ماجرای پیامک کفاشیان که صدای همسر کی‌روش را درآورد!

به گزارش رکنا، علی کفاشیان که این روز‌ها را به دور از فوتبال می‌‎گذراند، یک خاطره استثنایی از کارلوس کی‌روش دارد. ماجرا به‌خاطر یک قهر است و یک پیامک؛ کفاشیان که می‌خواهد با پیامی دوباره دل کی‌روش را به دست بیاورد، ناخواسته وارد یک سوءتفاهم می‌شود...

آقای کفاشیان این روز‌ها با کارلوس کی‌روش ارتباط دارید؟

نه، ارتباطی با او ندارم. نمی‌دانم آخرین شماره‌ای که از او دارم هنوز دستش است یا نه! اگر شماره جدیدش را پیدا کنم حتماً به او یک پیام miss you (دلم برایت تنگ است) می‌دهم. البته می‌ترسم برایش دردسرساز شود.

چرا؟ مگر پیام بدی است؟

پس در جریان نیستید. یک بار با کارلوس کی‌روش بحث‌مان شد و او قهر کرد. حرفمان شده بود. دو، سه شب که گذشت، گفتم از دلش دربیاورم. حول و حوش ساعت ۱۱ شب بود. گفتم بگذار یک پیامک به کارلوس بدهم تا آشتی کنیم. آن موقع خانم کارلوس کی‌روش به ایران آمده بود. خانمش را که می‌شناسید؟ همانی که دکتر بود. من به کارلوس پیامک دادم I miss you carlos. نگو گوشی دست همسرش بود. ایشان هم گفته بود این کیست پیامک داده دلم برایت تنگ شده؟ ۵ دقیقه بیشتر از پیامم نگذشته بود که دیدم کی‌روش زنگ زد. گوشی را برداشتم دیدم صدای یک خانم می‌آید. گفتم شما هستید، فکر کردم کارلوس است. تا صدای خانم کارلوس را شنیدم دوزاری‌ام افتاد که شک کرده. به او گفتم بابا ما از بچه‌های فدراسیون فوتبال ایران هستیم.

یعنی شک کرده بود که یک خانم به کارلوس پیامک داده؟

بله، شک کرده بود که نکند کارلوس اینجا با کسی دوست شده (خنده). من به او گفتم کی‌روش بچه خوبی است. شما نگران نباشید. او با هیچ‌کس غیر از من دوست نیست. هر روز مثل بچه‌های خوب می‌آید سر کار و می‌رود خانه. بنده خدا خانم کارلوس فکر کرده بود ما دختریم. خیلی زود هم زنگ زد تا مطمئن شود. من گفتم بابا ما حواسمان به کارلوس هست، شما نگران نباش. خلاصه وقتی مطمئن شد من هستم، خیالش راحت شد. (خنده)

بعد به خود کارلوس گفتید؟

نفهمیدم کارلوس آن‌جا بود یا نه! ولی من که این ماجرا را فهمیدم، سوء‌استفاده کردم. تا مدت‌ها کارلوس کی‌روش را تهدید می‌کردم که I miss you می‌فرستم و بعد خانمت هم زنگ بزند جواب نمی‌دهم تا دردسر شود. (خنده)

(به شوخی) این کار را کردید؟!

آره چند باری که نداشتیم پولش را بدهیم و عصبانی شده بود، برایش پیام زدم I miss you را فراموش نکن! خلاصه آن ماجرایی که اتفاق افتاد باعث شد من و کارلوس نه تنها آشتی کنیم، بلکه شوخی‌هایمان بیشتر شود.

زیاد قهر می‌کردید؟

زیاد که نه، ولی کارلوس یک روز در میان ناراحت می‌شد. او گاهی عصبانی می‌شد. بنده خدا حق هم داشت. هیچ‌وقت پولش را به موقع نمی‌دادیم و می‌گفت چرا حقوق نمی‌دهی؟ یک مدت مشکل مالی داشتیم و نزدیک ۸ ماه به او حقوق ندادیم. خب طبیعی بود اعصابش خرد شود، ولی ما با شوخی و خنده یک‌جوری او را نرم می‌کردیم.

واقعاً شوخی و خنده کارساز بود؟

بله، من همیشه با کارلوس شوخی می‌کردم، حتی وقتی عصبانی بود. خیلی جا‌ها که می‌خواست اعتراض کند یک چیزی به او می‌گفتم که خنده‌اش می‌گرفت و بعد آرام می‌شد.

شده بود به حالت قهر از جلسه بیرون برود؟

نه اصلاً این اتفاق نیفتاد. وقتی عصبانی می‌شد، پشت میز اتاقم می‌نشست و برایم کلی از قدیم‌ها تعریف می‌کرد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.