس از هماهنگی قضایی وارد خانه شده و با جسد زن میانسال در اتاق خواب روبه‌رو شدند. وسایل خانه نیز به هم ریخته بود.

با کشف جسد، موضوع مرگ مشکوک وی به پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران گزارش شد. در این مرحله تیمی از کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی و تیم بررسی صحنه جرم در محل جنایت حاضر شدند. آنها پس از بررسی‌های لازم متوجه شدند زن میانسال براثر خفگی به قتل رسیده و ساعاتی از مرگ او می‌گذرد.

با هماهنگی قضایی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد. همزمان با تشکیل پرونده قضایی، ماموران زنی را که دوست مقتول بود برای ادامه تحقیقات به‌عنوان تنها مظنون پرونده به پلیس آگاهی فراخواندند. این زن در تحقیقات به افسر تحقیق گفت: مقتول و من، سال‌ها با هم دوست بودیم و به خانه یکدیگر رفت و آمد داشتیم. امروز که برای سرکشی به خانه‌اش رفته بودم، هر چه زنگ در آپارتمان را زدم کسی پاسخگو نبود. نگران شدم. زمانی که پلیس آمد و واردخانه دوستم شدم، دیدم او به قتل رسیده است. جز من دو نفر ازدوستانم هم به خانه او در رفت و آمد بودند.

با اظهارات زن جوان، دو دوست دیگر مقتول نیز برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی فراخوانده شدند. با تحقیقات از این افراد معلوم شد آنها ازدو هفته پیش با او در تماس نبودند و در این مدت به خانه‌اش نرفته و زمانی که برای تحقیقات به اداره آگاهی آمدند متوجه مرگ دوست خود شده‌اند.

در ادامه تحقیقات ماموران با تحقیق از خانواده مقتول متوجه شدند او با کسی اختلافی نداشته اما شش عدد النگوی وی به سرقت رفته است. همین سرنخ کافی بود که فرضیه به قتل رسیدن این زن با انگیزه سرقت طلاهایش قوت بگیرد.

جست‌وجوها ادامه داشت تا این که با گذشت حدود دو ماه از این جنایت ردپای مردی جوان که با مقتول در رفت و آمد بود، به‌دست آمد و او با دستور قضایی بازداشت شد.

مرد جوان با انتقال به اداره جنایی پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران بازجویی شد و سرانجام اعتراف کرد با همدستی دوستش این زن را به قتل رسانده‌اند.

متهم به افسر تحقیق گفت: من و مقتول مدتی بود که با هم آشنا شده و به خانه‌اش در رفت و آمد بودم. در این مدت اعتماد زن تنها را به خودم جلب کردم. در جریان این رفت و آمدها متوجه شدم او بتازگی شش عدد النگوی طلا خریده است. همین موضوع وسوسه‌ام کرد طلاهایش را سرقت کنم. نقشه دزدی طلاها را طراحی کرده و آن را با دوستم در میان گذاشتم. شب حادثه به عنوان مهمان به خانه اش رفتم. دوستم را هم با خود بردم.

وی افزود: در همین موقع دوستم دستمال آغشته به داروی بیهوشی را مقابل دهان زن میانسال گرفت تا او را بیهوش کرده و طلاهایش را سرقت کنیم که زن صاحبخانه مقاومت کرد. دوستم هم بناچار دستانش را به دور گردن او حلقه کردو زن میانسال را خفه کرد. بعد النگوهای طلای مقتول را از دستانش بریده و سرقت کردیم. سراسیمه بیرون آمدیم. از طریق زنی که از اقوام دوستم بود، طلاها را شش میلیون تومان فروختیم. پول به‌دست آمده را بین خودمان تقسیم کردیم.

با اعتراف‌های مرد آشنا، همدستش که به این جنایت دست زده بود شناسایی و بازداشت شد. وی نیز به قتل زن میانسال با انگیزه سرقت طلاهایش اعتراف کرد.

متهمان پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شدند.